راز قتل پدر از زبان دختر فاش شد

فارس: راز قتل پيرمرد 74 ساله پس از 15 سال از سينه دخترش بيرون آمد و فاش شد. عصر 3 آبان سال 74 با مراجعه يك زن جوان پرستار به منزلي در خيابان ستارخان، جنازه پيرمردي 74 ساله به هويت سهراب در داخل منزلش كشف شد. با حضور مأموران كلانتري حوزه 18 انتظامي وقت تهران به محل كشف جسد و بررسي‌ها، وقوع قتل براي مأموران قطعي و به دستور شعبه 35 دادگاه عمومي وقت تهران پرونده جهت رسيدگي تخصصي در اختيار پليس آگاهي قرار گرفت. يكي از دختران مقتول به نام شهلا با معرفي يكي از برادرانش به نام شهاب به عنوان قاتل پدرش به كارآگاهان گفت: شهاب از مدت‌ها پيش با پدرم اختلاف شديد داشت و اطمينان دارم كه شهاب در اين جنايت نقش دارد. با اظهارات شهلا درباره احتمال دست داشتن برادرش در قتل پدر و طرح شكايت در اين باره، تحقيقات از شهاب درباره نقش و مشاركت شهاب در دستور كار كارآگاهان قرار گرفت اما با توجه به عدم اعتراف شهاب و همچنين بدست نيامدن دلايل و مدارك قطعي، شهاب بي‌گناه تشخيص داده شد و اين پرونده همچنان در سايه‌اي از ابهام باقي ماند. بررسي‌ها نشان داد مقتول به نام سهراب 74 ساله داراي 2 دختر به اسامي شيرين و شهلا و سه پسر به اسامي شهاب، شهرام و شهروز بود. همچنين مشخص شد سهراب در سال 1351به همراه اعضاي خانواده‌اش به بيروت و از آنجا به پاريس مهاجرت كرده اما به خاطر اختلافات شديد ميان وي و همسرش، از يكديگر جدا شده و از آن زمان به بعد نيز هر كدام از اعضاي خانواده زندگي جداگانه‌اي را براي خود انتخاب كرده بودند. اختلافات شديد خانوادگي ميان اعضاي اين خانواده به گونه‌اي بود كه ميان ارتباط فرزندان با پدر و مادرشان نيز تأثير منفي گذاشته بود؛ به گونه‌اي كه شهاب، شيرين و شهلا تصميم مي‌گيرند تا جداي از والدين خود زندگي كرده و شهرام و شهروز نيز زندگي‌هاي جداگانه‌اي براي خود انتخاب كنند. در تاريخ 19 آبان امسال زن 45 ساله‌اي به نام شيرين به كلانتري 107 فلسطين مراجعه كرد و به مأموران گفت: 15 سال پيش و در سال 74 پدرم را در داخل خانه‌اش به قتل رسانده و امروز براي اعتراف به اينجا آمده‌ام. با تشكيل پرونده مقدماتي و به دستور بازپرس شعبه هفتم دادسراي ناحيه 27 تهران، پرونده در اختيار كارآگاهان اداره دهم ويژه قتل پليس آگاهي تهران بزرگ قرار گرفت. متهم در اعترافات خود به كارآگاهان گفت: در سن 6 سالگي به همراه خانواده‌ام به بيروت و از آنجا به پاريس رفتيم؛ پدر و مادرم به خاطر اختلافات شديدشان بدون آنكه از يكديگر متاركه كنند زندگي‌هاي جداگانه‌اي را براي خود انتخاب كردند و من نيز به همراه شهاب و شهلا براي دورماندن از مزاحمت‌هاي پدر به لبنان رفتيم اما پدرمان به دنبال ما به بيروت آمد و با توسل به زور من و خواهرم را از محل اقامتمان به نزد بستگانش در كشور بحرين برد. پس از گذشت مدتي به همراه برادرم به تهران آمديم و پس از 2 سال زندگي با مادر و برادر ديگرم به نام شهرام به محل سكونت جديد در خيابان قائم مقام فراهاني رفتم و اطلاعي از مادر و پدرم نداشتم. پدرم هميشه افرادي را به سراغم مي‌فرستاد تا برايم ايجاد مزاحمت كنند و با توجه به اينكه مصائب و مشكلات پاياني نداشت تصميم به كشتن پدرم گرفتم و نهايتاً در روز حادثه با قرار دادن پارچه بر روي دهانش او را به قتل رساندم. سرهنگ حميدرضا ياراحمدي، جانشين پليس آگاهي تهران بزرگ، با اعلام اين خبر گفت: با بررسي‌هاي انجام شده مشخص شد پرونده اوليه در سال 74 در شعبه 1156 دادگاه عمومي تهران تشكيل شده است. در حال حاضر برابر هماهنگي‌هاي قضايي انجام شده پرونده اخذ و تحقيقات تخصصي جهت محرز شدن صحت اظهارات متهم در دستور كار كارآگاهان ويژه قتل پليس آگاهي تهران بزرگ قرار گرفته است. سرهنگ ياراحمدي درباره تحقيقات انجام شده جهت شناسايي اولياي دم گفت: برابر تحقيقات انجام شده با شناسايي تنها فرزند باقي مانده از مقتول به نام شهروز و حضور نامبرده در اداره دهم پليس آگاهي مشخص شد كه كليه اعضاي خانواده وي در طول سال‌هاي گذشته فوت كرده و از اين خانواده تنها وي و خواهرش در قيد حيات هستند.