خاطره گرمارودی از واکنش امام(ره) به استعفایش
از نخستین جوششهای شعری که در دوره دبیرستان و با روزنامههای دیواری شروع کردم تا الان هیچ مشوقی جز پدرم نداشتم که روحانی بزرگی بود هر چند به صورت تخصصی در وادی شعر مشغول نبود.
مهر: علی موسوی گرمارودی گفت: از نخستین جوششهای شعری که در دوره دبیرستان و با روزنامههای دیواری شروع کردم تا الان هیچ مشوقی جز پدرم نداشتم. علی موسوی گرمارودی عصر دیروز و در نشست نقد مجموعه آثارش که با حضور چهرههایی مانند بهاءالدین خرمشاهی، محمدکاظم کاظمی، یوسفعلی میرشکاک، بهروز یاسمی، حسین آهی و محمود اکرامیفر در فرهنگسرای انقلاب برگزار شد، با تقدیر از منتقدان حاضر در این جلسه، گفت: من برای هر چه حاصل یا محصول شعریام بوده، هیچگاه استاد ویژه و خاصی برای شعر نداشتهام. البته این را به عنوان حُسن نمیگویم بلکه این عیب کار من است. وی افزود: از نخستین جوششهای شعری که در دوره دبیرستان و با روزنامههای دیواری شروع کردم تا الان هیچ مشوقی جز پدرم نداشتم که روحانی بزرگی بود هر چند به صورت تخصصی در وادی شعر مشغول نبود. به دستور جلال آلاحمد به عضویت کانون نویسندگان درآمدم گرمارودی با اشاره به ورودش به مبارزات سیاسی قبل از انقلاب، اضافه کرد: من با دستور جلال آلاحمد عضو کانون نویسندگان شدم، اما همان اوایل انقلاب احساس کردم ما اهل قبله احتیاج به یک کانون اسلامی داریم و این را به مرحوم طاهره صفارزاده هم گفتم و او خیلی استقبال کرد و واقعاً نشان داد زن شجاعی بود. وی گفت: بعد از آن ما کانون فرهنگی نهضت اسلامی را راهاندازی کردیم و من دبیر آن شدم و خانم صفارزاده هم عضوش. این هسته اصلی حوزه هنری شد و بعدها هم که این مرکز (حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی) تشکیل شد، امام (ره) من را مکلف کرد که در اجرائیات انقلاب بمانم. خاطره گرمارودی از واکنش امام (ره) به درخواست استعفای او این شاعر آئینیسرا ادامه داد: حوزه هنری بهترین جا برای ساخت و ساز شعری و هنری بود و کسانی مانند محسن مخملباف و مجید مجیدی در حوزه سینما و چهرههایی مانند قیصر امینپور و یوسفعلی میرشکاک در حوزه ادبیات در آنجا رشد کردند. اما خدا میداند من به خاطر مشغلههایم به خاطر مسائل انقلاب نتوانستم حتی در یک جلسه آنها شرکت کنم و اصلاً فرصت اینکه بنشینم و برای خودم مطالعه کنم، نداشتم. گرمارودی با ذکر خاطرهای از دوران همکاری با یکی از نهادهای اجرایی در اوایل انقلاب گفت: من به دلیل اینکه میخواستم کمی به شعر بپردازم، از امام (ره) خواستم با استعفایم از این مسئولیت موافقت کنند و به ایشان گفتم "من آبرویم دارد میرود و مطالعاتم در این حوزه کم شده است". اما امام (ره) برآشفتند و گفتند: هی آبرو آبرو میکنی! این جوانها خون میدهند، شما هم آبرو بده". البته بعداً با حاج احمدآقا صحبت کردم و ایشان با امام حرف زدند و در نهایت با استعفای من موافقت شد. لائیک بودن شاملو یک مسئله است و شاعر بودنش مسئله دیگر این شاعر همچنین قصاید و قطعات و اشعار سپید و نیمایی را جزو بهترین شعرهای خود ارزیابی کرد و در ادامه با اشاره به مواضع مختلف درباره احمد شاملو و شعرش، گفت: لائیک بودن شاملو یک مسئله است و شاعر بودن او یک مسئله دیگر. به نظر من شاملو یکی از بزرگترین شاعران این مملکت است. من اینکه عدالت را رعایت کنم و واقعبین باشم، از مولایم علی (ع) یاد گرفتهام. وی افزود: از حضرت علی (ع) پرسیدند "به نظر شما اشعر شاعران عرب کیست؟" و این در زمانی بود که "حسان بن ثابت" شاعر رسمی پیغمبر در قید حیات است. اما حضرت علی (ع) گفتند : اگرچارهای نیست ، پادشاه بسیار گمراه امروالقیس. گرمارودی ادامه داد: کسانی که شعرهای امروالقیس را خواندهاند، میدانند که او شعرهایی دارد که به لحاظ مضمونی بسیار بد و مبتذلاند اما امام علی (ع) میداند که جوهر شعری او همتا ندارد. من هم بارها گفتهام که تعهد و التزام صفت شاعر است نه شعر. این شاعر در ادامه به بحث درباره شاملو بازگشت و گفت: ما بیگمان لائیک بودن شاملو را نمیپسندیم و یقیناً او هم مَلِکالظلین است هر چند شاه نبود. به هر حال شاملو بارها و صراحتاً گفته که خدا را قبول ندارد و ما یقیناً رو به روی این شعرها ایستادهایم و آنها را فرومیکوبیم اما خدا این عنایت را به او کرده بود که زبان فخیمی داشت. البته این را هم قبول دارم که شاملو را بیش از اندازه بزرگش کرده بودند همانگونه که به من چون اهل قبله بودهام، نپرداختهاند. انتقاد شاعر "در سایهسار نخل ولایت" از وزارت آموزش و پرورش گرمارودی همچنین از وزارت آموزش و پرورش به جهت تحریف برخی شعرهایش و از جمله خدایگون کردن حضرت علی (ع) در کتابهای درس زبان و ادبیات فارسی برخی مقاطع تحصیلی، انتقاد کرد و گفت: با این کارهایی که بعضی ناشران کتابهای من و وزارت آموزش و پرورش کرده و میکنند، من جواب آن هموطن بلوچ اهل سنت را که این شعر را میخواند و با خودش میِگوید "این هم از شاعر آئینیشان!" چه بدهم!؟ این مترجم قرآن کریم در پایان با ابراز امیدواری نسبت به نسل جدید شاعران کشورمان، تاکید کرد: بسیاری از عزیزان را میشناسم که به لحاظ قریحه مایه افتخارند و خدا را شکر که در بین اهل قبله هم هستند. من که دیگر کارِ کارستان دیگری و یا معجزهای نمیتوانم بکنم اما ایمان دارم آنها این کار را خواهند کرد. البته باعث سرفرازی من است که شاعر خاندان نبوت حساب شوم و تنها عروهالوثقی من برای روز قیامت همینهاست.
دیدگاه تان را بنویسید