باشگاه خبرنگاران: در انتهای کلاس بر روی نیمکتی نشسته است. بعد از مدتی زنگ مدرسه به صدا در میآید و با دوستانش به سمت درب خروجی مدرسه به راه میافتد. پدر و مادر دوستانش برای بردن آنها جلوی درب مدرسه آمده اند. با دوستانش خداحافظی میکند و به سمت خانه راه میافتد. در مسیر خانه از مقابل ویترینهای رنگارنگ فروشگاههای نزدیک مدرسه اش عبور میکند و با حسرت به وسایل داخل ویترین نگاه میکند، کفشهای ورزشی، لباسهایی که در ویترین خودنمایی میکنند و بچههای هم سن و سالش که به همراه پدر و مادر خود برای خرید داخل این فروشگاهها در حال انتخاب هستند.
با کمی پیاده روی وارد محله شان میشود؛ محلهای که در یک طرف آن خانههایی به صورت مورب و کج در کوچههای پلکانی بر روی تپهها قرار دارد و در طرف دیگر کوچه باغها با خانههایی که دارای بافت قدیمی هستند به چشم میخورد. محمد از مقابل معتادان و کارتن خوابهای کنار خیابان در محله خودشان عبور میکند. مسیری که سرنگهای تزریقی معتادان بر روی زمین به چشم میخورد و مسافتی را با شوت کردن این سرنگها به سمت خانه طی میکند. محمد، کودک گزارش ما با پدر و مادر و برادرش در یک خانه قدیمی زندگی میکند، ۱۰ ساله است و در کلاس چهارم ابتدایی تحصیل میکند. پدرش کارگر است و مادرش خانه دار. او به خاطر اینکه در محله خودشان مدرسهای برای درس خواندن وجود ندارد باید برای تحصیل به محله سعادت آباد برود. اهالی محل زندگی محمد علاوه بر نداشتن مدرسه، بسیاری از امکانات رفاهی برای انجام یک زندگی معمولی را ندارند. محلهای در شمال تهران و خوش آب و هوا که میتواند بیشتر از اینها توسعه پیدا کند و جای پیشرفت بسیار در زمینههای مختلف دارد. اسلام آباد، محلهای در شمال تهران و در منطقه ۲ شهرداری واقع در سعادت آباد است. این محله از جنوب به خیابان
ملاصدرا، از شرق به بزرگراه چمران، از غرب به بلوار فرهنگ و خیابان ایران زمین و از شمال تا دره اوین دسترسی محلی دارد. این محله که در قدیم به زورآباد معروف بوده، به درهای در میان ساختمانها و برجهای شهرک آتی ساز و بلوار ۲۴ متری سعادت آباد تبدیل شده و وقتی به آن نگاه میکنیم، فضای دوقطبی ساختمانها و ساکنین این مناطق به چشم میخورد و نگاه از بالا به پایین کاملا در این فضا مشهود است.
اهالی این محله با مشکلات زیادی مواجه هستند که مهمترین مشکل آنها مسکن است. خانههایی با بافت قدیمی و فرسوده در حال ریزش که در کوچه باغهای اسلام آباد بنا شده اند. در سمت غربی محله این خانهها بر روی پلهها و تپهها و در سمت دیگر آن خانههای قدیمی در کوچه باغها بنا شده اند و بسیار وضعیت نابسامانی دارند؛ چرا که اگر زلزلهای نسبتا شدید تهران را بلرزاند این خانهها تقریبا با خاک یکسان خواهند شد. به گفته اهالی محله اسلام آباد، از سال ۱۳۴۶ زمینها را با قولنامهها و سندهای عادی خریداری کرده اند و اقدام به ساخت خانه در این زمینها کرده اند و پس از سالها حالا میخواهند این خانههای با بافت قدیمی را بازسازی و ترمیم کنند؛ آنها سالهاست که با رفت و آمدهای بسیار در شهرداری منطقه ۲ تهران به دنبال دریافت مجوز ساخت هستند. اما مشکل اینجاست که شهرداری مجوز ساخت نمیدهد و هرگونه ساخت و ساز با واکنش شهرداری مواجه میشود. به گفته اهالی و کسبه محله اسلام آباد، دلیل مجوز ندادن شهرداری برای ساخت منازل وجود رودخانه در وسط محله است؛ در واقع این خانهها در در حریم رودخانه قرار دارند و ساخت و ساز در حریم رودخانه غیرقانونی و
خطرناک است. یکی از اهالی محله اسلام آباد با اشاره به ساختمان تازه احداث شده شهرداری و ساختمانهای شهرک نیایش و ساختمان احداث شده در اوین میگوید: «چرا این ساختمانها با وجود قرار داشتن در حریم رودخانه مجوز ساخت و ساز را گرفته اند و احداث شده اند؟ ما خواهان این هستیم که یا به ما مجوز ساخت دهند یا زمین و خانه ما را به قیمت روز و قیمت محلههای اطراف از ما بخرند و ما از این محل برویم.» مشکل این محله فقط مسئله مسکن نیست؛ اهالی اسلام آباد از نبود درمانگاه در محله نیز ناراضی هستند. در همین رابطه یکی از خانمهای محله اسلام آباد به خبرنگار ما میگوید: «برای یک مسئله ساده پزشکی باید به شهرک غرب، سعادت آباد، ونک و... برویم. میبایست حتما یک درمانگاه برای خدمت رسانی به اهالی در محله احداث شود تا در مواقع لزوم اهالی به آن مراجعه کنند. ما در طول شب ممکن است که دچار بیماری و سرماخوردگی شویم و برای یک سرماخوردگی ناچیز باید تا درمانگاههای محلات اطراف برویم و این کار برای ما سخت است.» نبود فضای سبز و پارک و مجموعه ورزشی که کودکان و جوانان به این محلها بروند و اوقات فراغت خود را در آنجا بگذرانند، باعث ناراحتی کودکان،
نوجوانان و جوانان شده است. محمد از نبود مکانی که بخواهد با دوستانش بازی کند ناراحت است و به ما میگوید: «ما اگر بخواهیم به عنوان مثال یک فوتبال بازی کنیم باید در خیابانها و کوچهها بازی کنیم و خیابان هم محل عبور ماشین هاست و نمیشود با خیال راحت و بدون دردسر بازی خودمان را انجام دهیم. تفریح ما این است که به کنار رودخانه برویم و در آنجا بازی کنیم.» همانطور که گفته شد در محله اسلام آباد رودخانه نسبتا عمیقی وجود دارد که و معمولا بی آب است و بیشتر به دره شباهت دارد تا یک رودخانه؛ هیچ حفاظی برای پوشش کامل دور این رودخانه وجود ندارد. محمد درباره این رودخانه به ما میگوید: «یک روز در حال بازی با دوستم بودیم که دوستم داشت از لبه رودخانه راه میرفت و نزدیک بود به داخل دره پرت شود.» همسایگی کاخ و کوخ در یکی از گرانترین محلات تهران به گفته ساکنین اگر کودک یا فردی از روی پل و رو گذرهایی که بر روی رودخانه قرار دارند عبور کند و بر اثر بی احتیاطی و یا غفلت به پایین رودخانه پرت شود، هیچکس مسئولیت این حادثه را به عهده نمیگیرد و پاسخ گو نخواهد بود. از طرفی وضعیت بد کوچه و خیابانهایی که بعضا از آسفالت مناسبی برخوردار
نیستند و چالههای خیابانهای اصلی موجب میشود که تردد با اتومبیل در برخی نقاط خیابانهای اصلی محله کمی سخت باشد. معابری که نبود تیر چراغ برق در برخی از کوچه باغهای این محله، رفت و آمد در شب را برای ساکنین اسلام آباد دچار مشکل کرده است. یکی از کسبه محل درباره تاریکی معابر در شب و نبود تیر چراغ برق در برخی از کوچههای اسلام آباد میگوید: گاهی اوقات که افراد به دلیل شاغل بودن در تاریکی شب به خانه خود میروند، با مشکلاتی از قبیل: مورد آزار قرار گرفتن توسط کارتن خوابها و معتادین مواجه میشوند که این کار باعث ایجاد ترس و اضطراب در بین آنها میشود. یعنی برخی کارمندان برای اینکه بخواهند به سمت خانه هایشان بروند با ترس اینکه مبادا معتادی به آنها تعرض کند، راه خود را ادامه میدهند. مشکل دیگری که در اسلام آباد مطرح است نبود یک کیوسک نیروی انتظامی برای برقراری امنیت در محله است. از انجا که برخی از معابر و کوچه باغهای اسلام آباد بدون تیر چراغ برق است و تاریکی مطلق بر فضای شب اسلام آباد حاکم است، رفت و آمد در شب سخت است. به گفته اهالی، در این محله معتادین و کارتن خوابها در شبها در حال رفت و آمد هستند و کسی هم
جرات ندارد که به آنها چیزی بگوید، چرا که اهالی از حمله و تعرض توسط معتادین به خودشان هراس دارند. یکی از اهالی اسلام آباد در این باره میگوید: «زیر پل مدیریت محلی برای اسکان کارتن خوابها و معتادین متجاهر شده است؛ کیوسک نیروی انتظامی در محله وجود ندارد و ماموران گشت انتظامی نیز هر چند روز و بعضا حتی هر چند هفته یک بار برای گشت زنی به اسلام آباد میآیند. اگر یک کیوسک انتظامی در محل باشد، امنیت محله ما کمی بیشتر خواهد شد.» گفتنی است؛ در این محله حدود ۳۰ خانواده شهید زندگی میکنند. اما بنیاد شهیدنیز به اهالی این محله توجهی ندارد. یکی اهالی محل میگوید: برادرم و پدرم در جنگ تحمیلی برای دفاع از کشور شهید شدند، اما بنیاد شهید به ما توجهی ندارد؛ ما هم چیز خاصی از آنها نمیخواهیم فقط مقدمات گرفتن مجوز ساخت و ساز را برای ما فراهم سازند مابقی امور را خودمان انجام خواهیم داد. در سال ۱۳۹۳ اهالی محله اسلام آباد مقابل شورای شهر تهران تجمع کردند و بر اجرای طرح تفصیلی اصرار داشتند و از طرفی خواهان شکسته شدن پلمپ مغازههای خود و ادامه روند رو به جلو صدور سند منازل خود بودند. حتی شهرداری تهدید به تخریب خانهها و
مغازههای این افراد کرده است. با وجود این همه مشکل که در محله اسلام آباد واقع در منطقه سعادت آباد وجود دارد، مردم محله و ساکنین زندگی ساده و سخت خود را دارند و با وجود مشکلات، زندگی خود را فارق از هر گونه مشکل به جریان انداخته اند. آنها امیدوارند که شهرداری منطقه فکری به حال آنها کند و مجوز ساخت و ساز خانه هایشان را صادر کنند تا با ساختن خانه هایشان به ادامه زندگی امیدوار باشند.
دیدگاه تان را بنویسید