ناگفتههای رضا کیانیان از عکس هایش
مبنای قیمت گذاری ام بازار و عکس های پیشین ام که به فروش رفته بوده است. در نمایشگاه اولم، تعدادی از آثار را کلکسیونرها خریدند... آن چهره هایی که مجموعه دار هستند، اشخاصی نیستند که صرفاً به خاطر نام یک بازیگر عکس خریداری کنند و با مطالعه خرید می کنند و نمی توان به ایشان گفت که چرا عکس های رضا کیانیان را می خرند.
تابناک: نخستین اکسپوی عکس تهران ۹۱ با نمایش تصاویر متنوعی در سبک ها و ابعاد متفاوت و متکی بر متریال های مختلف از ۱۶ دی ماه به مدت یازده روز در نگارخانههای بهار، تابستان و استاد نامی خانه هنرمندان ایران برگزار می شود؛ اکسپویی که قرار بود با الگوی پاریس فوتو برگزار شود اما حالا عکاسان نظر دیگری درباره آن دارند و نقدهای جدی درباره آن مطرح می شود. از جدی ترین نقدها که عکاسان حرفه ای در محافل خصوصی مکرراً تکرار می کنند اما هیچ یک در گفت و گوی رسمی حاضر به طرحش نیستند، حضور بازیگران در این عرصه و کیفیت قیمت گذاری آثار ایشان است. رضا کیانیان یکی از هفتاد و اندی اندکی بود که اثرش در اکسپوی تهران به نمایش در آمده بود و البته از سینماگران، ناصر تقوایی کارگردان پیشکسوت کشورمان نیز اثری در نمایشگاه داشت اما اثر کیانیان بیشتر مورد توجه قرار گرفت، چرا که هم جزو گران ترین عکس های این اکسپو محسوب می شد و هم کیانیان در این عرصه سابقه برگزاری نمایشگاه انفرادی را داشته است. این نخستین تجربه برگزاری نمایشگاه و فروش آثارش تلقی نمی شود. سال ۸۹ در گالری مهر و ماه نمایشگاه انفرادی عکاسی «قار سوم: اتفاق می افتد» که توضیح داده بود «وقتی یک کلاغی به شما نگاه می کند و دو بار قار بزند، یک اتفاقی می افتد و وقتی سه بار قار بزند حتماً همان لحظه در همان مکان اتفاقی رخ می دهد». این نمایشگاه با یک یک چیدمان همراه بود که نشان می داد گستره فعالیت هنری کیانیان وسیع تر از عکاسی است. پیش از این هم در نمایشگاه انفرادی کیانیان که سال ۸۷ در فرهنسگرای نیاوران تحت عنوان «عکس های تنهایی» برگزار شد، ۴۰ قطعه عکس این بازیگر توانمند با موضوع طبيعت در معرض نمایش و فروش گذاشته شد که مجموعاً فروش نه رقمی را در پی داشت و فروش تابلوهایی تا سه ونیم میلیون تومان نیز در این نمایشگاه گزارش شده بود. اینها اما تمام سوابق كيانيان نیست و او پیش تر از آن، تعدادی از آثارش را در اكسپوی عكس صبا به معرض نمایش گذاشت؛ نمایشگاهی که میزبان آثار ديگر هنرمندان سينما از جمله عباس كيارستمی، محمود كلاری، نيكی كريمی و فريبرز عربنيا نیز بود. کیانیان سال ۸۶ نيز نمايشگاهی انفرادی از مجسمههای چوبی خود را در خانه هنرمندان ايران برپا كرد. آنچه شواهد نشان می دهد یک حرکت گذرا انجام نداده و فعالیتش در حوزه عکاسی و سایر رشته های تجسمی یک رویکرد بلندمدت و حرفه ای است. آقای بازیگر برخلاف دیگر هنرمندان که از پاسخ دادن به ابهامات در این باره طفره می روند، در گفت وگو با «تابناک» با سعه صدر پاسخگوی نقدهای اینچنینی بود و اتفاقاً در رویکردی جالب اصرار بر شنیدن همه نقدهایی داشت که عموماً ترجیح می دهند درباره کیفیت و سوابق عکاسی اش از او در پرده بپرسند اما تاکید داشت درباره عکس های خودش پاسخگو است نه دیگر سینماگران. اجازه بدهید با مجموعه عکسی که از شما در اکسپو به نمایش درآمده شروع کنیم. با توجه به چیدمان تصاویر و همچنین اجزای عکس ها، برداشت های متفاوتی درباره مفهومش شده است. برداشت من از راست به چپ یک ارتباط بود میان یک زن و مرد شکل میگیرد و در تصویر سوم این ارتباط تکمیل می شود. نظرتان خودتان چیست. البته از چپ به راست هم می توان تعبیر کاملاً متفاوتی درباره این سه تصویر داشت و تفاسیر دیگری نیز می توان در این باره بیان کرد که من به بیننده می سپارم. سوای مفهوم این اثر، نگاهی که در پی انتقالش هستید، با نقدهایی از سوی برخی عکاسان حرفه ای همراه شده که به صورت علنی در این باره صحبت نمی کنند. مهم ترین نقدها به قیمت گذاری آثارتان و به خصوص این عکس تازه باز میگردد که یکی از گران ترین تصاویر اکسپوی تهران لقب گرفته است. با توجه به اینکه شما در نخستین حراج آثار هنری تهران، چکش زدید و به عرف بازار هنر آشنایی دارید، مبنای قیمت گذاری تان چه بوده است؟ مبنای قیمت گذاری ام بازار و عکس های پیشین ام که به فروش رفته بوده است. در نمایشگاه اولم، تعدادی از آثار را کلکسیونرها خریدند و کلکسیونرها اشخاصی نیستند که بر روی هر اثری سرمایه گذاری کنند. کلکسیونرها پس از اینکه در می یابند آثار هنری یک هنرمند استمرار تولید و عرضه دارد، می دانند که این اثر گران تر می شود و با نمایشگاه دوم، ارزش آثار هنرمند افزایش می یابد و در نمایشگاه های سوم و چهارم نیز به همین منوال قیمت آثار یک هنرمند برای مجموعه داران افزایش پیدا می کند و این قیمت گذاری نیز بر مبنای چرخه حرفه ای صورت پذیرفته است. اما برخی عکاسان حرفه ای نظر دیگری دارند و با طرح بسیاری از آثارشان که حتی در گالری های بین المللی به نمایش درآمده، قیمت عکس هایشان را تا ۶ میلیون تومان ارزش گذاری کرده اند و مدعی هستند که عکس های بازیگر به ویژه ارزش عکس اخیرتان به واسطه سلبریتی بودن تان این عدد ارزش گذاری شده و خرید و فروش می شود. برای نمایشگاه عکس «قار سوم» نصرالله کسرائیان از اساتید عکاسی مقدمه ای نوشت. همچنین بهمن جلالی مطلب مفصلی درباره حضور سایر هنرمندان در حوزه عکاسی نوشت و از این موضوع دفاع کرد و اسم بنده را مشخصاً ذکر کردند. درباره قیمت گذاری نیز با برخی خریداران آثار هنری و کلکسیونرها مشورت کردم و کف برآورد (۹ میلیون تومان) صورت پذیرفته را ارائه کردم که رقم منطقی و معقولی به نظر می رسد. نقد دیگری که برخی عکاسان حرفه ای وارد می کنند، رویکرد تخصصی در این حوزه است. به هر حال بازیگران نیز این تعبیر را به کارمی برند که بازیگری علاوه بر استعداد، نیازمند یک مجموعه آموزش ها و سپس تجربه ای وسیع برای پختگی در این عرصه است. با همین تعبیر برخی حرفه ای های عکاسی عنوان می کنند، چگونه یک بازیگر که از ابتدا عکاس نبوده و در سطح یک عکاس پیشکسوت تجربه ندارد، در این سطح وارد عرصه عکاسی می شود و قیمت گذاری می کند؟ ابتدا باید یادآوری کنم هیچ کس از ابتدا عکاس نبوده، کما اینکه هیچ کس از ابتدا بازیگر نبوده است. از این گذشته، هر فیلم از چند فریم تشکیل شده؟ هر فیلم به طور متوسط از ۱۲۰ هزار فریم عکس تشکیل شده و من به طور متوسط در نیمی از فریم ها حضور داشته ام. فکر نمی کنید این یک آموزش بزرگ و تجربه بزرگ در امر عکاسی است و یک بازیگر با این حجم تجربه، زاویه دوربین، نورپردازی و دیافرگام و... را می شناسد؟ پس تجربه و سوادش را دارم. ضمن اینکه در دهه های اخیر مفهوم اطلاعات به کلی تغییر کرده است. با انقلاب دیجیتال در بنیان های فکری و هنری تغییرات عظیمی به وجود آورد. یکی از این تغییرات این است که اطلاعات که قبلاً ارزش علمی داشت، امروز ارزش پیشینش را ندارد چرا که با یک جست وجو در اینترنت اطلاعات در هر زمینه ای در اختیار همه قرار دارد. اگر یکی از ارزش های یک وکیل در گذشته این بود که تمامی قوانین را در حافظه دارد، امروز این مزیت، ارزش به حساب نمی آید، چرا که این اطلاعات در دسترس همه است، مهم این است یک وکیل چگونه از این اطلاعات استفاده می کند. این موضوع در تمام حرفه ها و رشته های علمی و هنری از جمله عکاسی مصداق دارد. امروزه تمام اطلاعات لازم برای عکاسی در یک دوربین دیجیتال از قبل برنامه ریزی شده، بنابراین آموزش آنها ارزش به حساب نمی آید. ارزش امروز عکاسی در این است که چه می بینیم، چه سوژه ای را انتخاب می کنیم و دکمه را فشار می دهیم. علاوه بر این هرکسی در این جهان حق دارد زاویه نگاهش و مفاهیم آمده در آن را ثبت کند و نمی توان گفت یک عده در جهان حق دارند عکاسی کنند و شمای بازیگر حق نداری نگاهت را ثبت کنی. این یک فضای آزاد است که همه حق دارند نگاهش را ثبت نموده و عرضه نمایند. خریداران عکس ها هم همانگونه که اشاره کردم به خاطر عشق سلبریتی نیست و آن چهره هایی که مجموعه دار هستند، اشخاصی نیستند که صرفاً به خاطر نام یک بازیگر عکس خریداری کنند و با مطالعه خرید می کنند و نمی توان به ایشان گفت که چرا عکس های رضا کیانیان را می خرند. واقعاً من درک نمی کنم چرا برخی این نگاه را دارند که تنها آنها حق حضور در عرصه عکاسی را دارند.
دیدگاه تان را بنویسید