طناب دار در انتظار مرد رفيقكش
در همين حين متهم، اسلحهاي را برداشت و داخل دهان من گذاشت و گفت ميخواهم بچههايت را يتيم كنم. در اين لحظه تلفن متهم زنگ حورد و اسلحه را برداشت، بعد از اتمام مكالمه، چاقويي را برداشت و ناگهان آن را وارد سينه من كرد.
فارس: حكم قصاص مردي كه 5 روز بعد از آزادي از زندان، مرتكب قتل دوست خود شده بود، در ديوان عالي كشور تأييد شد. شامگاه 4 شهريور سال 88، مأموران پليس آگاهي شهرستان رباطكريم از طريق مسئولان بيمارستان شهيد سعيدي، از جراحت شديد يك مرد توسط چاقو باخبر شدند. مأموران به بيمارستان مراجعه كردند و مرد مجروح به نام شوذب به مأموران گفت، براي ديدار دوستم به كارگاه او رفته بودم كه در آنجا توسط مرد ديگري كه حضور داشت، زخمي شدم. با اطلاعات شوذب، مأموران به سمت كارگاه دوست وي حركت كردند كه در بدو ورود به كارگاه با جسد دوست شوذب به نام رضا روبرو شدند كه به وسيله گلوله به قتل رسيده بود. تحقيقات براي شناسايي عامل قتل به نام يدالله، آغاز شد و روز بعد متهم در شهرستان رباطكريم شناسايي و دستگير شد و به ارتكاب قتل اعتراف كرد. بعد از صدور قرار مجرميت براي متهم، پرونده براي رسيدگي به شعبه 71 دادگاه كيفري استان تهران ارجاع داده شد كه جلسه محاكمه روز 22 خرداد امسال در اين شعبه و به رياست قاضي نورالله عزيزمحمدي برگزار شد. سيدرضايي، نماينده دادستان با اشاره به مدارك موجود در پرونده، خواستار مجازات متهم شد. اوليايدم در جايگاه قرار گرفتند و خواسته خود را قصاص متهم عنوان كردند. شوذب، دوست مقتول كه توسط متهم مجروح شده بود در جايگاه قرار گرفت و گفت: شب حادثه، رضا با من تماس گرفت و از من خواست برايش غذا بخرم و به كارگاهش بروم. غذا خريدم و به كارگاه رضا رفتم ولي در بدو ورود، دوست رضا (متهم) مقابل من قرار گرفت و به من گفت، چرا ديشب از تو ساعت پرسيدم، به من بد جواب دادي. وي ادامه داد: من كه تاكنون او را نديده بودم، به او گفتم هيچ وقت ساعت به دستم نميبندم و احتمالاً مرا اشتباه گرفته است. اما او اصرار داشت كه مرا ديده است. رضا به من چشمك زد و به من فهماند كه متهم مشكل اعصاب دارد. شوذب افزود: در همين حين متهم، اسلحهاي را برداشت و داخل دهان من گذاشت و گفت ميخواهم بچههايت را يتيم كنم. در اين لحظه تلفن متهم زنگ حورد و اسلحه را برداشت، بعد از اتمام مكالمه، چاقويي را برداشت و ناگهان آن را وارد سينه من كرد. اين شاهد حادثه گفت: رضا با يدالله درگير شد و من از اين فرصت استفاده و فرار كردم. خودم را به بيمارستان رساندم و به دوستانم موضوع را اطلاع دادم. بعد از اظهارات شوذب، متهم به قتل در جايگاه قرار گرفت و با بيان اينكه اتهام قتل را قبول ندارد، گفت: حدود 5 روز بود كه بعد از 8 سال از زندان آزاد شده بودم. رضا به من زنگ زد و به من گفت به كارگاهش بروم. داخل كارگاه هوا به شدت گرم بود و رضا لباس راحتي به تن داشت. شوذب مشغول فيلمبرداري شد كه به او اعتراض كردم. وي ادامه داد: شوذب، به سوي من اسلحه گرفت كه او را به زمين انداختم و اسلحه را برداشتم. خواستم شوذب را بكشم كه رضا با چاقو او را زد. اسلحه دست من بود كه شليك شد و تير به رضا برخورد كرد. بعد از اظهارات متهم، وكيل وي در جايگاه قرار گرفت و با بيان اينكه متهم داراي سلامت رواني نيست، خواستار انتقال وي به كميسيون پزشكي شد. قاضي در پاسخ به اظهارات وكيل، به نظريه پزشكي قانوني مبني بر سلامت رواني متهم اشاره كرد. در انتهاي جلسه، قاضي عزيزمحمدي و مستشاران دادگاه وارد شور شدند و متهم را به قصاص محكوم كردند. بعد از صدور حكم از سوي قضات دادگاه كيفري، پرونده براي رسيدگي به شعبه 6 ديوان عالي كشور ارجاع داده شد كه قضات اين شعبه نيز بعد از بررسي پرونده و مشورت، حكم قصاص را تأييد كردند.
دیدگاه تان را بنویسید