مبتلایان به حسادت چند دسته اند؟
حضرت علی(ع) می فرمایند: روزی از آسمان مانند قطرات باران می آید و به هر کس به اندازه ای که نصیب اوست -چه زیاد چه کم -می رسد.
مهر: حسود مانند بیماری است که فقط ضرر و خسران دیگران را می خواهد، البته افراد حسود ممکن است به جایگاه، ثروت و یا حتی بدون بودن مشخصه خاصی به دیگران حسادت بورزد. مبتلایان به بیماری مهلک حسد دودسته اند: اول، کسانی که بر یک نعمت مخصوص حسد می برند وآن برحسب شخص حسود ویا محیطی که در آن زندگی می کند مختلف می باشد. از قبیل خویشاوندی یا هم شهری بودن یا با هم در رشته مخصوصی اشتغال داشتن یا رقابت در مقامی داشتن یا مورد احتیاج بودن و مانند این ها که جهات ارتباط میان مردم می باشد ولی گاهی هم پلیدی حسود بالا می گیرد وبا نبودن هیچ گونه اشتراکی حسد وبد خواهی می کند. دوم، این دسته از حسودان که پلیدتر وشریرتر از دسته نخستین هستند حسودانی می باشند که برهمه نعمت ها حسد می ورزند و حسدشان اختصاص به نعمت مخصوصی که آنان ارتباط داشته باشد ندارد.طبیب است بر تاجر رشک می برد.کارگر است برمهندسی رشک می برد.این دسته از حسودان آرزومندند که هر کس دارای هر نعمتی است از دست بدهد. حضرت علی(ع) می فرمایند: روزی از آسمان مانند قطرات باران می آید و به هر کس به اندازه ای که نصیب اوست -چه زیاد چه کم -می رسد. اگر یک تن از شما دید که برادرش در جهتی فزونی دارد با او دشمن نشود زیرا مسلمان تا موقعی که از او کار زشتی سر نزده است که از ذکرش در دهان یاوه گویان شرمنده گردد. مانند قمارباز برنده ای است که پی در پی می برد وباخت ندارد. مسلمانی که از خیانت پاکیزه باشد چنین است که پیوسته یکی ار دو موفقیت در انتظار اوست یا خدا او را مهمانی می خواند- که پذیرایی خدایی بالاترین چیزهاست- و یا روزی خدایی به وی می رسد، در این صورت او کسی است که دارای فرزند و همسرو مال منال است ومحترم می باشد ودین وشرافت خود را حفظ کرده است. انواع حسد - حسد بر جاه وجلال نمونه کامل و فرد بارز حسد رشک بردن بر جاه و جلال است. این گونه حسود از دیدن مقام شامخ دیگران رنج می برد وبا دارندگان آن از در دشمنی داخل می شود و به این بسنده نمی کند، بلکه با هر کس آنان را به نیکی یاد کند دشمن می شود و طاقت شنیدن ستایش دیگران را ندارد تا از کسی در حضور اوتعریفی بشود تکذیب می کند و انتقاداتی چند از آن می شمرد و یا می گوید که لیاقت این مقام را ندارد. اگر حسود ریاکار باشد وخواسته باشد به صورت ظاهر از غیبت اجتناب کند.در موقع شنیدن تعریف سکوت می کند وبا سکوت خود تعریف را باطل می کند ویا می گوید من نمی دانم یا خبر ندارم آنگاه در جایی که مناسب بداند به طور کلی شروع به انتقاد می کند که تعریف کننده و همچنین شنوندگان تعریف خود به خود پی به بطلان آن سخن ببرند. - حسد بر ثروت کسی که در محیط مالی و زراعتی و تجارتی باشد و به طور کلی کسی که فکرش پست باشد و پیوسته در امور مالی دور بزند بر ثروت حسد می برد وبدخواه کسی می شود که ثروتی دارد وآرزومند است که ثروت از دستش برود .برای رسیدن به این آرزو از هیچ اقدامی فروگذار نمی کند بلکه می کوشد که مال او را از میان ببرد.کلاه سرش میگذارد.وی را به قمار بازی ترغیب می کند یا وسایلی انتخاب می کند که اموال اورا ضبط کند یا اگر خودش قلدر باشد ثروت او را غصب می کند ویا او رابه مجالس عیش و نوش می خواند. از دیگر کارهایی که این گونه حسود انجام می دهد این است که می گوید: ثروت ثروتمندان نامشروع است وهمه از دزدی و کلاهبرداری به دست آمده است.هرچند هم نامشروع باشد حمله عمومی به این قشر از افراد از حسد سرچشمه می گیرد.
دیدگاه تان را بنویسید