نقش حاج حبیب در سقوط یک فرشته!
ما تماشاگران این نمایش هستیم که باید آنقدر دید و هوش داشته باشیم که بتوانیم هیولای درون و فرشته را از هم تشخیص بدهیم.
گل: لطفا کسی به سراغ پیشکسوتان قبیلهگرا، روزنامهنگاران بیمار و کارشناسان دونسواد برود و ازشان بپرسد چرا این روزها حرفی از مدیریت بینظیر کاشانی و تیم بستن و تمرینات قهرمانیآور استیلی نمیزنند؟ ما تماشاگران این نمایش هستیم که باید آنقدر دید و هوش داشته باشیم که بتوانیم هیولای درون و فرشته را از هم تشخیص بدهیم. 1.زمانی که حاج حبیب و علی دایی هنوز رفاقت داشتند، سرپرست موقت در یک نشست دوستانه که محل وقوعش میتواند رستوران یا دفتر باشگاه یا هرجای دیگر باشد به سرمربی تیم گفت: قطبی را در تیمملی نگه داشتیم، تا ببازد و ماهیت اصلیاش برای مردم روشن بشود. دیالوگ قبل از حاج حبیب را هم میتوان اینطور حدس زد که سرمربی گفته : این قطبی رو چرا نمیندازین بیرون؟ 2.انصاریفرد به بدترین شکل از پرسپولیس کنار گذاشته شد تا همپیمان آن روز دولت، فردی ناشناس برای فوتبالیها، یعنی حبیب کاشانی مدیر باشگاه بشود. آن زمان حاجحبیب لابد آنقدر فراغت داشت که وبلاگی در بلاگفا درست بکند و در آن از روزگار و کارهایش بنویسید. وبلاگی که قسمت نظراتش شاهد اعتراضهای مودبانه و غیرمودبانهی هوادارانی بود که به نحوهی کنار گذاشتن انصاریفرد فوتبالی و روی کار آمدن یک غیرفوتبالی معترض بودند. 3. وقتی پرسپولیس در لیگ هفتم قهرمان شد، در هیاهوی روزنامهنگاران بیمار، پیشکسوتان قبیلهگرا و کارشناس دونسواد، استیلی و کاشانی بیشتر از همه بر صدر نشستند. آنها میگفتند که تیم بستن و تمرینات اول فصل استیلی و مدیریت کاشانی پرسپولیس را قهرمان کرده نه آن "شومن آمریکایی"! آن زمان گفتن اینکه مدیریتی که بزرگترین حربهاش سکته بود و 6امتیاز از کف تیم در کورس قهرمانی ربود و مربیای که کارنامهاش زیر دست سوبل و دنیزلی نمرههای مردود زیاد داشت، نمیتوانند اسباب قهرمانی فراهم کنند، مثل فریاد زیر آب بود. 4. در سریال ماورایی "سقوط یک فرشته"، همه به دنبال شیطان میگردند تا متوجه بشوند در جسم کدام کاراکتر قصه حلول کرده است. در سریال "سقوط پرسپولیس" اما چه کسی نقش اول را دارد؟ نقش اول کردن کاشانی یا استیلی، فیلمفارسیوارترین پایان بر این سریال است. بگذارید به جای این دو که خودشان با اصرار بر ادامهی مدیریت و نشستن بر روی یک نیمکت بزرگ ماهیت اصلیشان را لو دادهاند، کسان دیگری را هم به پای میز محاکمه بکشانیم. منظور به همان کسانیست که بعد از قهرمانی پرشور و افتخارآفرین پرسپولیس در لیگ هفتم، بر طبل مدیریت قهرمانیآور کاشانی و تبحر استیلی در تیم بستن و تمرین دادن کوبیدند و به این ترتیب قصه را مخدوش و نقشها را عوض کردند تا معلوم نشود چه کسی فرشته است و چه کسانی هیولای درون. لطفا کسی به سراغ پیشکسوتان قبیلهگرا، روزنامهنگاران بیمار و کارشناسان دونسواد برود و ازشان بپرسد چرا این روزها حرفی از مدیریت بینظیر کاشانی و تیم بستن و تمرینات قهرمانیآور استیلی نمیزنند؟ اگر به حرف دیروزیشان هنوز اعتقاد دارند، دوباره تکرارش کنند و پای این تیم شانزدهم جدولی بایستند یا بابت آدرس غلط و دروغی که 3سال پیش دادند، از هواداران سادهدل این تیم که به هیجانات لحظهای و زندهباد مردهباد ثانیهای خو کردهاند، عذر بخواهند. 5. کاشانی و استیلی خواهند رفت؛ شک نکنید. اما اینکه چه کسانی جایشان را بگیرند، مهم و حیاتی است. در این میان به درایت روزنامهنگاران، کارشناسان و پیشکسوتان با صفتهایی که ذکرش رفت، امیدی نیست. فقط ما تماشاگران این نمایش هستیم که باید آنقدر دید و هوش داشته باشیم که بتوانیم هیولای درون و فرشته را از هم تشخیص بدهیم تا با گذشت دو سال، شاهد سقوط فرشتههای تقلبی و به دنبالش زمینگیر شدن خودمان در طبقهی شانزدهم جهنم نباشیم!
دیدگاه تان را بنویسید