خبرگزاری تسنیم: غلامحسین کرباسچی را به عنوان پایه گذار فساد در شهرداری معرفی میکنند، زیرا یکی ازبزرگترین پروندههای فساد اقتصادی به او مربوط میشود و در یک کلام باید گفت، شهردار دهه ۷۰ با مشارکت در ارتشا، تصرف غیرمجاز اموال عمومی و یا خرید ماشینهای لوکس برای برخی افراد خاص؛ حقوق شهروندان را نادیده و پایمال کرده است. از مشارکت در اختلاس تا تضییع اموال شهرداری تهران «مشارکت در اختلاس به مبلغ چهارده میلیارد و پانصد و سی میلیون ریال، تضییع اموال شهرداری تهران و مشارکت در تبانی معاملات شهرداری» از دیگر مواردی است که تحت عنوان اتهامات او در رسانهها به آن اشاره شده است. در آن هنگام که قرار بود پرونده فساد اقتصادی شهردار وقت مورد بررسی قرار گیرد شرایط ویژهای در کشور حاکم بود؛ دولت سازندگی آخرین روزهای فعالیتش را سپری میکرد و دولت محمد خاتمی هنوز تشکیل نشده بود به همین علت آن طیف از افراد به ویژه نمایندگانی که به دلیل توجهات خاص شهردار از موقعیت و جایگاه خوبی برخوردار شده بودند، تلاش کردند تا موضوع فساد در شهرداری تهران به یک بحث و جدل سیاسی میان دو جناح سیاسی تبدیل شود، در این بین فرصتی
فراهم شد تا کرباسچی از آب گل آلود ماهی بگیرد و علنی به این مسئله دامن بزند. اگرچه ماه زیر ابر پنهان نماند و بالاخره پرونده فسادها و تخلفات مدیریتی وی مو به مو مطرح و در رسانهها بازتاب گستردهای یافت، اما اساسا فساد اقتصادی همانند سمی مهلک است که منجر به افزایش بیکاری، آسیبهای اجتماعی و رکود میشود بنابراین اقدامات مفسدانه و متخلفانهی شهردار اسبق پایتخت تاثیراتی به مرابت ناخوشایند بر پیکره این کلانشهر باقی گذاشته است. هزینه کردن بودجه شهرداری برای انتخابات اگر هریک از افراد جامعه به مدد حافظه تاریخی خویش و یا به روایت رسانه ها، از تخلفات فراوان شهرداری دهه ۷۰ باخبر شوند، از زوایای مختلف این مسئله آگاه شده و متوجه هزینه غلامحسین کرباسچی برای تبلیغات نامزدهای مورد حمایت خویش از محل بودجه شهرداری خواهند شد. او در آستانه برگزاری انتخابات پنجمین دوره مجلس شورای اسلامی و انتخابات ۲ خرداد سال ۷۶ که محمد خاتمی به عنوان رییس جمهور انتخاب شد به منظور دست یابی به اهداف مدنظر خود و تامین مطالبات جناحی که به آن وابسته بود از محل منابع شهرداری به تبلیغ و مانور دادن بر روی مهرههای پرداخت که به سود
او و جناح اش تمام میشد. این مسئله به جرقه و سرآغازی برای ورود پولهای کثیف به انتخابات کشور هم تبدیل و منجر شد تا حقوق شهروندان بسیار بیشتر از گذشته نادیده انگاشته شود. عرضه کارت ترافیک در بازار سیاه! ارائه کارت ترافیک از دیگر تخلفات آشکار شهرداری اسبق تهران به شمار میرود، زیرا قرار بود این نوع کارتها در جهت کاهش ترافیک و آلودگی هوا به مسئولان و عدهای محدود از افرادی که نیازمند رفت و آمد در محدوده طرح هستند، اعطا شود، اما چنین اتفاقی روی نداد و مشخص شد که شهردار وقت به دنبال کسب درآمد و ضایع کردن حقوق شهروندان است بر این اساس تعداد زیادی از کارتهای ترافیک در بازار سیاه نیز با نرخ بالا عرضه شد، این اقدام ضمن فریب مردم سبب شد مبالغ هنگفتی به جیب شهرداری تهران واریز شود. تخفیفهای ویژه برای افراد ویژه موضوع تخفیفهای بی حساب و کتاب در حوزه ساخت و ساز و عوارض و مالیات از دیگر مصادیق فساد و تخلفی است که در فاصله سالهای ۱۳۶۸ تا ۱۳۷۷ شهرداری تهران را با چالشها و مشکلات متعددی روبرو کرد. این مجموعه تخفیفها عمدتا شامل حال مفسدان اخلاقی و افراد ضد نظام اسلامی، شده است. به
عبارت دیگر باید مطرح کرد که این تخفیفهای ویژه تنها برای افراد ویژه و حامی شهردار در نظر گرفته شده و سایر افراد جامعه از این مزیت برخوردار نشده اند. انتصاب افراد کم سواد و فاقد آگاهی در مجموعه شهرداری در آن زمان به کار گیری آدمهای کم سواد و فاقد آگاهی نسبت به امور شهرداری بیش از سایر موارد شائبههای متعددی را به ذهن متبادر میکرد، زیرا افرادی با مدرک دیپلم از سمتهای نازل به یک باره صاحب پست و مقامهای آنچنانی میشدند، این اقدام سبب شد تا شهردار وقت بتواند به شکل غیر قانونی در معاملات خود عمل کرده و به اختلاس دست بزند. استخدام چنین افرادی، امتیازی بزرگ برای مجموعه شهرداری به شمار میرفت چرا که این افراد باتوجه به عدم آگاهی و به صرف رسیدن به مقام و منصب، وجوه حاصل از انجام معاملات غیرقانونی و اختلاس را بی کم و کاست در اختیار کرباسچی قرار میدادند. برداشتهای دل به خواهی و شخصی از اموال بیت المال برداشتهای دل به خواهی و شخصی از اموال بیت المال و مصرف آن در جهت منافع شخصی از دیگر مواردی است که باید در این بخش به آن پرداخته شود. بی شک وقتی به پرونده مدیریت شهرداری در دهه
۷۰ نظر میاندازیم بیش از هر زمان دیگر معنای اسراف و زد و بند و نادیده گرفتن حقوق شهروندان را درمی یابیم. وقتی معاونان شهرداری از بیت المال برای وعده صبحانه خود میگو سفارش میدهند و یا شهردار وقت شاکله مدیریتی خود را بر مبنای توجه به طبقه ثروتمند جامعه معطوف میسازد و با دیدگاهی تک بعدی اعلام میدارد که این شهر متعلق به کسانی است که حداقل ۵۰۰ هزار تومان حقوق دریافت میکنند، باید تا ته داستان را خواند. در ادبیات شهری به کاربردن این جمله به معنای این است که افرادی با درآمد زیر ۵۰۰ هزار تومان باید از پایتخت خارج شوند، کما اینکه چنین عبارتی از سوی او رسما مطرح شده و حتی مفهوم مدرن شدن تهران را نیز بر این اساس میسنجد. در حقیقت میتوان اینگونه بیان کرد که مقصود کرباسچی از یک شهر مدرن شهری است که در آن افرادی با درآمد پایین زندگی نمیکنند و این یعنی شهردار اسبق آب پاکی را بر روی دست افراد کم درآمد جامعه ریخته و اتمام حجت کرده است که خدماتی برای آنان در نظر گرفته نخواهد شد. اختلاس ۷ میلیارد ریالی و واگذاری مسکن به هنرپیشگان معلوم الحال حتی یکی از نزدیکان او بعدها مطرح کرد که کرباسچی تنها پروژه انحراف مالی را در
دستور کار داشت به طوری که درصدد بود همه اموال و داراییهای شهرداری را بفروشد تا برای شهردار بعدی چیزی باقی نماند. اختلاس هفت میلیارد ریالی غلامحسین کرباسچی با هدف تقویت جایگاه اجتماعی و سیاسی خود مهمترین موضوعی است که نشان میدهد او در قضیه تخفیف برای اعطا مسکن به ۱۳۰ نفر از هنرپیشگان معلوم الحالی که تعهدی به نظام اسلامی ندارند بسیار بد و ناروا عمل کرده است. شهردار اسبق تهران به هریک ازهنرپیشگانی که با یکدیگر نسبت زناشویی دارند نیز یک واحد آپارتمان به شکل مجزا و جداگانه داده است در حالی که مردم متعلق به طبقه پایین این کلانشهر از این دست و دلبازیهای آقای شهردار بهرهمند نشدند.
دیدگاه تان را بنویسید