برخوردنواب صفوی ازچهره انیمیت شدهاش
محمدرضا شریفینیا از بازیگران انیمیشن "تهران 1500" از کارگردان خواسته که شکم شخصیت کارتونی او را کمی بزرگتر کند و حسام نوابصفوی هم میگوید شباهت او به یک خواننده خارجی را بگذارید به حساب زیرزمینی و غیرمجاز بودنش!
مهر: این روزها سینماهای کشور شاهد یک پدیده منحصر به فرد هستند که آنهم اکران یک فیلم بلند انیمیشنی است که ساخته دست فرزندان ایرانزمین است. گرچه پیش از این هم معدود فیلمهای انیمیشن ایرانی ساخته شدهاند ولی هیچیک از آنها تاکنون این شانس را نداشتند که در سینماهای کشور اکران عمومی هم بشوند و به همین دلیل انیمیشن "تهران 1500" ساخته بهرام عظیمی این شانس را داشت که نامش را در بین اولینهای سینمای ایران در تاریخ و حافظه مردم ثبت کند. این انیمیشن آینده تهران را در سال 1500 به تصویر میکشد. داستان درباره پیرمردی است به نام اکبر با بازی مهران مدیری که 160 سال سن دارد و در آستانه مرگ از نوهاش با بازی هدیه تهرانی که در کره ماه درس میخواند میخواهد به زمین برگردد و اول ازدواج کند و بعد مدرکی را پیدا کند مبنیبر اینکه او در دهه 1360 در نمایشهای سیاهبازی حضور داشته است... به بهانه اکران "تهران 1500" در نوروز و فروش قابل قبول آن میزبان بهرام عظیمی کارگردان، محمدرضا ابوالحسنی تهیهکننده، مسعود علمداری فیلمنامهنویس، حسام نواب صفوی و محمدرضا شرفینیا از بازیگران فیلم بودیم. در بخش نخست نشست درباره شرایط اکران، تبلیغات درباره فیلم، تجربه دیدن یک کار نو در سینما، ساخت انیمیشن در ایران و دردسرهای آن، همدلی مردم برای حمایت از یک تولید ملی، شکلگیری فیلمنامه و ...سخن گفتیم. در بخش دوم بیشتر درباره بازی بازیگران، انتخاب چهرههای مختلف برای حضور در این انیمیشن، برخورد بازیگران با چهره انیمیت شدهشان و حال و هوای تهران در سال 1500 صحبت کردیم. * اتفاق مهمی که در "تهران 1500" رخ داده، همراهی فیلمنامهنویس و کارگردان است. در این فیلم تهران را به خوبی به صورت انیمیشن میبینیم ولی حیف که کار خیلی مبتنی بر دیالوگ است و همین امر فرصت جهانی شدن را از آن میگیرد. علمداری: استانداردهای جهانی در انیمیشن بیشتر بر روی تصویر است، اما تلاش ما این بود که یک کار کاملا ایرانی با داستان و تکنولوژی ایرانی داشته باشیم. عظیمی همیشه معتقد است که مردم ایران مردمی کلامی هستند و طنز کلامی دارند و نگاه آنها به تصویر نگاه متفاوتی است. در پاسخ به نقد شما هم باید بگویم نگاهی که به تولید این انیمیشن داشتیم توجه به طنز کلامی بود که به دل مردم ایران بیشتر مینشیند. عظیمی: دیالوگمحور بودن این فیلم برای نمایش در کشورهای دیگر، مشکلساز است و من هم اگر قرار باشد دوباره این فیلم را بسازم، یک مقدار جزئیات تصویری را بیشتر میکنم. مخاطب هنگام تماشای انیمیشن به جاذبههای تصویری بیشتر دقت می کند. انیمیشن "تهران 1500" هم آنقدر برای مردم جذاب و جدید هست که بیشتر از آنکه به دیالوگها فکر کند محو تصاویر و شخصیتها بشود. بیننده در 15 دقیقه اول درگیر کاراکترها میشود و کم کم به دیالوگهای فیلم توجه میکند. ایکاش این انیمیشن خیلی تصویریتر و اکشنتر بود تا بیننده با این فضا آشنا شده تا بعد از آن وارد فضای دیالوگ شود. *راستی سنتشکنی را تا جایی پیش بردید که سال 1500 ما دیسکو و کلاپ هم در تهران داریم. واویلا... عظیمی: همه این فضاها زیرزمینی است و حال و هوای فانتزی در فیلم ایجاد میکند. وگرنه هر آنچه که امروز در جامعه ممنوع است، آن زمان نیز ممنوع است. * وقتی اولینبار هنرپیشهها با تصویر انیمیت شدهشان روبهرو شدند، چه برخوردهایی داشتند؟ عظیمی: استقبال هنرمندان از تصاویرشان خیلی خوب بود. درباره بازیگران باید توضیح بدهم که ما سعی کردیم در هنگام بستن قرارداد، خیلی قانونمند پیش برویم. خیلیها فکر می کنند که ما یک هزینه هنگفتی را برای ساخت این فیلم در نظر گرفتهایم، برخی هم معتقد بودند که این کار بدون دریافت دستمزد از سوی عوامل ساخته شده است ولی ما سعی نکردیم از چهرههای حاضر در فیلم به نفع خود استفاده کنیم که اگر ما از بازیگران میخواستیم خیلی از آنها حاضر بودند برای حمایت از فیلم هزینهای دریافت نکنند. اما سعی کردیم خیلی قانونمند حرکت کرده و از ابتدا تا انتها بر مبنای قراردادهایی که بستیم حرکت کردیم. در قرارداد هم آمده است که قبل از اینکه انیمیشن را بسازیم باید بازیگران اتود چهره خود را تایید کنند تا بعدا اعتراضی از سوی هنرمندان نداشته باشیم. ما به دنبال آن نبودیم که بازیگران به صورت مجانی با ما کار کنند و البته دستمزد بالایی هم برای آنها در نظر نگرفتیم. ما تنها تمام تلاش خود را کردیم تا یک کار خوب بسازیم که اگر قرار باشد دوباره سراغ بازیگران برویم با علاقه به ما جواب مثبت بدهند. شاید برایتان جالب باشید بدانید طراحی کاراکتر هدیه تهرانی 6 ماه و بهرام رادان 4 ماه به طول انجامید. ابوالحسنی: انیمیتهایی که انجام می دادیم، متناسب با شخصیت هنرمندان بود و حس حرکتی کاراکترها خیلی شبیه بازیگران است. عظیمی: برای طراحی شخصیتها، فیلمهای ستارهها را میدیدیم تا بتوانیم به بهترین نحو شخصیت کارتونی آنها را درآوریم. به عنوان مثال صحنههای دیسکو که نواب صفوی در آن حضور داشت با پشتوانه ساعتها بررسی بازیها نواب صفوی در کارهای دیگرش ساخته شده است. * حالا که آقای نواب صفوی هم به جمع ما اضافه شدند خوب است از ایشان هم درباره احساسشان هنگام اولین مواجهه با شخصیت انیمیشنیشان بپرسیم. نوابصفوی: طبیعتا حس خوبی درد که آدم کارتون خود را روی پرده ببییند. آخرین روز ساخت فیلم "اخراجیهای 2" پیشنهاد کار در این انیمیشن را به من دادند و آن زمان هیچ تصوری درباره این کار نداشتم. فکر می کردم که کار زیاد جالبی نخواهد بود. اما بعد که با کارگردان و عوامل فیلم صحبت کردم، متوجه شدم که قدم بزرگی برای این کار برداشته شده و بازیگران بزرگ سینمای ایران هم در آن حضور دارند، البته به غیر از بازیگران، 200 نفر در این پروژه شبانهروز کار میکردند که نشان میداد این یک کار حرفهای و جدی است. نباید فراموش کرد زمانی که یک انیمیشن برای اولینبار در کشور ساخته میشود، نباید انتظار ساخت هملت را از کارگردان داشت، بلکه باید فیلمنامهای باشد که بتواند با مخاطب عام ارتباط برقرار کند. فیلمنامه "تهران1500" یک فیلمنامه بسیار درستی بود. زمانی که برای اولین بار فیلم را دیدم فهمیدم که اتفاق بزرگی برای انیمیشن ایران رخ داده و اولین قدم، قدم بزرگی در انیمیشن ایران بوده است. در این فیلم به نکات ظریفی اشاره شده که در فیلمهای معمولی کمتر میتوان از آنها سراغ گرفت. تصور نسبت به آینده و تخیل نسبت به آینده مساله جدیدی در سینمای ایران است. ما در این فیلم تاریخ را نساختهایم که بخواهد واقعیت تاریخی داشته باشد، در خصوص شخصیتی که از من به تصویر کشیده شده است، شخصیتی است که در آینده زندگی می کند و ربطی به هیچ هنرمندی ندارد، پویا یک خواننده زیرزمینی است که اگر شباهتهای تصویری به شخص بهخصوصی دارد خیلی نباید روی آن توقف کرد. ممکن است هر کسی شبیه خیلیها باشد. شباهت چیزی است که دست خود آدم نیست. * یعنی استفاده از شباهت چهره حسام نوابصفوی با یک خواننده خارجی را تعمدا ندانیم و بگذاریم به حساب اتفاق! عظیمی: یک چیزی که وجود دارد این است که ما یک خانواده راک داشتیم و صدا و تیپ نواب صفوی و چهره وی به گونهای بود که انتخاب اول برای این نقش فقط او بود و این انتخاب ربطی به شباهت وی به آن خواننده خارجی ندارد. آن روز که صفوی برای دوبله آمده بود متوجه شدیم که موسیقی هم میداند و اگر نواب صفوی اطلاعاتی درباره موسیقی نداشت کار ما خیلی سختتر میشد. البته هر کشوری که فیلم را بردیم و نمایش دادیم همه از این شباهت تعجب میکردند. نوابصفوی: به هر حال خوانندهای که به تصویر کشیده شده یک خواننده منفی و بدون مجوز و زیرزمینی است. * خود شما فکر میکنید تهران در سال 1500 چه حال و هوایی خواهد داشت؟ نواب صفوی: در تخیل من تهران سال 1500 به آنچه که در این انیمیشن دیدیم خیلی نزدیک است. آنچه با آن رو به رو شدم با باورهای ذهنی من قرابت داشت. البته این تخیل چندان دور از تصور نبود. * آقای شریفینیا احساس شما زمانی که برای اولین بار کارتون خود را دیدید چگونه بود؟ شریفینیا: اولین بار که خود را به صورت کارتونی دیدم، احساس کردم آقای عظیمی با احتیاط تصویر مرا نشان داده و حتی درباره یک سری شیطنتها که در انیمیشن من انجام داده بود بلافاصله اعلام کرد که این تنها یک طرح است و ممکن است تغییر کند. وقتی با دقت به آن نگاه کردم به این نتیجه رسیدم که تصویر بسیار زیبایی کشیدهاند و توانستهاند در انیمیشن شخصیت مرا خوب نشان دهند. البته یک پیشنهاد هم برای تصویرم دادم که شکم کاراکتر من بزرگتر شود و اتفاقا بهرام عظیمی از حرفم تعجب کرد. وقتی که به عظیمی گفتم که هر جور که میخواهد روی شخصیت کارتونی من کار کند یک نفس راحت کشید که حداقل یکی از بازیگران حساسیتی در این زمینه ندارد و این نفس راحت نشان میداد که هنرمندان نسبت به چهره خود در انیمیشن دچار مشکل بودهاند. اما من از تصویر خودم خوشم آمد. راستش من کلا از دیدن کاریکاتورهای خودم لذت می برم و بخشی از کاریکاتورهایی را که از من میکشند، جمع میکنم. کاراکتر من در این انیمیشن خیلی ماهرانه طراحی شده بود. * اصلا چطور شد قبول کردید در این انیمیشن بازی کنید؟ شریفینیا: زمانی که وارد دفتر آقای عظیمی شدم و فضا را دیدم، حس کردم یک کار جدی در حال انجام است و متن قرارداد هم گواهی این مسئله بود. به همین دلیل به خود فیلمنامه چندان توجه نکردم و تنها به دلیل اتفاقاتی که قرار است در آینده رخ دهد و جذابیت هایی که برای مخاطب دارد، این فیلم را قبول کردم. روز اول متوجه شدم که یک کار بسیار جذاب در ایران رخ می دهد و به همین دلیل خیلی راحت با این کار ارتباط برقرار کردم. برای اولین بار یک گروه کاملا ایرانی یک کار تکنیکی را انجام دادهاند و باید با یک نگاه جدید به آن نگاه کرد. ساخت چنین انیمیشنی برای ما بسیار نوپا و ارزشمند بوده و قبل از هر نقدی باید به عظمت این کار توجه کرد. ساخت این انیمیشن در ایران می تواند قابل مقایسه با اولین روزهای سینما در ایران است. البته منتقدان معمولا چیزی که شبیه خودشان است در یک فیلم می بینند و در واقع خود را نقد میکنند و به همین دلیل برخی گفتند "تهران 1500" فیلمفارسی است. نباید از دست این آدمهایی که زیاد ایراد میگیرند ناراحت شد؛ چراکه در اصل دارند نداشتههای خودشان را بیان میکنند. اما مهم این است که استارت یک کار بزرگ در سینمای ایران زده شده و این دوستان نشان دادند که توانایی تولید انیمیشن را دارند و مسئولان دولتی به راحتی با استفاده از این ظرف می توانند بسیاری از حرفها را بزنند. به همین دلیل باید برای چنین هنری سرمایه گذاری کرد. انسان در هر دوره سنی به راحتی می تواند با این انیمیشن ارتباط برقرار کند. * برخی نقدها یکسویه و تنگنظرانه است در حالیکه اگر این فیلم بتواند اکران موفقی داشته باشد به آینده انیمیشن ایران هم کمک میکند. شریفینیا: بله البته. اما بخشی از این کار برعهده رسانهها و منتقدان است که خارج از اختلافات موجود کاری را که بسیار خوب شکل گرفته است، حمایت کنند. بخش فیلمسازی این انیمیشن کار خود را کرده است. در دنیا تمام عوامل فیلمسازی تا پایان اکران از فیلم خود حمایت می کنند، من نیز تمام تلاش خود را کرده ام تا در این زمینه همکاری لازم را انجام دهم. * آقای عظیمی فکر نمیکنید شخصیت آقای شریفینیا در فیلم خیلی بیشتر نیاز به پردازش داشت تا برای مخاطب طنازتر شود؟ در حالیکه خود این بازیگر و شخصیتاش به اندازه کافی جا برای کار در یک اثر انیمیشن طنز دارد. عظیمی: امروز که فیلم تمام شده است، خیلی چیزها به ذهن انسان میرسد. شخصیت شریفینیا در فیلم باید یک شخصیت جذاب و با نمک باشد. مردم زمانی که شریفی نیا را میبینند شوکه میشوند و دوبله آن نیز با حس بیشتری انجام شده است. در واقع خیلیها شخصیت وی را در این انیمیشن دوست دارند. اما تا زمانی که فیلم را نبینی فکر نمیکنی که چه چیزهایی را باید در فیلم انجام داد. شریفینیا: راستش من هم زمانی که فیلم را دیدم با خودم گفتم کاش از ابتدا در کنار عظیمی حضور داشتم تا کارهایی میکردیم که حتی فروش فیلم هم متفاوت میشد. اگر کمی هوشیارانهتر کمی به شخصیتها نگاه میکردیم متوجه میشدیم هر کدام فضای بیشتری برای کار داشتند. خوشبختانه استقبال بالای مردم از این فیلم ویژه است. از جمله نقشهایی که می شد بیشتر بر روی آن کار کرد شخصیت نواب صفوی بود. * آقای نوابصفوی شما از جمله بازیگران "تهران 1500" هستید که کار روی پرده و کنار مخاطب دیدهاید. پیش آمد که خودتان هم از دیدن صحنهای خیلی بخندید؟ نواب صفوی: صحنههای زیادی بود که باعث میشد از دیدن آن به خنده بیفتم. به عنوان مثال یک صحنهای بود که اشارهای به فیلمهای یک کارگردان هم دارد که دو نفر برای حرف زدن کنار یکدیگر قرار میگیرند اما نزدیک به نیم ساعت به چشمان هم خیره میشوند و این کنایه به آن دارد که نسلهای مختلف حرفی برای گفتن با یکدیگر ندارند. مردم در این صحنه واکنشهای جالب داشتند. * آقای شریفینیا شنیدهایم که در یک صحنه "تهران 1500" به آقای نوابصفوی حسودی هم کردهاید... شریفینیا (با خنده): صحنه مربوط به معرفی بازیگران است. انقدر حسام را خوب معرفی کردهاند که افسوس خوردم چرا همه بازیگران این فیلم این گونه معرفی نشدند. در چنین کارهایی وقتی که میخواهیم چهره بازیگر را خارج از چهره واقعی آن به نمایش بگذاریم باید برای آن صحنه معرفی قرار داد، چرا که صحنه معرفی در چنین کاری بسیار اهمیت دارد و سبب می شود تا مخاطب سر ذوق بیاید و همین مسئله باعث جذابیت فیلم می شود. زمانی که به این زیبایی و خوبی نواب صفوی در "تهران 1500" معرفی شده است چرا نباید باقی بازیگران به این ترتیب معرفی شوند. البته حسام خوششانس و خوشتیپ است. در فیلم "اخراجیهای 3" صحنه معرفی بسیار خوبی از نواب صفوی درآمد و آنقدر معرفی خوبی بود که مردم دست می زدند. عطیمی: تجربه همیشه در ساخت یک فیلم موثر است، به عنوان مثال شریفی نیا آنقدر در سینما تجربه دارد که بداند زمان حضور یک کاراکتر چگونه است، اما ما نمی دانستیم که چگونه باید از کاراکترها استفاده کنیم. اما این فیلم و تجربه آن سبب شد تا بدانیم که فیلم بعدی را چگونه بسازیم. شریفینیا: اشکال کار این بود که اولین تجربه در سینمای ایران بود و خود بهرام عظیمی این تصور را اصلا نداشت. این در حالی است که یکی از افراد طناز این حرفه عظیمی است و سرشار از ریزهکاری های مورد نیاز برای یک چنین فیلمی است. زمانی که می گویم کاش از اول در کنار عظیمی بودم، به این دلیل است که از وجود عظیمی و خلاقیتهایش بیشتر در فیلم استفاده میکردم. * زمانی که برای اولین بار چهره بازیگران را به صورت انیمیشن دیدید، فکر می کردید که چقدر جای تغییر داشتند؟ شریفی نیا: میشد انتخاب بازیگران، انتخابهای درستتری باشد. البته شاید دو کاراکتر به ذهنم رسید که اگر از هنرمندانی استفاده می کردیم که در بین مردم مشهورتر بودند، کار خیلی بهتر بود. به عنوان مثال همه حسام نواب صفوی، بهرام رادان و گوهر خیراندیش را میشناسند. هر جایی که از حافظه تاریخی تماشاچی استفاده کنیم، بردهایم. مثلا تصور کنید کسی ماجرای "اخراجیها" و یا اسکار فرهادی را نداند، آن وقت داستان خیلی برایش جذابیت ندارد. میشد جذابیتهایی که در ذهن همه اقشار جامعه پیشزمینه و تعریف دارد، بیشتر مورد استفاده قرار داد تا همه سکانسها برای همه جذاب باشد. البته الان هم همینطور است اما هر بخشی از فیلم برای یک گروه نکته دارد.
دیدگاه تان را بنویسید