مهدی فضائلی: میزان مشارکت حداکثری و ایدئال نبود اما با توجه به شرایط مطلوب و قابلقبول است
مهدی فضائلی در توضیح علل کاهش نسبی مشارکت در انتخابات مجلس یازدهم و همچنین عدم حضور بدنه رأی اصلاحطلبان در پای صندوقهای رأی اظهار کرد: با توجه به واقعیتهای فضای موجودی که انتخابات در آن برگزار شد میتوان آن را انتخابات مطلوبی ارزیابی کرد و هرچند که نسبت به میزان مشارکت در ادوار گذشته مجلس مشارکت پایینتری را شاهد بودیم، ولی به نسبت شرایط حاکم و فضایی که این انتخابات در آن برگزار شد میزان مشارکت قابلقبول است هرچند که ایدئال و حداکثری نبود.
پایگاه خبری فردا: مهدی فضائلی در توضیح علل کاهش نسبی مشارکت در انتخابات مجلس یازدهم و همچنین عدم حضور بدنه رأی اصلاحطلبان در پای صندوقهای رأی اظهار کرد: با توجه به واقعیتهای فضای موجودی که انتخابات در آن برگزار شد میتوان آن را انتخابات مطلوبی ارزیابی کرد و هرچند که نسبت به میزان مشارکت در ادوار گذشته مجلس مشارکت پایینتری را شاهد بودیم، ولی به نسبت شرایط حاکم و فضایی که این انتخابات در آن برگزار شد میزان مشارکت قابلقبول است هرچند که ایدئال و حداکثری نبود.
وی افزود: بهویژه اگر میزان مشارکت در کشورمان را برخی دیگر از کشورهای جهان در آنها بحث انتخابات نهادینهشده و حتی برخی از کشورهای غربی و جنوب شرق آسیا و بهویژه امریکا مقایسه کنیم، خواهیم دید که این میزان مشارکت مقدار قابلاعتنایی است.
این کارشناس مسائل سیاسی با برشمردن عملکرد قوه مجریه و مجلس دهم بهعنوان یکی از عوامل اصلی ناامیدی و بیاعتمادی جامعه، تصریح کرد: در طول 6 سال گذشته همواره شاهد انتقادات بسیاری جدی به عملکرد دولت مستقر و مجلس دهم در سطح جامعه بودهایم و نارضایتی قابلتوجهی در سطح عمومی از عملکردها به وجود آمده است.
وی با اشاره به اینکه میزان مشارکت در انتخابات با امید و اعتماد عمومی رابطه مستقیم و تنگاتنگی دارد، خاطرنشان کرد: طبیعی بود که مشارکت عمومی از این حیث آسیب ببیند و ما در دورههای گذشته انتخابات نیز شاهد بودیم که هرگاه مردم متوجه شدند که منتخبان آنها عملکرد ضعیف و نامناسبی داشتند، جامعه در انتخابات بعدی واکنش نشان داده و مشارکت عمومی کم شده است.
فضائلی ادامه داد: برای نمونه در انتخابات نخستین دوره شورای شهر که با شرکت گسترده مردم برگزار شد، ما شاهد بودیم که بهویژه در شهر تهران که شورا در اختیار اصلاحطلبان بود و چهرههای شاخص اصلاحطلبی در آن حضور داشتند، عملکرد شورا بهاندازهای نامناسب و برای مردم منزجرکننده بود که در دوره بعد انتخابات شورای شهر تهران پایین میزان مشارکت در انتخابات در تاریخ جمهوری اسلامی ایران و با رقمی حدود 12 درصد رقم خورد.
وی افزود: مورد دیگر عملکرد سیاسی مجلس ششم و بیتوجهی آنها نسبت به مطالبات اصلی مردم بود که موجب شد در انتخابات دوره هفتم مجلس پایینترین میزان مشارکت انتخاباتی تا آن زمان رخ دهد و این واکنشی به عملکرد مجلس ششم بود.
این تحلیلگر سیاسی بابیان اینکه در این دوره نیز به دلیل عملکرد ضعیف مجلس دهم و دولت، مشارکت عمومی کاهشیافته است، تأکید کرد: باید توجه داشت، در هیچکدام از این چند مورد که به آنها اشاره کردم، جریان انقلابی اکثریت را در اختیار نداشته و مجالس و شوراها یا دربست در اختیار جریان اصلاحات بوده و یا مانند مجلس ترکیبی از اصلاحطلبان و اعتدالیون قدرت را در اختیار داشتهاند.
وی شیوع بیماری کرونا در نزدیکی انتخابات مجلس را نیز در این کاهش مشارکت مؤثر دانست و گفت: بر اساس سنجشهای صورت گرفته، شیوع و اخبار این بیماری تأثیر قابلملاحظهای را مشارکت انتخاباتی مردم داشته است.
فضائلی فضاسازیها و عملیات روانی دامنهدار جریان مخالف انقلاب و تحریمهای اقتصادی که به اعتراف غربیها بیسابقهترین تحریمهای تاریخ بوده است را از دیگر عوامل مؤثر در مشارکت انتخاباتی دانست و اظهار کرد: وقتی مجموعه این عوامل را در کنار هم میگذاریم متوجه میشویم که چرا مشارکت کاهش داشته است، اما از سوی دیگر همین عوامل نیز نشان میدهد که چرا این میزان مشارکت مطلوب است.
وی در ادامه درباره حاضر نشدن بدنه رأی اصلاحات در انتخابات گفت: خود این مسئله بخش قبلی اظهاراتم را تأیید میکند، به این معنی که این جریان بهاندازهای در مجلس دهم و دولت بدعمل کرده است که حتی بدنه اجتماعی این جریان هم حاضر نشدند به میدان بیایند.
این کارشناس مسائل سیاسی بیانگیزگی بدنه رأی اصلاحات برای مشارکت در انتخابات را به دلیل سرشکسته شده بودن آنها از عملکرد بد اصلاحطلبان دانست و گفت: وگرنه به لحاظ سنتی در همه ادوار انتخابات پس از انقلاب اسلامی دو جریان سیاسی حدود 20 درصد پایگاه سنتی رأی داشتند و تلاششان این بود که افزون بر این پایگاه سنتی از آن بخش جامعه که نسبت به هیچیک از دو جریان وابستگی ندارند و در هر انتخابات بسته به ارزیابی خود به یکی از دو جناح رأی میدهند را نیز بهسوی خود جذب کنند.
وی افزود: اما ما شاهد بودیم که حتی پایگاه سنتی جریان اصلاحات نیز پای انتخابات نیامده است و این نشاندهنده عملکرد بسیار بد جریان اصلاحات و جریان اعتدال است که پایگاه اجتماعی ضعیفتری نسبت به اصلاحطلبان دارند.
فضائلی با اشاره به رأی پایین و در حدود 70 هزارتایی مجید انصاری بهعنوان سرلیست انتخاباتی اصلاحطلبان در شهر تهران، اظهار کرد: این مسئله قابلتوجهی است و جریان اصلاحات باید به رفتار خود عمیقاً فکر کند و نسبت به عملکرد خود نیز یک تجدیدنظر اساسی داشته باشد.
وی در بخش دیگری از سخنان خود بابیان اینکه اصلاحطلبان تلاش میکنند که این کاهش مشارکت و در پی آن را نیاوردن نامزدهای خود را تا حد زیادی به رد صلاحیتها و عدم وجود فضای رقابتی نسبت دهند، تأکید کرد: این امر کاملاً اشتباه و خلافی است و اصلاحطلبان یا دچار اشتباه در تحلیل جدی هستند که یک چنین خطای محاسباتی نشان میدهد که این جریان از واقعیت جامعه درک درستی ندارد و یا اینکه آنها خود به این واقعیتها آگاه هستند و تنها برای اغراض سیاسی دیگری آن را مطرح میکنند که در این صورت کارشان بیصداقتی با جامعه و مردم است.
این تحلیلگر سیاسی افزود: دلیل این صحبت آن است که در حوزههایی که انتخابات کاملاً رقابتی بوده و چهره اصلاحطلب بهعنوان نامزد در انتخابات حضورداشته و اتفاقاً مانند آقای دکتر پزشکیان در تبریز رأی هم آورده است، بازهم شاهدیم که مشارکت در آن حوزهها هم پایین بوده است.
وی با شاره به رأی بسیار پایین حجتالاسلام مازنی در گرگان و محمدرضا خباز در سمنان و مجید انصاری در تهران که از چهرههای شاخص اصلاحطلبان بودند، گفت: در این حوزهها هم رقابت بوده و هم نامزد اصلاحطلبان شاخص و مشهور بوده ولی بازهم نه مشارکت بالا رفته و نه خود اصلاحطلبان رأی بالایی آوردهاند.
فضائلی در پایان بابیان اینکه کسی نمیگوید که موضوع رد صلاحیتها و کاهش رقابت، تأثیرش صفر بوده است، اظهار کرد: اما باید پذیرفت که این تأثیر بسیار ناچیز و اندک بوده و حتی اگر این رد صلاحیتها هم وجود نداشت بدون شک اثری جدی در میزان مشارکت و نتیجه آرا ایجاد نمیکرد و با توجه به مسئله مشخص میشود که عواملی که در آغاز به آنها اشاره کردم نسبت به این دو عامل اخیر در میزان مشارکت بسیار اثرگذارتر وجدیتر بوده است.
دیدگاه تان را بنویسید