تسخیر جن توسط انسان از نگاه آیة الله مصباح یزدى
جن ممکن است به تسخیر درآید اما باذن الله. در روایات نیز آمده است که جن مؤمن براى پیامبران و امامان، مسخر مي شوند و خدمت مي کنند و کسانى که به اذن الله ولایتى دارند نیز مي توانند جنیان کافر را تحت فرمان خویش درآورند.
چندی است که مفاهیمی همچون جن و جن گیری و... وارد فضای گفتمان سیاسی کشور شده است. موضوعات این چنینی گاهی به موضوعات دینی نیز مرتبط میشود و عدهای نیز بخاطر نداشتن اطلاعات کافی در این باره اظهار نظر کرده و برخی مفاهیم را با یک دیگر خلط میکنند. فردا برای روشن شدن بیشتر موضوعات از نگاه کارشناسی در خصوص موضوعات و شبهات اخیر؛ نظرات بزرگان و متخصصان علوم دینی را منتشر میکند.
آیت الله مصباح یزدی در کتاب معارف قرآن ص ۳۱۲ در خصوص تسخیر جن توسط انسان مینویسند: در مورد تسخیر جن، در قرآن تنها درباره حضرت سلیمان آمده است که از نعمتهایى که خدا به آن حضرت عطا کرد علاوه بر بسیارى از بنى آدم، جن نیز در اختیار ایشان بودند و نیز حتى پرندگان و وحوش. نمل/۱۷: و حشر لسلیمان جنوده من الجن و الانس و الطیر فهم یوزعون. سپاهیان سلیمان، از جن و آدم و پرنده، گرد آورده شده و آنان دسته دسته شده بودند. یکروز حضرت سلیمان علیه السلام از سپاه خود سان دید و اینان دسته دسته در برابر وى رژه رفتند، گروه گروه تقسیم می شدند و وظایف خود را انجام می دادند. در میان اینان در اینجا از جن نیز نام برده شده است. در مورد دیگرى می فرماید: نمل/۳۸: قال یا ایها الملوا ایکم یاتینى بعرشها. حضرت سلیمان گفت: اى همه گروهها! کیست تخت بلقیس را بیاورد؟ نمل/۳۹: قال عفریت من الجن انا آتیک به قبل ان تقوم من مقامک. یکى از جنیان گفت پیش از آنکه در این جلسه از جاى خود برخیزید، می توانم برایتان بیاورم. سبا/۱۲: و من الجن من یعمل بین یدیه باذنه. برخى از جن پیش روى او به اجازه پروردگارش، کار می کنند. سبا/۱۴: فلما خر، تبینت الجن ان لو کانوا یعلمون الغیب ما لبثوا فى العذاب المهین. پس چون (حضرت سلیمان) به رو درافتاد، جنیان دریافتند که اگر از غیب آگاه بودند، در آن شکنجه خوارکننده (آنقدر) فرو نمی ماندند. از این آیه اخیر چند مطلب، معلوم می گردد: جنیان مسخر حضرت سلیمان بودند، علم غیب نداشتند، و از هیبت سلیمان و ترس از وى کار می کردند. داستان این است که یکروز هنگامى که حضرت سلیمان در آستانه ى کاخ خود ایستاده و به عصا تکیه داده بود، در همان حال عزرائیل آمد و ایشان را قبض روح کرد. قصر حضرت بلورین بود و او را جنیان می دیدند و همچنان از هیبت او کارمی کردند زیرا او متمردین از ایشان را در بند می کشید. مدتى بعد، عصا را موریانهها خوردند کالبد حضرت سلیمان به زمین افتاد. و جنیان تازه دریافتند که او مرده بوده است. آنها خود به علت انتقالات سریعى که داشتند می پنداشتند که غیب را می دانند و می فهمند با این واقعه دریافتند که خیر، علم غیب ندارند. مساله ى کار کردن جن براى حضرت سلیمان در دو سوره ى دیگر به عنوان شیاطین آمده است که می فهمیم منظور، شیاطین جنى است. اینان در تسخیر و حتى تحت غل و شکنجه و زنجیر بودند. ضمنا معلوم می گردد که سلیمان-که برخى سؤال می کنند مگر دیکتاتور بوده است-شیطانهاى جن را که عاصى بودند در بند کرده است نه افراد صالح و با ایمان را. انبیاء/۸۲: و من الشیاطین من یغوصون له و یعملون عملا دون ذلک و کنا لهم حافظین. برخى از شیطانها براى حضرت سلیمان غواصى می کردند و کارهاى دیگر جز این (بناهاى عظیم می ساختند، حمل سنگهاى بزرگ براحتى و...) و ما نگاهبان آنها بودیم. ص/۳۷: و الشیاطین کل بناء و غواص. و هر شیطان بناء و غواص را... نتیجه: اجمالا از آیات مي توان دریافت که جن ممکن است به تسخیر درآید اما باذن الله. در روایات نیز آمده است که جن مؤمن براى پیامبران و امامان، مسخر مي شوند و خدمت مي کنند و کسانى که به اذن الله ولایتى دارند نیز مي توانند جنیان کافر را تحت فرمان خویش درآورند.
دیدگاه تان را بنویسید