حجازیفر: نمیخواستم بعد از «ایستاده در غبار» بازیگری کنم
هادی حجازیفر بازیگر سینما و تلویزیون در گفتگویی ویژه به مناسبت «روز ملی سینما» به مرور خاطرات خود از همکاری با فیلمسازانی همچون ابراهیم حاتمیکیا و محمدحسین مهدویان پرداخت.
خبرگزاری مهر: به نقل از روابط عمومی برنامه تلویزیونی «نقد سینما»، یازدهمین قسمت از فصل جدید برنامه «نقدسینما» جمعه شب ۲۱ شهریورماه همزمان با «روز ملی سینما» روی آنتن شبکه پنج رفت. در این قسمت از برنامه علاوهبر بازخوانی تحلیلی کارنامه سینمای ایران در چهار دهه گذشته، در بخش گفتگوی ویژه، هادی حجازیفر بازیگر، فیلمنامهنویس و کارگردان سینما به بیان خاطرات و نقطهنظرات خود پرداخت.
امیررضا مافی منتقد و میزبان برنامه «نقد سینما» در بخش اول برنامه شب گذشته و در محل باغ موزه سینما با آرش خوشخو منتقد سینما درباره تاریخ سینمای ایران به گفتگو نشستند.
آرش خوشخو در این بخش گفت: سینما از مظاهر بزرگ مدرنیته در ایران است. از دهه ۲۰ و ۳۰ در ایران رواج پیدا کرد و بهویژه برای طبقه متوسط تبدیل به یک تفریح جدی شد. تا پیش از آن در سبک زندگی یک جوان شهری طبقه متوسط، جدیترین تفریح خواندن پاورقی بود. از این منظر سینما هم برای مردم تفریح بود و هم با خودش الگوی زندگی به همراه داشت.
وی افزود: شیوع سینما در ایران هم از جنوب کشور آغاز شد که محور آن هم سینمای شرکت نفت بود. اولین افرادی که در معرض این نور نقرهای قرار گرفتند، کارکنان شرکت نفت بودند. نکته جالب هم اینکه سینما در ایران خیلی زود به صنعت تبدیل شد برخلاف بسیاری از کشورها که هیچگاه سراغ صنعت سینما نرفتند.
خوشخو در ادامه و در پاسخ به سوالی از مافی به بیان خاطرات خود از نخستین مواجههاش با پدیده «سینما» پرداخت و گفت: اولین ارتباط من با سینما با فیلمهای چاپلین بود و جالب اینکه امروز که دختری ۵ ساله دارم، وقتی برایش فیلمهای چاپلین را میگذاریم دقیقاً همان ارتباطی که من در آن زمان با این نابغه سینما گرفتم، برای او هم تکرار میَشود.
هادی حجازیفر: نمیخواستم بعد از «ایستاده در غبار» بازیگری کنم
بخش بعدی ویژهبرنامه «نقد سینما» به گفتگو با هادی حجازیفر اختصاص داشت. در ابتدای این گفتگو حجازیفر در پاسخ به این سوال که آیا در پشتصحنه سینما کاراکتر بداخلاقی دارد، گفت: خودم که اینطور فکر نمیکنم، اما باید دیگران در این مورد نظر بدهند. من وقتی سر کاری هستم، چه فیلم کوتاه، چه بلند، چه سریال، تمام سعیام را میکنم که به کل پروژه کمک کنم. یک روحیه کارگردانی هم دارم که البته تا حدودی در مقام بازیگری، تلطیف شده است! شاید به دلیل همین مباحث و پیگیریها باشد که برای برخی چنین تصوری ایجاد شده است.
وی افزود: واقعیت این است که من در انتخاب نقشهایم وسواسی نداشتم! بعد از «ایستاده در غبار» اساساً نمیخواستم بازیگری را ادامه دهم. فیلمهای مهمی هم در آن زمان پیشنهاد شد که رد کردم، اما وقتی «ماجرای نیمروز» با همان گروه قبلی پیش آمد، مجدد به این عرصه وارد شدم و استقبال و تحسینی که شد، مزه داد و در این حوزه ماندم!
این بازیگر سینما تأکید کرد: در کارهایم خیلی به رزومه فکر نمیکنم و مانند فعالیتهایم در تئاتر بسیار آدم تجربیای هستم. دوست دارم مدام در این حوزه یاد بگیرم و خدا این توفیق را داده است که با گروهها مختلف کار کنم و از همه آنها بیاموزم. کمااینکه پیشتر هم بارها گفتهام که هدفم در سینما کارگردانی است. ابتدا خودم را کارگردان میدانم، بعد طراح صحنه، بعد فیلمنامهنویس و بعد از آن شاید کمی بازیگر باشم. به همین دلیل خیلی ترسی از نتیجه انتخابهایم ندارم و در مواردی حتی «خودزنی» هم کردهام تا مگر دیگر کسی من را نخواهد! مثل آدمی که میداند بهدلیل ابتلا به یک بیماری لاعلاج در معرض مرگ است و با این اطمینان، در میدان جنگ شجاعت به خرج میدهد و تانک میترکاند! این شجاعت خیلی بهدرد نمیخورد!
آرش خوشخو: معتقدم هادی حجازیفر در کنار نوید محمدزاده مهمترین بازیگرانی هستند که دهه ۹۰ به سینمای ایران معرفی شدند. در ادامه آرش خوشخو درباره کارنامه بازیگری هادی حجازیفر گفت: یکی از مهمترین ویژگیهای بازیگری هادی حجازیفر بازی «فشرده» است به این معنا که دیالوگی را که بازیگران در نرم عادی در ۱۳ ثانیه میگویند، او در کمتر از ۱۰ ثانیه میگوید. این یک ویژگی مهم است. بهویژه در سینمای ایران که بازیگران یک طمأنینه در اجرا دارند، باعث شده که بازیهای هادی حجازیفر به چشم بیاید. دیگر ویژگیاش این است که خیلی با جدیت نقش را ایفا میکند. این امتیازات باعث شده در بازیگری فراز ممتدی داشته باشند و فعلاً خبری از فرود نیست.
وی با اشاره به علاقهاش به نقشآفرینی حجازیفر در ۲ فیلم «ماجرای نیمروز» و «آتابای» تأکید کرد: معتقدم هادی حجازیفر در کنار نوید محمدزاده مهمترین بازیگرانی هستند که دهه ۹۰ به سینمای ایران معرفی شدند.
در ادامه هادی حجازیفر به مرور تجربیات خود در حوزه تئاتر پرداخت و درباره ورودش به سینما گفت: در سال ۸۲ که در فیلم «مزرعه پدری» بازی کردم، آنجا فهمیدم که کارگردان حاکم بلامنازع صحنه است. خدا رحمت کند زنده یاد رسول ملاقلیپور آدم بداخلاقی هم بودند و یک دعوای اساسی هم با من کردند، اما بعد خودشان من را به محل سکونتم در کوی دانشگاه رساندند. بعد از این تجربه برای فیلم «خداحافظ رفیق» آقای بهزادپور بسیار به من لطف داشتند و تا پای قرارداد بازی هم رفتم، اما ناگهان پشیمان شدم و کنسل شد. دیگر کاری نبود تا زمان «ایستاده در غبار» که خیلی اتفاقی معرفی شدم و ناگهان همه چیز تغییر کرد.
حجازیفر در این بخش در پاسخ به سوال آرش خوشخو درباره سریالی که این روزها بهعنوان کارگردان در دست ساخت دارد گفت: هنوز خیلی با احتیاط درباره این سریال صحبت میکنم چرا که پروژه بسیار سختی است و حساسیتهای خودش را هم دارد. در حال حاضر روی پژوهش و نگارش درباره لشگر ۳۱ عاشورا بهویژه مهدی و حمید باکری متمرکز هستیم و متن سریال به نتایجی رسیده، این مجموعه قرار است در ۷ قسمت ساخته شود.
وی افزود: من پیش از این در تلویزیون زیاد کار کردهام که سالها پیش مجموعه طنزی بهنام «کرکره» هم ساختهام که خیلی بچههایی که در دوران دانشجویی و خوابگاه با هم بودیم، در این کار حضور داشتند.
حجازیفر: یکی از بدیهای شهرت این است که تو را مجبور به تغییر و مصلحتسنجی میکند و من اصلاً آدم این مصلحتسنجی نیستم! در فضای مجازی که اخیراً به دلیل کرونا مجبور به فعالیت در آن شدهام، ابتذال آنقدر خزنده در وجودت اتفاق میافتد که گویی دیگران دارند بهجای تو تصمیم میگیرند! حجازیفر در ادامه درباره تأثیر شهرت پس از بازیگری بر زندگی شخصی خود توضیح داد: واقعیت این است که آنقدر همه چیز سریع اتفاق افتاد که فرصت هماهنگ شدن و همریتم شدن با این شهرت را بهدست نیاوردم. به همین دلیل حاشیههایی هم داشتم. صفحهام در اینستاگرام که بسته هم بود را مجدد فعال کردم و مطلبی در آن گذاشتم که اساساً انتظار این اندازه واکنش به آن را ندارم. واقعیت این است که هم من هم محمدحسین و بچههای آن تیم خیلی دیر متوجه اتفاقی که افتاده بود، شدیم.
وی با اشاره به حواشی واکنشاش به گفتگوی محمدحسین مهدویان و رضا رشیدپور بر سر «شاهنامه» ادامه داد: آن زمان دوستی مدام پیام میداد و بدوبیراه میگفت، بالاخره پرسیدم برادر من مشکل شما چیست! عکس پروفایلش هم کوروش سوار بر اسب بود. مدام فحش میداد تا اینکه برایش پیغام گذاشتم که من نبودم، کارگردان فیلم در برنامه این حرفها زد و این هم آدرس صفحهاش! برو به او پیغام بده. یک هفته بعد محمدحسین گفت یه نفر آمده مدام دارد بد و بیراه میگوید، گفتم پروفایلش همین است، گفت آره!
این بازیگر ادامه داد: یکی از بدیهای شهرت این است که تو را مجبور به تغییر و مصلحتسنجی میکند و من اصلاً آدم این مصلحتسنجی نیستم! در فضای مجازی که اخیراً به دلیل کرونا مجبور به فعالیت در آن شدهام، ابتذال آنقدر خزنده در وجودت اتفاق میافتد که گویی دیگران دارند بهجای تو تصمیم میگیرند!
در ادامه برنامه آرش خوشخو در پاسخ به سوال مافی درباره وضعیت سینمای کمدی ایران در دهه ۹۰ گفت: واقعیت این است که کمدی خوب ایرانی همچنان مخاطب خود را دارد. این نوع کمدی که ریشه در سنت تخت حوضی دارد، همچنان در سینما هست، اما نیاز به مراقبت و کنترل دارد. ما تعدادی فیلم داشتیم که سال قبل در عید نوروز اکران شد، واکنش منتقدان و جامعه و نه الزاماً مسئولان و مدیران، به آنها بهگونه بود که مشخص بود در مواردی زیادهروی اتفاق افتاده است.
حجازیفر در این بخش درباره علاقه خود به ساخت فیلم کمدی بیان کرد: بیشتر دوست دارم در فیلم کمدی بازی کنم و حضورم در سریال «دوپینگ» هم با همین هدف بود.
تفاوت شهرت تلویزیونی با شهرت سینمایی
این بازیگر در پاسخ به سوال آرش خوشخو درباره «تفاوت شهرت تلویزیونی با شهرت سینمایی» گفت: یکی از دلایلی که من از تلویزیون گریزان بودم، همین فراگیری دامنه مخاطبان است. برخلاف کلیشههایی که خود من هم زمانی آن را به زبان میآوردم، واقعیت این است که تلویزیون در ایران بهشدت بیننده دارد. من جاهایی میروم برای کار در برخی روستاها، که همه با کارهای تلویزیونیام مرا میشناسند. واقعاً از این قضیه میترسیدم، اما از جایی به بعد با آن کنار آمدم.
حجازیفر در بخش دیگر این گفتگو درباره نقش متفاوتی که سال گذشته در فیلم «دوزیست» ایفا کرد هم گفت: قبول این نقش به اصرار برزو نیکنژاد اتفاق افتاد. شخصاً خیلی علاقهای به این جنس بازی ندارم. به این معنا که بخواهم یک نقش کاملاً متفاوت را از صفر تا صد بسازم. بازیگری مثل محسن تنابنده این توانایی را دارد که مدلهای مختلف را بهبهترین شکل ایفا کند، اما من این توانایی را ندارم.
حجازیفر: ضمن ابراز امیدواری برای بهتر شدن اوضاع اجازه دهید مقایسهای میان تئاتر و سینما داشته باشم؛ سینما به دلیل جذابیتهایی که دارد، کماکان برای سرمایهگذاران بیخبر از شرایط سینما اهمیت دارد، اما تئاتر به معنای واقعی با کرونا ویران شد وی با اشاره به تجربه حضور در «بهوقت شام» گفت: یکی از مشکلات من با ابراهیم حاتمیکیا در این فیلم سر ژستها و گویشها و نوع ادای دیالوگها بود. من میگفتم نه اینکه نخواهم اینطور صحبت کنم، اساساً نمیتوانم. وقتی از درون بازیگر باورش وجود نداشته باشد، اتفاقی که باید رخ نمیدهد. قطعاً کار کردن با ابراهیم حاتمیکیا یکی از آرزوهای بزرگ من بود و خاطرم هست بعد از قطع کردن تماسی که برای پیشنهاد این همکاری بهمن شد، واقعاً هیجانزده شدم، اما در کار پیرش کردم! «دوزیست» هم تجربهای بود که هر روز باید برای آن انرژی میگذاشتم.
در بخش دیگری از این گفتگوی ویژه، آرش خوشخو درباره وضعیت امروز سینمای ایران گفت: بالاخره امروز سینما تبدیل به اولویتی در برابر سلامت ما و خانوادهمان شده است و نمیتوان این واقعیت را نادیده گرفت. سینمای ایران در نبود کرونا به حیات طبیعی خود ادامه میداد، اما واقعیت امروز این است که مردم فعلاً سینما رفتن را انتخاب نمیکنند.
حجازیفر هم در پاسخ به این سوال گفت: ضمن ابراز امیدواری برای بهتر شدن اوضاع اجازه دهید مقایسهای میان تئاتر و سینما داشته باشم. واقعیت این است که سینما با همه این مشکلات کماکان به کار خودش ادامه میدهد و تعداد فیلمنامههایی که برای ساخت پیشنهاد میشود هیچ تغییری نسبت به قبل نداشته است. سینما به دلیل جذابیتهایی که دارد، کماکان برای سرمایهگذاران بیخبر از شرایط سینما اهمیت دارد. اما تئاتر به معنای واقعی با کرونا ویران شد. مرکز هنرهای نمایشی چند سال قبل ۱۰ میلیارد تومان بودجه داشت که ۷ میلیارد آن مربوط به حقوق کارکنانش بود! این مراکز عریض و طویل باید از این بخشها حمایت کنند. مانند نقشی که فارابی میتواند در حمایت از گونهای خاص از فیلمهای سینمایی داشته باشد. بالاخره نیاز است جنسی از سینما حتی شده بهصورت گلخانهای به حیاتش ادامه دهد.
آرش خوشخو هم ضمن تأیید این بخش از صحبتهای حجازیفر گفت: من معتقدم اگر در سینمای فرانسه حمایت دولتی نبود، نه ریوت داشتیم نه گدار و نه رنه. برخی از این فیلمها جزو میراث فرهنگی محسوب میشوند. این درست که فیلم باید برای مخاطب ساخته شود، اما اینکه مخاطب از فیلمی استقبال نکند، بحث دیگری پیش میآید. چرا باید فکر کنیم فیلم پرفروش الزاماً فیلم خوبی است؛ این چیزی است که نظام سرمایهداری به ما حقنه کرده است.
هادی حجازیفر درباره بهترین بازیگر مقابل خود در سینما گفت: این سوال سوال سختی است، اما شخصاً با جواد عزتی بهویژه در ۲ فیلم «ماجرای نیمروز» و «آتابای» همکاری بسیار نزدیکی داشتیم.
حجازیفر از همه کارگردانها میآموزم؛ از حاتمیکیا تا عطشانی
وی در پاسخ به اینکه بهترین کارگردانی که با او همکاری داشته کدام بوده است هم گفت: کار با مهدویان بسیار خوش میگذرد و اساس کار با او آسان است. اما در همکاریهای دیگر هم چیزهایی یاد گرفتهام. از ابراهیم حاتمیکیا کارگردانی آموختم. از بروز نیکنژاد رهبری یک تیم پربازیگر را یاد گرفتم. از خانم کریمی کوتاه نیامدن و افق وسیع داشتن را یاد گرفتم. از علی عطشانی بسیاری چیزها یاد گرفتم. بهشدت از همکاریام با او در «کاتیوشا» دفاع میکنم.
حجازیفر درباره برنامهاش برای کارگردانی فیلم سینمایی هم گفت: امسال میخواستم اولین فیلمم را بسازم که شرایط کرونا ادامه نداد. امیدوارم این کار تلویزیونیام به سرانجام برسد و مقدمهای برای ورود به کارگردانی سینما شود.
وی درباره اینکه اولین فیلمش در سینما چه حال و هوایی خواهد داشت هم بیان کرد: خیلی جزییاتش مشخص نیست، اما یک وسترن با حال و هوایی متفاوت است که شرایط تولید خیلی سخت دارد و تلاش دارم به قواعد سرمایهسالارانه سینما تن ندهم.
چرخه ورود بازیگران جدید به سینما مبحث دیگری بود که امیررضا مافی درباره آن از هادی حجازیفر پرسید، که حجازیفر گفت: این یک واقعیت است کمااینکه خود من در «بهوقت شام» نقشی را ایفا کردم که ۲۰ سال از خودم بزرگتر بود. بابک حمیدیان که در فیلم پسر من است، در واقع فکر کنم یک ماه از من بزرگتر است! خاطرم هست برای انتخاب بازیگر به پروژهای مشورت دادم تا یک بازیگر تئاتری را انتخاب کنند که مطمئن بودم سیمرغ میگیرد، ولی بحث سرمایه و تهیهکننده را پیش کشیدند، همانطور که در برخی جشنهای سینمایی به دلیل وجود اسپانسر ناگزیر از تن دادن به برخی چیزها میشوند.
وی افزود: سینمای ما سینمای ترسویی شده است. برای من نوعی اتفاقی افتاد و هنوز هم نمیدانم چه شد که وارد بازیگری شدم، اما باور کنید من در میان همنسلان خودم در دانشگاه کماستعدادترین بودم. بچههای درخشانی داریم که امروز بهرغم استعدادی که دارند مشغول مسافرکشی هستند. من اگر جای تهیهکنندهها بودم این استعدادها را کشف میکردم و قرارداد سه ساله هم با آنها میبستم که اینگونه نباشد، ستارهای کشف شود و سودش را کس دیگری ببرد.
حجازیفر تأکید کرد: این مساله هم مسالهای نیست که به صورت دستوری و با ورود مدیران حل شود. چقدر باید چهره تکراری ببینیم؟ حیف است. کارگردانان و تهیهکنندگان به سالنها تئاتر بیایند و مطمئن باشند که بازیهای درخشانی خواهند دید.
تهیهکننده «خورشید»: در «ونیز» یازده دقیقه تشویق شدیم
در بخش مرور اخبار هفته «نقد سینما» علیرضا مرادی در ارتباط تصویری با امیر بنان تهیهکننده فیلم سینمایی «خورشید» درباره شرایط حضور این فیلم در جشنواره «ونیز» به گفتگو پرداخت.
امیر بنان تهیهکننده «خورشید» در این بخش گفت: جشنواره فیلم ونیز اولین جشنوارهای است که امسال برگزار میشود. شرایط و قوانین برگزاری بسیار سخت است. شرکتکنندگان باید حتماً ماسک داشته باشند و تستهای کرونا گرفته میشود.
او در ادامه درباره استقبال از این فیلم گفت: استقبال از فیلم خیلی خوب بود و خستگی ما دررفت. همگی شگفتزده شدیم. تماشاچیان ۱۱ دقیقه ما را تشویق کردند که حس بسیار خوبی داشت.
تهیهکننده فیلم «خورشید» درباره احتمال کسب شیر طلای جشنواره ونیز توضیح داد: نظری ندارم. ما تلاش کردهایم و اتفاقهای خوبی افتاده، ایران داعیه مبارزه علیه کار کودکان شده و این موضوع برای جهان جذاب است. امیدوارم اتفاق خوبی بیافتد.
بنان درباره نظر منتقدان از بازی نابازیگران فیلم گفت: بازی بچهها به خوبی دیده شده، روزنامه گاردین درباره ما و بازی بچهها مطلب نوشته و در تمامی نقدها، بازی بچهها دیده شده است. در جشنواره ۱۴ نمایش داشتهایم. آخرین نمایش ما ۲ شب دیگر است.
علی قائممقامی سخنگوی هیأت مدیره «خانه سینما» دیگر مهمان تلفنی بخش خبری «نقد سینما» بود که درباره حواشی انتخاب هیأت مدیره و اولویتهای این هیأت در دوره جدید توضیحاتی ارائه کرد. مهمترین خبر قائممقامی در این بخش تأکید هیأت مدیره جدید بر رفع مشکلات معیشتی صنف سینما و نیز تغییر اساسی اساسنامه «خانه سینما» بود.
بهروز افخمی؛ تولید فیلم هیچگاه به شرایط قبل از کرونا باز نمیگردد
سازماندهی تولید در سینمای بعد از کرونا عنوان محور گفتگوی بهروز افخمی و امیررضا مافی در برنامه شب گذشته «نقد سینما» بود. افخمی در این زمینه تأکید کرد: کرونا تأثیری روی فرآیند تولید فیلم گذاشته است که هیچگاه دیگر به شرایط قبل از کرونا بازنخواهد گشت. وی افزود: آنچه در بهصورت آرامآرام در حال اتفاق بود، با کرونا سرعت گرفت؛ بازار اینترنت ناگهان گسترده شد و بازار سینما کوچک. الان هر کسی فیلم میسازد، حتی اگر برای پرده میسازد، باید آمادگی آن را داشته باشد که فیلمش در مانیتورهای کوچک و حتی تلفنهای همراه دیده شود. شاید حتی بیشتر در این بخش مخاطب داشته باشد.
افخمی تأکید کرد با این تغییرات، استراتژی تصویری و صوتی فیلمسازان بهکل باید تغییر کند.
در این بخش امیررضا مافی هم ایده خود در زمینه «گذار به دوران پساسینما» را تشریح و به شخصیشدن تجربه تماشای فیلم و عبور از تجربه فیلم دیدن در جمع اشاره کرد.
افخمی در بخش دیگری از این گفتگو در واکنش به درخواست مکرر برخی علاقمندان جوان فیلمسازی برای ورود فوری به گروههای بزرگ فیلمسازی حتی بهعنوان دستیار، گفت: بیش از حضور در گروههای فیلمسازی حرفهای تماشای فیلم میتواند به فیلمساز شدن شما کمک کند. کمااینکه من در دوران جوانی فکر نمیکردم بودن سر صحنه فیلمهای مسعود کیمیایی به من فیلمسازی یاد میدهد، بلکه میدانستم دیدن فیلمهای او بیشتر به کارم میآید.
این کارگردان سینما در ادامه به حذف «منشی صحنه» در سازماندهی تولید فیلمهای سینمایی در دوران جدید اشاره کرد و درباره دیگر بخشهایی در معرض حذف از فرآیند فیلمسازی گفت: از بین طراح صحنه و فیلمبردار در آینده یکی باید بماند. بین این ۲ همواره در سینمای حرفهای اختلافنظر وجود داشته و همواره دعوای میان این ۲ به نفع یکی ختم میشده است.
وی افزود: دوربینهای جدید حتی توان فیلمبرداری بدون نورپردازی حرفهای را هم پیدا کردهاند. حتی نیاز به قاببندی دقیق هم نیست و تنها کافیست دوربین در زاویه درست قرار بگیرد.
افخمی در پایان و پیرو بحث هفتههای گذشته باردیگر بر اهمیت «طراحی فضای صوتی» فیلم پیش از آغاز تولید تأکید کرد.
برنامه «نقد سینما» به تهیهکنندگی یوسف بچاری جمعه شبها ساعت ۲۲ از شبکه پنج سیما پخش میشود.
دیدگاه تان را بنویسید