حامد آهنگی: تو رو خدا به من نگو سلبریتی!
تلویزیون یا به اینستاگرام ارجاع میدهد یا التماس میکند که ما را در اینستاگرام ببینید؛ از طرفی بازیگرانش را هم از همان دریچه برمیگزیند. "حامد آهنگی" هم منتقد این رویه است و اعتقاد دارد سرمایهدارها در عرصه هنر حوصله پرورش ندارند.
خبرگزاری تسنیم: چند وقتی است که حضور کلیپسازان و اینستاگرامبازها در تلویزیون و سینما به معضلی تبدیل شده که تبعات سنگینی از حیثِ ضعف در شخصیتپردازی و پایین آوردن شأن جایگاه هنرمندی به بار آورده است. وقتی در سریال شبانه تلویزیون یکی از این شاخهای اینستاگرام ایفای نقش میکند هرچند گفته میشود به تلویزیون تعهد داده فعالیت آنچنانی در فضای مجازی نداشته باشد اما کماکان فالووربازی و کلیپسازی ادامه دارد. البته این روند را برخی از بازیگران شناختهشده و اصطلاحاً سلبریتی با تشویش اذهان عمومی و دخالت در هرکاری که هیچ تخصص و دانشی درباره آن موضوع و یا اتفاق ندارند، در دستور کارشان قرار دادهاند.
دیده شدن به هر قیمتی رسم این روزگارِ بسیاری از بازیگران شده، که یا یکشبه با نابازیگری و فعالیت بدون چارچوب در فضای مجازی، بازیگر میشوند و یا بازیگری توانمندند اما به هر قیمت و شکل و شمایلی خودشان را در معرض نگاه مخاطب قرار میدهند. این را هم بدانید این دیده شدنها برای این دو دسته، کسب درآمد در پی دارد. بازیگر شناخته شدهای که چند صد میلیون بابت تبلیغ آگهی در اینستاگرام خودش میگیرد تا شاخ اینستاگرامیای که مجازی بازیگر شده، پولهای آنچنانی بابت استوری و آگهی گذاشتن میگیرند. با نگاهی به این رویه میتوان دریافت که همه این رفتارهای بیچارچوب و تشویشها، پلی است برای کسب درآمد بیشتر؛ هم دیده شوند برای سنجاق شدن به پروژههای تلویزیونی و سینمایی و هم در زمانهای بیکاری، از این راه درآمد کسب کنند.
در این بین ما بازیگران کاربلد و هنرمندان با دانشی داریم که کمتر به آنها کار داده میشود، چون سرمایهگذارها و یا تهیهکنندگان یکبار مصرف سینما و اخیراً در تلویزیون بیشتر جانبِ تجارت و پول را گرفتهاند و از هنر و هنرمندی زیاد خبری نیست. سریالهایی ساخته میشود که همین اینستاگرامیها در محور آن قرار گرفتهاند فارغ از ضعفهای عمده بازیگری، تبدیل به یک رویه شدن، آسیب خطرناکی است. تلویزیون هرچه زودتر باید جلوی این آسیب و معضل را بگیرد؛ آدمهایی مهمان برنامههایش شوند و حتی مجری یکی از برنامههای سرگرمیاش شوند که با تریبون فضای مجازی و فالوور جمع کردن به آن جایگاه رسیدهاند. در صورتی که با خیلی از بزرگان این حوزه صحبت کردهایم که هم استعدادهای زیاد بازیگری و هم تربیتیافتگانِ حوزه اجرا و بازیگری وجود دارند اما هنوز اسپانسرها، سرمایهگذارها و تهیهکنندگان کارنابلد مصرّند که از اینها بیشتر استفاده کنند.
حالا چرا نام اینها را اینفلوئنسر میگذارند؛ چون در این فضا نوعی بازاریابی اتفاق میافتد. از طریق کانالهای دیجیتالی خود در ذهن مردم نفوذ میکنند و عموماً تعداد دنبالکنندههای این افراد بسیار زیاد است و معمولاً همه از او حرف شنوی دارند. متأسفانه تلویزیون خودش را به نوعی اسیر فضای مجازی کرده؛ در برنامهسازی به فضایمجازی فکر میکند در استفاده از آدمها به سراغ شاخهایش میرود و جدیداً هم سخت تلاش میکند مردم برنامههایش را از طریق فضای اینستاگرام ببینند؛ اصل این کار غلط است. هم از حیث برنامهسازی و هم از حیث استفاده از افرادی که کوچکترین تلاشی برای جایگاهی که در آن قرار دارند، نکردهاند. عملاً شانس و کمی شوخی آنها را شاخصتر از دیگران کرده، تکیه به این افراد اصطلاحاً اینفلوئنسر که دارای شهرت مجازیاند کاری غیرحرفهای است.
در بسیاری از موارد دیده و شنیده شده که درآمد اینفلوئنسرهای فضایمجازی یا آدمهای شاخص یا به قولی شاخهای اینستاگرامی گاهی از دستمزد بازیگران سینمای ایران بیشتر است. متأسفانه فروش هرچه بیشتر در گیشه و ارتباط تنگاتنگ تبلیغات در فضایمجازی کمکم به یک رسم و ارزش در سینمای ایران تبدیل شده و حتی سریالهایی ساخته میشود چه برای پخش در رسانهملی و چه نمایشخانگی از شاخهای اینستاگرامی دعوت به همکاری کردهاند که نوعی خیانت به سینمای ایران و اهالی آن محسوب میشود. وجود برنامههایی مانند "خندانندهشو" این بستر را فراهم کرد که افراد مستعد استندآپ کمدی دیده شوند اما قرار نیست هر فردی که در چند برنامه مقابل دوربین برنامه "خندوانه" قرار گرفت از آن به بعد جزو هنرمندان محسوب شود و بخواهد رشتههای گوناگونی مثل بازیگری و اجرا را تجربه کند!
متأسفانه چند صباحی این افراد با دابسمش، کلیپهای کوتاه بدون خط قرمز، فالوور جمع کردند و تهیهکنندگان هم امروز از بسیاری بازیگران کاربلدِ شناختهشده هم این سؤال را دارند شما چقدر فالوور دارید؟ چون نگاه و اندیشهشان فقط فروش و تجارت و پول است. از این رو به سراغ این نابازیگران رفتهاند تا صرفِ فالوورشان، بیننده و تماشاگر را پای تلویزیون بنشانند و یا به سینماها بکشانند. فردی که شبیه فلان فوتبالیست معروف دنیاست از این راه پول درمیآورد تا شخصی که هر نوع هجوی را در کلیپهایش میگوید و بازی میکند، رسمِ بسیار بدی شده در فضایمجازی مشهور شوید و جلوی دوربین فلان سریال تلویزیونی قرار بگیرید. واقعاً این جفا نیست به مجریان تلویزیون که شخصی در "خندوانه" استندآپ کمدی میکند در شبکه نسیم و آیفیلم مجری میشود! با کدام مدرک و توانمندی این اتفاق افتاده و آیا تربیتیافتگان این عرصه باید هنوز در پشت درها بمانند؟!
درباره این معضل و تشویش اذهان عمومی توسط برخی از سلبریتیها و حضور بیرویه به اصطلاح بازیگران اینستاگرامی و حتی مجریان اینستاگرامی در کنار فضای طنز در تلویزیون و "خندوانه"، استندآپ کمدی و کرونا گفتوگویی با حامد آهنگی داشتیم که مشروح آن را در ادامه میخوانید:
حرفهایی که میگویند تلویزیون نگاه نمیکنیم، به آن اعتقاد ندارم
*بگذارید ابتدا از شما سؤال کنیم چطور شد اجرای مسابقه "شوتبال" را پذیرفتید؟
میدانید که در سالهای قبلتر کاملاً کار بازیگری تئاتر میکردم، در کنار آن نمایش کمدی با بازیگران در کنارم، اجرا میکردم در زمانهایی هم به سمت استندآپ کمدی رفتم. همیشه به این مقوله فکر میکردم تلویزیون جای خوبی برای بهتر دیده شدن است. شاید برخی بگویند ما تلویزیون نگاه نمیکنیم، شاید من خیلی به آن اعتقاد ندارم. من میگویم اگر تلویزیون در شأن مردم برنامه بسازد مخصوصاً در عرصه طنز و کمدی همه میبینند و هیچ مدیوم دیگری را هم ترجیح نخواهند داد. در مورد حضور به عنوان مجری مسابقه تلویزیونی هم باید بگویم، همیشه به این جایگاه فکر میکردم، البته در فضای استیج، خارج از کمدی و طنز، بخش مسابقه هم داشتم. شاید جلوی دوربین آیتم مسابقه را اجرا نکرده بودم اما روی صحنه داشتم. چون مسابقه عین زندگی است، هیجان، استرس، خوشحالی و ناراحتی همه را کنار هم دارد.
من خودم همیشه این حس را داشتم این برنده شدن و باختن؛ این اتفاق برای بیننده هم جذاب است و البته شرکتکننده و تماشاگران در داخل استودیو. همیشه دوست داشتم یا در مسابقه شرکتکنم و یا خودم مجری یک مسابقه باشم. اولین پیشنهادی که به طور جدی داده شد برای اجرای مسابقه، "شوتبال" بود و آمدم و صحبت کردیم، آیتمهای مسابقه را دیدم و به این نتیجه رسیدم که فضای طنز و فان و سرگرمکنندهای دارد و حامد آهنگی میتواند اجرایش کند. نیاز به مجری جدی ندارد که مسابقههای پرسش و پاسخ اجرا میکنند. دوستان کلید اجرا را با من شروع کردند اما جالب است که در این میان دو سه مسابقه تلویزیونی دیگر هم پیشنهاد دادند که ترجیح دادم در خدمت دوستان "شوتبال" باشم.
کرونا لطمه بزرگی به همه ما زد
* با کرونا چه کار میکنید؛ واقعاً در این دوران برنامهسازی و سریالسازی انجام میشود؛ از این سختیها بگویید؟
قطعاً. مثل قبل نمیتوانیم با مخاطب و شرکتکننده راحت باشیم. ما امروز در ضبط خودمان وقتی شرکتکنندهای امتیاز میگیرد در هنگام خوشحالی و آغوشگرفتن همتیمیاش این استرس وجود دارد و مثل قبل نمیتوان این صحنهها و این هیجانها را در برنامه آورد. من سالها کار استیج کردم الان 5 ماه است که اجرای استیج نداشتم. حال من و همه دوستان هنرمندم در سراسر ایران بد است. هم کاری که عاشقش هستند و بلدند را نمیتوانند انجام دهند و هم درآمدی ندارند. خیلی سخت شده و کرونا خیلی لطمه بزرگی به همه ما زد و همچنان هم میزند. الان ناراحتم که چند ماه است به خاطر کرونا مثل قبل نمیتوانم به سراسر ایران بروم و برنامه اجرا کنم. الان برنامه اصلاً ندارم، البته به ما گفتند که از اول تیر میتوانید شروع کنید با 50 درصد ظرفیت و تماشاگران باید ماسک بزنند. اما واقعاً در این فضا نمیتوان نمایش زنده داشت. شاید بتوان سینما را اینطور مدیریت کرد اما اینگونه برنامهها را نمیشود! من باید بتوانم بازخورد مخاطبم را ببینم و او با نمایشِ من همذاتپنداری کند.
شاید دیگر روی استیج نروم!
* چنین کاری در تلویزیون افتاده است؟
دوست دارم و به آن فکر میکنم. میخواهم در زمان خوب و مشخص درست شود. اولاً دوست دارم کاملاً متفاوت باشد همانطور که روی صحنه متفاوت بودم. نمیخواهم شبیه به هیچکس دیگری باشم. لهجه و تیپ خاصی نگرفتم و همیشه حامد آهنگی بودم. شبیه به هیچکس نیست. الان به این فکر میکنم شاید روزی در شبکه نسیم که رسالت آن نشاط و سرگرمی است و برنامههای این چنینی بیشتر اتفاق میافتد برنامهای که ماهیت آن فقط خنداندن باشد را بسازم. شاید دیگر روی استیج نروم یا دیگر به این شکل "حامد آهنگی" به پایان رسیده است. برایم همیشه مهم این است هرجایی باشم بتوانم مردم را بخندانم.
جای "خندوانه" خالی است
* از "خندوانه" خبری دارید؟
خیلی جایش خالی است. قرار بود قبل از کرونا "خندوانه" ساخته شود اما کرونای نامرد نگذاشت و بدترین لطمات را به ما زده است. شاید آن موقع رامبد جوان کار درستی کرد و امیدوارم هرچه زودتر با تمام شدن این بیماری، "خندوانه" را دوباره در تلویزیون داشته باشیم. الان برنامه خوب در تلویزیون کم داریم، عصر جدید و دورهمی را هم بگیرند چیزی نمیماند.
* این روزها از استندآپ کمدی زیاد صحبت میشود؛ این قالبی که ارائه میدهند استندآپ کمدی درستی است؟
من آن موقع که این کار را میکردم نمیدانستم نامش استندآپ است. رامبد جوان و مسابقه در "خندوانه" این قالب را معرفی کرد. آرامآرام در کنار تب بازیگری و خوانندگی، تب استندآپ هم رواج پیدا کرد. تا جایی که امروز از آموزشگاهها با من صحبت میکنند که بروم و استندآپ یاد بدهم. من نپذیرفتم چون داستانش مقوله دیگری است. استندآپ را نمیتوانیم خیلی در قواعد و چارچوب خاصی بیاوریم و بگوییم این طوری باشد استندآپ میشود! هر آنچه که شما بتوانی در برابر تعدادی تماشاگر به صورت ایستاده، با خرده داستان و ریتم خوب، چندین دقیقه مخاطب را بخندانی، استندآپ است.
معضلی به نام بازیگران اینستاگرامی
* امروز متأسفانه گرفتار معضلی از جنسِ بازیگران اینستاگرامی یا با فالوور جمع کردن بازیگر میشوند. و همچنین تهیهکنندگان هم به فالوور توجه میکنند. اولاً درباره این معضل صحبت کنید و در وهله بعدی چرا به فکر پرورش بازیگر با استعداد و جوان نیستیم؟
اینکه کسی استعداد در هر عرصهای داشته باشد و به حقش برسد این بهترین اتفاق است. میبینیم شخصی در هر سن و جایگاهی، نقاش خوبی است، بازیگری میداند و یا صدای بینظیری دارد. اما نتوانستیم این آدم را پیدا کنیم و پرورش بدهیم؛ چرا؟ چون سرمایهدارها در عرصه هنر حوصله پرورش ندارند. آنها میخواهند از یک هنرمند آماده استفاده کنند؛ یکی که بیاید و پول آنها را به چندین برابر تبدیل کند. اگر میبینید آدمهایی از اینستاگرام میآیند برای فیلمشان انتخاب میکنند به خاطر اینکه میگویند آن فالوور و دنبالکننده دارد این برنامه را با این آدم بسازم بیشتر دیده میشود یا بیشتر گیشه خواهد داشت. البته بخشی از این دوستان استعداد دارند اما عمدتاً با ساختن چند کلیپ و رد کردن خطوط قرمز، فالوور پیدا کردند.
از خط قرمزها عبور میکنند فالوور جمع کنند!
کارهایی که نمیتوانند در صحنه تئاتر و جلوی دوربین تلویزیون کنند، میآیند آن تابو را میشکنند و فالوور پیدا میکنند. اما وقتی جلوی دوربین میآوری و روی صحنه تئاتر و در فیلم بازی میکنند چون دیگر نمیتوانند و باید قواعد را رعایت کنند و بعد خود آن فالوررها را در آن قاب میبینند در ذوقشان میخورد. چرا اینجا نتوانستند؟ چون ابزار و زنپوش را از او گرفتیم. فلان حرفزدن و شوخی با فلان آدمها را از او گرفتیم دیگر چیزی برای او وجود ندارد.
تلویزیون , سریال ایرانی , صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران , شبکه های سیمای جمهوری اسلامی ایران , سینمای ایران , بازیگران سینما و تلویزیون ایران ,
من اینستاگرامی نیستم
من چرا اینستاگرامی نیستم؟ من همین الان عاشق اینم که اینستاگرام خودم را ببندم فقط به این دلیل اینستاگرام داشتم و درگاه ارتباطی بود برای اعلام اینکه در فلان روز در فلان شهر اجرا دارم. این ارتباط را دوست داشتم و اینستاگرام نداشتم برای اینکه فالوور جمع کنم و نرفتم فالوور فیک بخرم. تند به تند هر کلیپی را نگذاشتم، با اینکه میدانم کلیپ چطوری بسازم.
در "چند میگیری گریهکنی 2" بازی میکنم
* الان چه کارهایی آماده اکران و یا پخش دارید؟
فیلم سینمایی "چند میگیری گریهکنی2" برای اکران آماده است و من در کنار ابوالفضل پورعرب و حمید لولایی، نقش یک مداح را بازی میکنم. چند قسمتی در "بچهمحل"، نقش دایی عموپورنگ را بازی میکنم و برای فیلم جدیدی که متین اوجانی کارگردانش است حضور خواهم داشت.
تو رو خدا به من نگویید سلبریتی!
* خودت را سلبریتی میدانی؛ چرا آنقدر برخی از این سلبریتیها در فضای مجازی تشویش میکنند؟
تو رو خدا به من نگو سلبریتی! بعضی از سلبریتیهای عزیز ما در چیزهایی وارد میشوند که نه به آنها ارتباط دارد و نه معلوماتش را دارند. من در اینستاگرامم رعایت کردم هیچ وقت روی موج هیچ چیزی سوار نخواهم شد در هر جایگاهی باشم. من وظیفهام خنداندن مردم است و مخلص همه هم هستم. نه در سیاست و نه در اقتصاد به من هیچ ارتباطی ندارد اینکه بیایم هرچیزی را دست بگیرم و فالوور پیدا کنم.
دیدگاه تان را بنویسید