اظهارنظر علی معلم درباره ربنای شجریان
اظهارنظر علی معلم دامغانی پیرامون گفتهها و نوشتههای منتشر شده درباره پخش نوای ربنای شجریان
خبر: علی معلم دامغانی: پیرامون گفتهها و نوشتههای منتشر شده درباره پخش نوای «ربنا» از صداوسیما میتوان موارد ذیل را برشمرد: 1- قطعاً یک هنرمند باید واقف باشد و بداند که قلمرو او دخالت در همه شئونات کشور که پیچیدگی و فرمولهای خاص خود را دارد، نیست. «آزادگی» به جای خود محترم است و همه هنرمندان باید آزاده باشند. کمااینکه هستند و این هم در انحصار یک نام و شخصیت خاص نبوده و نیست. اما اینکه چگونه از این امتیاز بهرهمند شویم، چگونه رفتار کنیم و متوجه باشیم که نتیجه رفتارمان در محضر چه کسی به بار مینشیند، نکته اصلی است. وقتی شما در حضور دشمن سخن میگویید و به این سبب دشمن شاد میشود و علیه دوست شما تحریک میشود، آنوقت داوری با خود توست که آیا حرکت و اظهاراتت جوانمردانه بودهاست یا خیر؟ به تعبیر سعدی «پای در زنجیر نزد دوستان/ به که با بیگانگان در بوستان.» ممکن است غیرهنرمند و یا حتی هنرمندی در میان بیگانگان خوش باشد، اما سرزمین پدری و لذت رنجهایی که او در کنار مردمانش متحمل میشود از جنسی دیگر است. از همین منظر هم معتقدم وقتی هنرمندی حرفهایی از آن جنس که توصیفش رفت، بر زبان آورد در واقع پشت به مردم کردهاست نه حکومت. 2- در باب «تفکیک میان اثر و خالق اثر» هم این نکته قابل تأکید است که این اصل زمانی محل طرح مییابد که در درجه نخست شخص خالق اثر خود در این زمینه دخل و تصرف نداشته باشد. به این معنا که در ابتدای امر این هنرمند است که نباید محبت مردم نسبت به خود را (که بواسطه آثار هنری شکل گرفته و سالیان دراز با صدای او اخت گرفتهاند) وجهی برای دیگر مقاصد خود قرار دهد. به عبارتی اگر مردم را علاقمند به هنر خود کردی جوانمرد باش و برای ارائه هنرت بهانه نیاور! اگر این هنر برای مردم است که باید از آن بهرهمند شوند، فارغ از دیدگاههای سیاسی. خواندن یک هنرمند اثری است که چه خود بخواهد و چه نخواهد در دایره فرهنگ عظیم مردم این سرزمین شکل گرفته و بالیده است و او هر جا بخواند به نام همین مردم شناخته میشود حال چه در وطن باشد چه در دل دشمنان وطن. 3- از دیگر سو نیز بر ارباب حکومت است که نسبت به افرادی که افراد برتر قوم هستند به چشم عنایت و لطف نگاه کنند و نسبت به آنها مهربانتر باشند. این هم یک امر طبیعی است. در این مورد خاص هم این روزها شاهد پخش مجدد «ربنا» از شبکههای سیما بودهایم و این نشان میدهد هیچکس با آثار خالق این اثر مخالف نیست. حتی من معتقدم اگر ایشان همین دیدگاههای سیاسی خود را در قالب یک اثر موسیقایی مطرح میکرد ایبسا که مردم هم بیشتر میشنیدند و هم لذت میبردند و احتمالاً میپذیرفتند. اما اینکه ایشان بخواهد خطیب باشد و نقش لیدر سیاسی را ایفا کند ماجرای دیگری است و دیگر سروکارش با مردم نبوده و نیست. 4- واپسین نکته قابل طرح در این زمینه اما «هنر»ی است که در میانه این حرف و حدیثها لوث شده و میشود و این خود یک مصیبت است. همانطور که اشارتی رفت معتقدم در این مورد طرفین دچار معضل و اشتباه شدهاند و به تعبیری امتزاج و اختلاطی در این زمینه رخ داده که در شأن طرفین نیست. باید امید داشت به پایان این اختلاط.
دیدگاه تان را بنویسید