مزیت نسبی و توسعه پایدار
مزیت نسبی هر منطقه عبارت از تولید کالا و محصولات با بهره وری بیشتر و هزینه کمتر می باشد، لازمه دستیابی به چنین مزیتی داشتن سیستم برنامه ریزی کارآمد، استفاده از نیروهای متخصص بومی در شناسایی استعدادهای بالقوه، روزآمد کردن سیستم های سنتی با توجه به یافته های رایج در عرصه جهانی و آموزش عوامل دست اندرکار در تولیدات منطقه می باشد.
توسعه پایدار در کنار رشد اقتصادی و توسعه بشری در یک جامعه یا یک اقتصاد توسعه یافته، سعی در تحصیل توسعه مستمر، ورای توسعه اقتصادی دارد ( به • • Soubbotina, Tatyana P. (2004), Beyond Economic Growth: An Introduction to Sustainable Development, Second Edition, WBI Learning Resources Series, World Bank Institute مراجعه شود). در تشریح مفهوم توسعه پایدار می توان به تعریف آن در اوایل دهه ۱۹۷۰ میلادی که بخشی از آن به قرار زیر است اشاره نمود (خلیلیان -توسعه پایدار و رفاه بهینه نسلها - فصلنامه علمی پژوهشی اقتصاد کشاورزی و توسعه - ۱۳۷۸ ) : " توسعه ای که در برای رفع نیازهای نسل کنونی است، بدون اینکه توانایی و امکانات نسل آینده را در تامین نیازهایشان کاهش دهد". همچنین توسعه پایدار را می توان توسعه ای دانست که " نیاز های کنونی انسان را بدون تجاوز به حقوق نسل های آینده فراهم کند". آنچه مدنظر نویسنده این مقاله می باشد ارائه دیدگاه های مختلف در زمینه توسعه پایدار و رسیدن به یک توافق نسبی در طراحی برنامه جامع توسعه منطقه است. همچنین در این مجال کوتاه می کوشیم تا بیشتر با پرداختن به مقوله توسعه اقتصادی به عنوان یکی از شاخصه های توسعه پایدار از ضعف های موجود در سیستم برنامه ریزی منطقه پرده برداری نموده و در جذب و جلب ایده ها و اندیشه های خلاق نخبگان و صاحبنظران منطقه بهره برداری نماییم. بسیار واضح و مبرهن است که در عرصه منطقه ای برنامه های جامع و مدونی برای توسعه منطقه با تکیه بر علم و اندیشه صاحبان فکر مدنظر قرار نگرفته است و نخبگان همواره در حاشیه بوده اند که پرداختن به آن موضوع در این مجال نمی گنجد. موقعیتی پایدار است که در آن مدیریت منابع طبیعی و انسانی به گونه ای انجام گیرد که فرصت های تولید اندیشه و ثروت و رشد اقتصادی را برای منطقه ایجاد نماید و در جریان توسعه و رشد اقتصادی، ذخایر سرمایه ای کاهش نیابد. همچنین از بروز مسائل پیچیده زیست محیطی در سطح منطقه جلوگیری شده و منابع طبیعی و محیط زیست حفظ گردد. چرا که در الگوهای رشد اقتصادی، افزون بر عوامل سرمایه ای و نیروی کار، منابع طبیعی نیز به عنوان بستر توسعه اقتصادی در نظر گرفته می شود. به بیان دیگر توسعه اقتصادی به طور کامل به وضعیت منابع طبیعی و محیط زیست در هر منطقه وابسته است. با توجه به مطالب فوق الذکر باید به دنبال مزیت نسبی منطقه و مساله برنامه ریزی توسعه محور باشیم. مزیت نسبی هر منطقه عبارت از تولید کالا و محصولات با بهره وری بیشتر و هزینه کمتر می باشد، لازمه دستیابی به چنین مزیتی داشتن سیستم برنامه ریزی کارآمد، استفاده از نیروهای متخصص بومی در شناسایی استعدادهای بالقوه، روزآمد کردن سیستم های سنتی با توجه به یافته های رایج در عرصه جهانی و آموزش عوامل دست اندرکار در تولیدات منطقه می باشد. بدون تردید اگر بخواهیم به یک توسعه پایدار در شهرستان های مراغه و عجب شیر دست یابیم؛ طراحی یک الگوی جامع و بومی برای رشد منطقه جزو اولویت های اساسی در آینده خواهد بود، لذا فراخوان عمومی برای جذب صاحب نظران و اندیشمندان و سازماندهی آن سرمایه های فکری در کارگروه های تخصصی از ضرورت هایی است که متولیان امور باید در اسرع وقت به آن بپردازند. نگارنده این مقاله سعی بر آن دارد تا زوایای مختلف توسعه پایدار و مزیت های نسبی منطقه را در شماره های آتی از نظر خوانندگان محترم بگذراند و در ارائه دیدگاههای روشن، نیازمند حمایت و پشتیبانی اصحاب فکر و دلسوزان منطقه می باشد.
دیدگاه تان را بنویسید