جهان: «برای خودسازی و جامعهسازی، چه مراحلی باید طی شود؟» حجتالإسلام و المسلمین كاظم صدیقی در پاسخ به این پرسش، چهار گام را مطرح میكند. خداوند در سورهی مباركهی مائده فرموده: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ عَلَیْكُمْ أَنفُسَكُمْ لاَ یَضُرُّكُم مَّنْ ضَلَّ إِذَا اهْتَدَیْتُمْ»1 آی مومنین! خودتان را بشناسید. خودتان را بیابید. خودتان را بسازید و از خودتان مراقبت كنید. چهار دستور از این جمله به دست میآید. چهار پیام را این جملهی نورانی در بر دارد؛ یكی خودشناسی، دوم خودیابی، سوم خودسازی و چهارم خودپایی و مراقبت از دستاوردهای تقوا است. اگر افراد در جامعه بر ارزش و بر كرامت خودشان بصیرت پیدا كنند و بدانند كه چه كرامتی دارند و چه ارزشی میتوانند داشته باشند، باید گوهری را كه در چاه وجودشان هست، بیرون بیاورند و آن را بسازند و از آن بهرهبرداری كنند. «لَقَدْ خَلَقْنَا الإنْسانَ فی أحْسَنِ تَقْویم ثُمَّ رَدَدْناهُ أسْفَلَ سافِلینَ»2 ما یوسف ارزش شما و یوسف ملكوتی شما را در أسفل سافلین بردیم و شما را مأمور كردیم كه آن را از چاه بیرون بیاورید. نفس شما چاه أسفل سافلین است. امیال و غرائز و شهوات و جاهطلبی
چاههای زندگی شماست. باید یوسف ایمان و كرامت انسانیتان و ارزشهای عرشی خود را از این چاهها بیرون بكشید. اگر خودیابی كردید، یعنی خودتان را یافتید و یوسفتان را پیدا كردید، باید از وجودش استفاده كنید در ساختن كشور وجود خودتان. باید خودتان را بسازید و اخلاقی شوید. آفتها و آسیبها را بازشناسی كنید و اینها را از محیط وجودتان دور كنید. ارزشهای عرشی را پیدا كنید. وقتی دیو را بیرون كردید، فرشتهی فضائل اخلاقی در وجود شما مستقر میشود. اگر یوسف را در وجودتان حاكم كردید، حال باید مراقبت كنید كه حاكمیت آن از دستتان نرود و دشمن این حاكم خوب را از شما نگیرد. این دستورِ خودپایی است. تقوای مضاعف خواندن سورهی مباركهی حشر بركات زیادی دارد. هم توصیه شده كه در مقابله با دشمن به عنوان حرز از آن استفاده كنید و هم در زدودن ظلمات درونی و رفع حجابهای بین ما و پیغمبر صلواتاللهعلیهوآله و بین ما و امام زمان علیهالسلام مفید است. امام صادق علیهالسلام در كتاب شریف اصول كافی بر خواندن مُصفِّحات خمس تأكید میكنند كه یكی از آنها سورهی حشر است و هر شب خوانده میشود. حضرت صادق علیهالسلام میگویند كسانی كه این سوره را هر شب
میخوانند، هم پیغمبر را میبینند و هم به امام زمانشان میرسند. یعنی این سوره رفع حجاب میكند و انسان میتواند فاصلههایی را طی كند تا وجود نازنین پیغمبر و امام زمان را شهود كند و از محضرشان فیض بگیرد. در سورهی مباركهی حشر دارد كه «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ لْتَنْظُرْ نَفْسٌ ما قَدَّمَتْ لِغَدٍ وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِما تَعْمَلُونَ»3 دو بار در یك آیه به تقوا توصیه میكند. بزرگان ما گفتهاند كه تقوای اولی «دستور محاسبه و خودسازی» است. یعنی خدای متعال دستور میدهد كه خودتان را از آسیبها محافظت و صیانت كنید. نفس شما خطرناك است؛ آتش كورهی جهنم است، خودتان را از این كوره بیرون بكشید. اتّقُوا اللهَ. خودتان را بسازید. سپری جلو امیالتان قرار بدهید و نگذارید امیال نفسانی شما را به صورت حیوان دربیاورد و ضایعتان كند. از سوی دیگر اگر تقوای الهی داشتید، آیندهنگر میشوید. امروزِ شما فردایی دارد. دنیای شما آخرت دارد. حیات شما مرگ به دنبال دارد. هر كسی نگاهی به آیندهی خودش كند و ببیند كه چه برای خودش ذخیره میكند. بلافاصله میفرماید: «و اتّقوا الله». این «و اتّقوا
الله» دوم را میگویند «دستور مراقبه و خودپایی» است. خیلیها آدم خوبی شدند، ولی نتوانستند خوب بمانند. خیلی از جبههرفتههای ما و برخی از یاران امام ما نتوانستند در خط امام باقی بمانند، چون اهل مراقبه نبودند. رسیدند، ولی نماندند. سیر قهقرایی داشتند و سقوط كردند. راهشان عوض شد و نتوانستند آن خط را تا آخر ادامه دهند. خود ساختن و خوب ماندن در این آیهی كریمه بر این نكته تكیه شده است كه خوبشدن ملاك نیست؛ خوبماندن ملاك است. باید بتوانیم با مراقبه خودمان را نگه داریم. برای همین میگویند «شاهنامه آخرش خوش است.» باید دید عاقبت بخیری نصیب چه كسی میشود. خیلیها در این خط آمدند، اما نماندند. «زبیر» سالیان متمادی اهل جبهه بود. او حتی بعد از رسولالله تسلیم سقیفه نشد؛ كنار علی ایستاد و از حریم فاطمةالزهرا سلاماللهعلیها دفاع كرد. جانانه و غیرتمندانه دفاع كرد. شمشیر زبیر شكسته شد و در خانهی امیرالمؤمنین علیبنابیطالب كتك خورد، اما چون اهل مراقبه نبود، این سرمایه را به آتش كشید و به جهنم افتاد؛ مقابل ولایت شمشیر كشید و به مقابله با خط پیغمبر كشیده شد. ما هم باید بترسیم. این خطر برای همهی ما هست. باید كوشش كنیم
خوب شویم و اگر خوب شدیم، كوشش كنیم خوب بمانیم. انسان خودساخته و خوبمانده میتواند جامعه را متحول كند. امام یك نفر بود، ولی چون خودساخته بود، بُردِ آبادكردن نفوس توسط ایشان هم منحصر به زمان خودش نشد و هم در مرزهای جغرافیایی محدود نماند. این بیداری اسلامی امروز حاصل دم روحاللّهی حضرت روحالله است. آنچنان قوی بود كه وقتی انرژیش آزاد شد، هم ایران را متحول كرد و هم جهان را. در این ایام اعتكاف كه گذشت، شاهد تحول جوانانی بودیم كه نسل چهارم انقلاباند. تنها در یك دانشگاهِ تربیت مدرس، چهارصد استاد دانشگاه در اعتكاف حضور معنوی داشتند؛ و چه باصفا و چه زلال. انسان از این صحنههای دلانگیز استنشاق عطر معنویت میكند. در روزهای اعتكاف جوانها و نوجوانها در مساجد، بهخصوص در دانشگاهها، آسمان پرنوری را ساخته بودند؛ زمین بر آسمان سایه داشت. یك نفر خودساخته به میدان آمد و فضا را اینگونه عوض كرد و بعد از رفتن او نیز پرچم را كسی كه ساختهشدهی همان نفس بود، بلند كرد و توانست این فضای معنوی را ادامه دهد و از مرزهای ما هم عبور كند. امروز میبینیم كه در جایجای دنیا عدالتطلبی و اسلامخواهی موج میزند. در كشورهای منطقه
مردم اسلام را میخواهند، قانون اسلامی میخواهند، دولت اسلامی میخواهند. انسان خودساخته در جوامع بشری میتواند چنین اثر بگذارد. حتی عدالتخواهی غیر مسلمانها هم خط اسلام است. اینكه یك درصد به رفاه و امكانات دست پیدا كردهاند و همیشه حكومت میكنند، اما ۹۹ درصد مردم محرومند و این ۹۹ درصد به صحنه آمدهاند تا بساط آن یك درصد زورگو و ویژهخوار را جمع كنند و جریان لیبرالیستی را قبول ندارد، اینها همه اثر نفس یك انسان خودساخته است. معنویت هم خود انسان را نجات میدهد و هم جامعه را تحت تأثیر قرار میدهد. هرچه معنویت نیرومندتر بشود، در ساختن جامعه هم بیشتر اثر میگذارد. معنویت، پیشرفت و آرامش معنویت نهفقط برای آخرت ما مفید خواهد بود، برای دنیای ما هم مفید است، زیرا جامعه هرقدر هم كه به ظاهر پیش برود، دلش آرامش ندارد. در جوامع پیشرفته و صنعتی آمار افراد مبتلای به امراض روحی و روانی بیشتر از جوامع عقبمانده و جهان سومی است. بیشترین دسته از این امراض در كشورهایی است كه از نظر قالبی پیشرفت كردهاند. چون روح و معنا ندارند، افسردگی و اضطراب و تشویش بیداد میكند و ترس از آینده واقعاً محشر است، اما جوامعی كه معنویت دارند
و خود را به اخلاق اسلامی متخلق كردهاند؛ «الَّذِینَ آمَنُواْ وَ تَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُم بِذِكرِ اللّهِ أَلاَ بِذِكرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ»۴ گاهی درآمد و رفاه با بركت همراه نیست؛ یعنی نیازهای بشر را كفایت نمیكند. مثل اشتهای جهنم است! هرچه به جهنم گنهكار بریزند، باز هم اشتهای سیریناپذیری دارد و میگوید: «هَل مِنْ مَزیدٍ»!؟۵ دنیا و دنیاطلبی سیری ندارد و عطش آن همیشه جانگداز است. چون قناعت نیست، هرچه هم كه گیر نفس بیاید، همیشه انسان احساس كمبود میكند و در رقابت با دیگران احساس ذلت دارد. دست و پا میزند اما به جایی هم نمیرسد. در روایت دارد كه دنیا مثل آب شور است. تشنه با آب شور سیراب كه نمیشود هیچ، هرچه میخورد شكمش پر میشود، اما خبری از سیرابی نیست و تشنهتر میشود. امروز دنیا همینگونه است. با وضعی كه دنیاطلبها پیش آوردهاند، همهی امكانات رفاهی را دارند ولی سیرابی در آن نیست. اما آن كسی كه خدا دارد، از همان اول به مقصد رسیده است؛ «أَلاَ بِذِكرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» پینوشتها: ۱. سورهی مباركهی مائده، آیهی ۱۰۵: ای كسانی كه ایمان آوردهاید مراقب خود باشید! اگر شما هدایت
یافتهاید، گمراهی كسانی كه گمراه شدهاند، به شما زیانی نمیرساند ... ۲. سورهی مباركهی تین، آیات ۴ و 5: همانا ما انسان را به بهترین نظام خلقت خلق كردیم (۴) سپس او را -در صورتی كه منحرف شود- به پستترین مرحله برگرداندیم. (۵) ۳. سورهی مباركهی حشر، آیهی ۱۸: اى كسانى كه ایمان آوردهاید، از خدا بترسید و هر انسانى باید منتظر رسیدن به اعمالى باشد كه از پیش فرستاده است و از خدا بترسید، چون خدا باخبر است از آنچه شما مىكنید. ۴. سورهی مباركهی رعد، آیهی ۲۸: همان كسانى كه ایمان آوردهاند و دلهایشان به یاد خدا آرام مىگیرد. آگاه باش كه با یاد خدا دلها آرامش مىیابد. ۵. بخشی از آیهی ۳۰ سورهی مباركهی «ق»
دیدگاه تان را بنویسید