اشتباها به جای ابوترابی شكنجه میشدم
سرهنگ عراقي به ما گفت، كه بلند شويد و نگاه كنيد، با دست به راننده 10 چرخ علامت داد و كمپرسي آن بالا رفت و زخميها را مانند بار در گودالي خالي كرد و يك دستگاه بيل مكانيكي روي آنها خاك ريخت و با بيل چند بار روي آنها زد و خاكها را صاف كرد و ما فقط ميتوانستيم اشك بريزيم و ناله كنيم و عراقيها ميخنديدند.
فارس: يك آزاده ازنايي گفت: به دليل شباهت اسمي با مرحوم ابوترابي به اشتباه به جاي وي در دوران اسارت شكنجه ميشدم. سيدحسن ابوترابي ضمن تبريك سالروز بازگشت آزادگان به ميهن اسلامي به هشت سال و نيم اسارت خود به دست نيروهاي بعثي عراق و گوشهاي از جانفشاني و استقامت رزمندگان اسلام اشاره كرد و اظهار داشت: در حمله والفجر مقدماتي به اسارت دشمن بعثي درآمديم و دستهاي ما را بستند و به پشت خواباندند و بالاي سر هر كدام از ما يك سرباز مسلح گذاشته و گفتند كه شما را ميخواهيم اعدام كنيم، پس از دقايقي فرمانده آنها كه يك سرهنگ بود آمد و پس از دستور او يك ماشين 10 چرخ آمد، ديديم كه عقب آن رزمندگان ما را كه زخمي شده و به اسارت آنها در آمده بودند را روي هم انداختهاند. اين آزاده لرستاني خاطرنشان كرد: سرهنگ عراقي به ما گفت، كه بلند شويد و نگاه كنيد، با دست به راننده 10 چرخ علامت داد و كمپرسي آن بالا رفت و زخميها را مانند بار در گودالي خالي كرد و يك دستگاه بيل مكانيكي روي آنها خاك ريخت و با بيل چند بار روي آنها زد و خاكها را صاف كرد و ما فقط ميتوانستيم اشك بريزيم و ناله كنيم و عراقيها ميخنديدند. وي افزود: پس از زنده به گور كردن زخميها ماشين 10 چرخ چند بار از روي آنها عبور و بدن مطهر آنها را له كرد. ابوترابي در ادامه گفت: پس از آن ما را سوار ماشين 10 چرخ كردند و به يك مدرسه انتقال دادند كه 2 هزار نفر از رزمندگان اسلام را كه به اسارت گرفته بودند در آنجا نگهداري ميكردند، شب را آنجا مانديم صبح كه از خواب بيدار شديم، ديديم كه يكي از اسرا كه جوان خوش سيمايي بود، بر اثر شدت جراحت به شهادت رسيده بود. اين آزاده لرستاني تصريح كرد: بعثيها ما را به دستههاي پنج نفري تقسيم و سوار ماشين لندكروز كردند و به داخل شهر بغداد بردند، قبل از بردن ما در بغداد اعلام كرده بودند كه ميخواهند ما را در شهر بچرخانند خيابانها مملو از جمعيت بود وقتي بين مردم رسيديم مردم بغداد بر روي ما آب دهان ميانداختند و با سنگ و كفش ما را ميزدند پس از آن ما را به اردوگاه موصل بردند و مدت هشت سال و نيم در اسارت بعثيها بوديم و در اين مدت خيلي از رزمندگان در آنجا شربت شهادت نوشيدند و به آرزوي خود رسيدند و پس از هشت سال و نيم مقاومت و پايداري رزمندگان و در راس آن رهبريهاي پيامبرگونه امام راحل (ره) و مقام معظم رهبري به آغوش پر مهر ايران برگشتيم. سيدحسن ابوترابي به دليل شباهت اسمي با سيدالاسرا مرحوم ابوترابي بارها به جاي ايشان شكنجه ميشدند.
دیدگاه تان را بنویسید