سخنگوی وزارت خارجه: مسائل موشکی خط قرمز ماست
سخنگوی وزارت امور خارجه کشورمان در گفتگویی تفصیلی درباره آخرین تحولات در عرصه جهانی و منطقهای، اقدامات ضد ایرانی آمریکا، برجام و آینده آن، نقش ایران در منطقه، مسئله فلسطین و سیاست خارجی ایران توضیحاتی ارائه داد.
خبرگزاری ایسنا: سید عباس موسوی، سخنگوی وزارت امور خارجه کشورمان با حضور در برنامه "من طهران" که از شبکه العالم پخش میشود به سوالات مجری این برنامه به شرح زیر پاسخ داد.
سوالها را از روابط ایران و امریکا شروع میکنیم. دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا یک بار میگوید خواستار مذاکره با ایران است و یک بار میگوید نمیخواهد با ایران بجنگد؛ و در مقابل ایران هم میگوید که خواستار جنگ نیست و مذاکره مستقیم با آمریکا را هم رد میکند. به نظر شما راه حل چیست؟
ما اعلام کردیم که با دولت فعلی آمریکا و با شرایطی که فعلا در مناسبات بین ما و این دولت هست مذاکره نمیکنیم، اما این به معنی بستن راه دیپلماسی نیست، به معنی جنگ خواستن نیست، چون جمهوری اسلامی ایران هیچ وقت جنگ نخواسته و در طول تاریخ هم نشان داده که اهل مدارا و گفتگو و تعامل است و در جای خودش هم اهل رزمآوری و جنگآوری است و این را تاریخ هفت هزار ساله ما به همه کشورها و دولتهای منطقه و جهان نشان داده است.
اینکه ما با آمریکا مذاکره نمیکنیم به این معنی نیست که مذاکره نکردیم، ما تقریبا حدود دو سال با آمریکاییها مذاکره کردیم و این آمریکاییها بودند که میز مذاکره را ترک و اعلام کردند که توافقی که شده به نفع آنها نیست و به نوعی سرشان کلاه رفته است و این درحالی است که [برجام]توافقی جامع بوده و دستاورد مهمی برای هر دو کشور، منطقه و جهان به همراه داشته است و طبیعی است که همه ما از این توافق راضی نباشیم ما هم از بخشهایی از این توافق راضی نیستیم قطعا آنها هم راضی نیستند، اما آن چیزی بود که رویش اجماع و توافق شده بود و کشورهای مختلف جهان و اعضای شورای سازمان ملل متحد درگیر آن بودند و به توافق تبدیل شده بود. به یک قطعنامه شورا؛ بنابراین اینکه ایران مذاکره نمیکند به معنی این نیست که جمهوری اسلامی ایران اهل تعامل، گفتگو و مذاکره نیست، به دیپلماسی و توانمندیهای دیپلماسی خودمان به جد اعتقاد داریم و آماده هم هستیم و اعلام هم کردیم که اگر آمریکا دست از این تروریسم اقتصادی بردارد و فشارهایی که علیه ملت ایران اعمال کرده را کم کند و به توافقی که خودشان امضاء کرده است و بخشی از قطعنامه شورای امنیت است برگردد؛ باز امکان گفتگو در چارچوب وجود دارد.
درباره توافق هستهای، طرح فرانسه را پیش رو داریم. ماکرون با آقای روحانی تماسهایی داشته است. این طرح به کجا رسیده است؟ چه ویژگیها و خصوصیاتی دارد؟ صحبت از راه اندازی خط اعتباری به ارزش ۱۵ میلیارد دلار است. جزئیات این طرح چیست؟
بعد از اینکه آمریکا از برجام خارج شد کشورهای باقیمانده در برجام اعلام کردند که آماده هستند که برجام را بدون آمریکا ادامه دهند و به تعهداتی که در برجام هست عمل کنند، جمهوری اسلامی ایران هم با حسن نیت این حرف آنان را پذیرفت و اعلام کرد تا زمانیکه شما به تعهداتتان عمل کنید جمهوری اسلامی ایران هم به تعهدات خود عمل خواهد کرد، آنها مکانیزمهایی را پیشنهاد دادند از جمله بحث SPV که بعدها به اینستکس تبدیل شد که مراودات مالی و بانکی بین جمهوری اسلامی ایران و کشورهای خودشان را تسهیل کنند و این بخشی از تعهداتی است که در قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد هم آمده است که آنها (کشورهای متعاهد) موظف هستند که روابط خارجی و تجارت خارجی جمهوری اسلامی ایران را تسهیل کنند، اما متاسفانه علیرغم قول و قرارها و تعهداتی که پذیرفته بودند امروز حدود شانزده ماه از آن گذشته و آنها یا نتوانستهاند یا نخواسته اند به آن تعهدات عمل کنند و صرفا به اعلام اینکه ما متعهد هستیم و از ایران هم میخواهیم متعهد باشد اکتفا کردند و جمهوری اسلامی ایران هم دید که در این شرایط نمیشود و باید یک توازن وجود داشته باشد و بر همین اساس شروع به کاهش تعهدات خود کردیم، سه قدم را برداشتیم که یک موازنهای بین تعهدات ما و تکالیف ما در برجام صورت گیرد.
بعد از این شرایط آقای ماکرون یک ابتکاراتی را به خرج داد و تماسهایی بین دو کشور برقرار شد، که در جریان آن پیشنهاداتی از جمله اینکه اعتباراتی به ما بدهند یا تضمین خرید نفت ما را بدهند و مبالغی هم که به آن اشاره کردید در آن مطرح بود، اما متاسفانه همه اینها را منوط کردند به موافقت آمریکا و این موضوع عجیب و جالب است که وقتی میخواهند به تعهدات خودشان عمل کنند از عضوی از برجام که دیگر در این توافق حضور ندارند، میخواهند اجازه بگیرند، تعهداتی که قرار است به آن عمل کنند، ذیل قطعنامه سازمان مل متحد است، در دنیا بی سابقه است که کشوری از اعضای جامعه بین المللی وقتی بخواهد قطعنامه مشروعی را اجرا کند برود و از یک نفر دیگر که قطعنامه را نقض کرده است، اجازه بگیرد، به هر حال این به خودشان و استقلالشان و نوع رابطهای که با یکدیگر دارند مربوط است، اما آنچه که به جمهوری اسلامی ایران مربوط است این است که ببینیم آیا آنها به تعهداتشان عمل میکنند یا خیر، رایزنیها و گفتگوها بین خودشان هنوز ادامه دارد و اینکه آنها بالاخره از ترامپ مجوز میگیرند یا نه؛ به ما خیلی مربوط نیست، ما اگر ببینیم آنها توانستند کاری کنند ما به تعهداتی که داشتیم برخواهیم گشت اگرنه همینطور قدم به قدم به کاهش تعهدات خودمان ادامه میدهیم.
درباره توافق هستهای. وقتی رئیس جمهور آمریکا درباره توافقی جایگزین برجام صحبت میکند، روی چه چیزی تأکید میکند؟ آیا منظور قدرت موشکی ایران است یا اینکه برخی از بندهای توافق هستهای هستند که ترامپ میخواهد این بندها دائمی باشد. آیا دقیقا میدانید که آمریکا چه میخواهد؟
ما هم خیلی متوجه نمیشویم آنها واقعا دنبال چه چیزی هستند، ما در سیاست خارجی آمریکا نسبت به جمهوری اسلامی ایران یک سردرگمی را شاهد هستیم و برای ما هم هنوز مبهم است که اولا آنها چه میخواهند، دوما در آمریکا چه کسی تصمیم گیرنده است، یک روز شروط دوازده گانه میگذارند و یک روز دیگر میگویند میخواهیم بدون پیش شرط با جمهوری اسلامی ایران مذاکره کنیم یک روز میگویند این توافق بدترین توافق تاریخ آمریکا بوده است و یک روز دیگر میگویند میتوانیم مشابه همین توافق را داشته باشیم، ولی هرچه هست آنها به همین توافقی که با دولت آمریکا داشتیم پایبند نبودند، اما اگر منظورشان این است که جمهوری اسلامی ایران یک توافق جدیدی ببندد درحال حاضر این جزء محالات است بخاطر اینکه ما موضوع مشخصی داشتیم به نام برنامه هستهای جمهوری اسلامی ایران و آنها هم نگرانیهایی داشتند و ما هم خواستار حقوق خودمان در این برنامه بودیم و براساس آن توافق کردیم و مسائل دیگری مانند توانمندیهای موشکی ما و مسائل منطقهای که کم و بیش مطرح میکنند، این موارد را خیلی در موضوع دخیل نمیدانیم. مسائل موشکی را با توجه به تجربیات چندین ساله قبل جزو خطوط قرمز خود میدانیم.
به هر حال هر کشوری حق دارد با توجه به شرایطی که در آن قرار دارد و با توجه به نیازهای امنیت ملی اش، نسبت به افزایش توانمندیهای دفاعی متعارف خود اقدام کند که جمهوری اسلامی ایران این بحث را در قالب توسعه برنامههای موشکی متعارف خود که صرفاً هم جنبه دفاعی دارد، پیگیری کرده است. درخصوص مسائل منطقهای هم به هر حال ما عضوی از این منطقه هستیم. جمهوری اسلامی ایران هزاران سال است که در این منطقه حضور دارد. نفوذ ما در منطقه، نفوذی طبیعی است. اگر بر سر نفوذ منطقهای ما مشکل دارند، کاری درباره این موضوع نمیتوان انجام داد. جمهوری اسلامی ایران کشوری صاحب نفوذ و قدرتمند است و تا الان نیز نشان داده که نفوذش را در جهت مصالح مردم منطقه و ایجاد ثبات و امنیت در منطقه به کار گرفته است. زحماتی که جمهوری اسلامی ایران برای مبارزه با تروریسم در منطقه کشیده، علیه داعش مبارزه کرده که به نفع همه کشورها در منطقه و جهان بوده و تا جایی که توانسته از نفوذ و قدرتش در راستای تامین منافع منطقه و جهان استفاده کرده است. حال اگر برخی از این موضوع ناراحت هستند باید از خودشان درباره علت ناراحتی آنها سوال کرد.
درباره نفتکش بریتانیایی، سرنوشت این نفت کش بالاخره چه شد؟
نفتکش انگلیسی چند مورد تخلف محرز داشته که توسط گشت نیروی دریایی جمهوری اسلامی ایران، تخلفات شناسایی و نفتکش موردنظر توقیف شد. با مدارک و اسناد، تخلفات و اتهامات مذکور به آنها اعلام شد و رویه قضایی هم طی شد. فکر میکنم که ظرف روزهای آینده، مشکل برطرف شود. رای دادگاه بزودی صادر خواهد شد و فکر میکنم این نفتکش بزودی رفع توقیف شود.
به سراغ موضوع یمن میرویم. پامپئو وزیر خارجه امریکا چند روز پیش ایران را به شرکت در حمله به تأسیسات نفتی عربستان متهم کرد. پاسخ شما چست؟
جمهوری اسلامی ایران اعلام کرده و نشان داده که خواستار تنش در منطقه نیست. ما علیرغم اختلافاتی که با کشورهای منطقه داریم و وجود برخی سوء تفاهمها در این زمینه که منشاء خارجی هم دارد، دلیلی نمیبینیم که علیه همسایگان خود دست به اقداماتی بزنیم و همانطور که عربها بیان میکنند "البینة علی المدعی"، اگر درباره موضوع حمله به تاسیسات نفتی آرامکو، شواهد و مستنداتی دارند که ایران در این حمله دخالت داشته، آنها را ارائه دهند. البته یکی از دلایلی که ایران را متهم میکنند این است که نمیخواهند باور کنند ملت مظلوم یمن با دست خالی به چنین توانمندیهایی رسیده و میتواند از خودش دفاع کند. بیش از چهار سال است که هر روز مردم مظلوم یمن زیر شدیدترین حملات و بمبارانها هستند و گرفتاریهای خاص بهداشتی و غذایی دارند و هر روز کشتههای زیادی میدهند. کودکان آنها در بیمارستانها، مدارس و جاهای مختلف بمباران میشوند. مراسم عزاداری و عروسی آنها بمباران میشود، فاجعه انسانی عجیبی در یمن رخ داده که متاسفانه دنیا چشم خود را به روی آن بسته است. در این شرایط، ملت مظلوم یمن باید با هروسیلهای از خود دفاع تا متجاوز را متوقف کند؛ بنابراین یمن این کار را کرده است. خودشان هم اعلام کرده اند که ارتش و نیروهای مردمی یمن این عملیات را انجام داده اند و عجیب است که حتی در این شرایط همچنان ایران را متهم میکنند در حالیکه یمنیها با اسناد خودشان اعلام کرده اند که مسئول این حمله بوده اند. البته جمهوری اسلامی ایران به اندازه کافی قدرتمند هست که اگر کاری انجام دهد، مسئولیت آن راهم بر عهده بگیرد. ما پهپاد آمریکایی را وقتی به حریم هوایی ایران تجاوز کرد، سرنگون و بطور رسمی هم اعلام کردیم که نیروهای پدافندی ما این کار را کرده اند و ابایی هم از اعلام این موضوع نداشتیم؛ بنابراین هم برای آمریکاییها و هم برای برخی کشورهای دیگر نخستین کار اتهام زدن به ایران است که از اساس بی پایه است و هیچ وجهی ندارد و غیر قابل قبول است.
عربستان و امارات پس از ۵ سال حمله به یمن هیچ دستاورد سیاسی و نظامی به دست نیاورده اند و محمد جواد ظریف ۴ سال پیش گفته بود ایران طرحی برای حل سیاسی بحران در یمن دارد. شما در دیدارهایتان با یمنیها به خصوص مقامات جنبش انصار الله آیا استقبالی از این طرح برای رسیدن به راه حل سیاسی دیده اید؟
جمهوری اسلامی ایران هم به کشورهای مختلف دنیا که خواستار حل مساله بودند اعلام کرده که اگرچه ما یمنیها را هدایت نمیکنیم، اما اگر مختصر نفوذی روی آنها داریم، انشالله آنها را قانع خواهیم کرد که به سمت گفتگوها و راه حلهای سیاسی قدم بردارند و این کار را هم کرده ایم. ما در مذاکرات مختلفی که با کشورهای E۴ داشتیم، از این موقعیت استفاده و از یمنیها و انصارالله خواهش کردیم که به این مذاکرات بپیوندند که آخرین موردش نشستی بود که در تهران برگزار شد و سخنگوی انصارالله نیز در نشست با سفرای چهار کشور اروپایی شرکت کرد که نشست خوب و مفیدی بود. یا در مذاکراتی که در استکهلم انجام شد، جمهوری اسلامی ایران نقش مهمی داشت و گفتگوها را تسهیل کرده بود. هنوز هم ما طرح چهار مادهای که درباره برقراری صلح در یمن داشتیم را پیگیری میکنیم و آماده گفتگو هستیم و به این روند کمک خواهیم کرد، اما شرطش این است که در قدم اول تجاوز متوقف شود و ائتلاف سعودی باید حملات علیه مردم یمن را متوقف کند تا پس از آتش بس زمینه برای گفتگو و کمک رسانی به مردم بیگناه یمن فراهم شود و در مرحله بعد گروههای یمنی که با هم اختلاف دارند بتوانند با یکدیگر گفتگو کنند. جمهوری اسلامی ایران هم بطور حتم به این روند کمک خواهد کرد.
در سوریه با مسائل اصلی و مهمی رو به رو هستیم: اوضاع در ادلب؛ حمایت آمریکا از نیروهای کرد (قسد)، حضور نیروهای آمریکایی در آنجا و ایجاد به اصطلاح "منطقه امن" که آمریکا و ترکیه آن را در شرق فرات ایجاد کرده اند. آیا ایران در زمان سفر روحانی به آنکارا در این باره صحبت کرده است؟ آیا به نتایجی درباره این مسائل رسیده است؟
اوضاع سوریه به ویژه اوضاع میدانی در این کشور، یکی از دغدغههای ما و کشورهای خواهان صلح و ثبات در منطقه است. معتقدیم که بایستی حاکمیت ملی و تمامیت ارضی سوریه حفظ و به آن احترام گذاشته شود و همه نیروهای خارجی که بدون دعوت دولت رسمی و مستقر سوریه که در آن منطقه حضور دارند و اعمال نقش میکنند، باید از منطقه خارج شوند. اینها مشکلاتی است که در این منطقه ایجاد شده است. سه کشور ایران، روسیه و ترکیه به عنوان کشورهای ضامن آتش بس در سوریه هم روی اصول کلی این توافقات اتفاق نظر دارند. ما امیدواریم که مشکلات موجود بزودی رفع و حاکمیت ملی سوریه بار دیگر بر سراسر خاک این کشور اعمال شود.
به عنوان مثال منطقه امنی که ترکیه و آمریکا در شرق فرات ایجاد کرده اند در سفر روحانی مورد بحث قرار گرفت؟
من جزئیاتش را نمیدانم، ولی احتمال میدهم که در مذاکرات دوجانبهای که بین سران ایران و ترکیه برگزار شده است مورد بحث و گفتگو قرار گرفته است، گزارش آن را فعلا ندارم، ولی یکی از مهمترین مسائل است که میبایست به آن پرداخته بشود.
درباره عراق؛ در هفتههای اخیر مقرهای حشد الشعبی عراق مورد حمله پهپادهایی قرار گرفته اند. همزمان نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی با اشاره به حمله به مواضع حشد الشعبی اعلام کرده است که این رژیم همه مواضع ایرانی را در منطقه مورد حمله قرار میدهد. آیا شما مدارکی در دست دارید که ثابت کند رژیم صهیونیستی دراین حملهها دست داشته است؟
نتایجی که دولت عراق به آن میرسد، اگر این دولت به صورت رسمی اعلام کند ما به آن احترام میگذاریم، باید ببینیم نتیجه رسمی تحقیقات دولت عراق چه چیزی را مشخص میکند؛ حشدالشعبی یکی از نیروهای تاثیرگذار و مردمی است و الان هم زیر نظر دولت و ارتش عراق و بخشی از نیروهای مسلح این کشور فعالیت میکند و حمله به آنها، حمله به عراق و به حاکمیت ملی این کشور تلقی خواهد شد. ما منتظریم ببینیم که چه اتفاقی خواهد افتاد. اما نیروهای رژیم صهیونیستی میدانند که اگر جایی از ایران یا اهدافی از ایران یا نیروهایی که ایرانی هستند مورد هدف قرار بگیرد بلادرنگ با پاسخ کوبنده ما مواجه خواهند شد قبلا یکبار این اشتباه را در سوریه مرتکب شدند و نتیجه اش را دیدند. اما در نظر بگیرید آنها تمایل دارند که اعلام کنند هر جایی که حتی یک ساختمان مخروبهای هم هدف قرار میگیرد بگویند که آجرهای آن ساختمان هم ایرانی بوده پس ما مثلا یک مقر ایرانی را زدیم، اما فکر نمیکنم که اینقدر دیگر جرات داشته باشند که مستقیما بخواهند اهدافی را که ایران در آن دخیل هست مورد هدف قرار بدهند، چون با عواقب بسیار دردناکی مواجه خواهند شد.
درباره حمله اسرائیل به حزب الله آیا به نظر شما این حمله به نوعی حمله به ایران حساب میشود؟ چون به هر حال به بخشی از جبهه مقاومت حمله کرده است؟ و به نوعی حمله به ایران است. پاسخی که حزب الله داده است را چگونه ارزیابی میکنید؟
حزب الله بخشی از دولت و حاکمیت در لبنان است، نماینده در پارلمان دارد و در بین مردم لبنان صاحب نفوذ است، این حزب مستقل است و جمهوری اسلامی ایران از آن حمایت سیاسی میکند، اما به معنی آن نیست که آنها استقلال عمل نداشته باشند هویت مستقل نداشته باشند و حمایت جمهوری اسلامی ایران از حزب الله یا از همه گروهها و جنبشهایی که برای حقوق ملتهای خودشان مبارزه میکنند چیز جدیدی نیست همواره این حمایتها وجود داشته و حزب الله اینقدر بالغ هست که خودش تصمیم بگیرد و به قدری هم قوی هست که خودش بتواند پاسخ هرگونه تجاوزی که علیه کیان ملت، دولت و خود نیروهای حزب الله صورت بگیرد را بدهد و فکر میکنم که درس خوبی هم به صهیونیستها داده است.
شاهد تشدید برخورد رژیم صهیونیستی با گروههای فلسطینی و ملت فلسطین در کرانه باختری و غزه هستیم. همچنین همزمان شاهد سفرهای دورهای رهبران گروههای فلسطینی مقاومت به تهران هستیم این صحنه را چگونه ارزیابی میکنید؟
درباره گروههای فلسطینی نیز همانطور که عرض کردم، جمهوری اسلامی ایران از همه گروههای آزادیبخش و مبارز علیه ظلم و جور و تجاوز حمایت سیاسی و معنوی خود را ادامه خواهد داد و رابطه ما با همه گروههای فلسطینی فارغ از اینکه کجا هستند و کجا مستقرند و چه کار ویژهای دارند، ادامه دارد رابطه خیلی خوبی از اول انقلاب اسلامی با همه گروهها داشته ایم و این رابطه و این حمایتها ادامه خواهد داشت.
درباره سفر هیئتی از طالبان به تهران. راز این سفر چیست؟
طالبان به عنوان یک واقعیت روی زمین (علی الارض) در افغانستان بایستی شناخته بشود این به این معنی نیست که طالبان اجازه داشته باشد که کل حکومت افغانستان را بگیرد یا اینکه طرف اصلی بشود ما گفتگوهای جامعی را با همه گروههای افغانستانی زیر نظر دولت این کشور و با محوریت دولت ملی و مستقر در افغانستان، داریم و معتقدیم که بایستی همه گروهها در یک فرآیند سیاسی و دموکراتیک در قدرت در افغانستان سهیم باشند؛ بنابراین اگر جمهوری اسلامی گفتگویی دارد تنها با یک گروه نیست اولا با زیرنظر دولت مرکزی با محوریت آنها هست و با طالبان هم دارد و با سایر گروههایی که میخواهند افغانستان روی صلح و آرامش را به خودش ببیند نیز گفتگوهایی داریم و اینها هم به خاطر امنیت و ثبات در کشور همسایه ما افغانستان است. جمهوری اسلامی ایران در شرق، غرب، شمال و جنوب با ۱۵ کشور همسایه است، امنیت، رفاه، آرامش و آسایش آنها با امنیت و رفاه و آسایش جمهوری اسلامی ایران گره خورده است و هر چه قدر آن کشورها در آرامش و امنیت باشند ما در آرامش و امنیت هستیم. اگر قدرتی داریم اگر نفوذی داریم اگر کاری از دست ما بر بیاید تلاش خواهیم کرد برای صلح و ثبات و آرامش در کشورهای منطقه بویژه در افغانستان به کار بگیریم.
آیا تهران طالبان را صرفا به عنوان یک امر واقع شده یا کار انجام شده پذیرفته است یا اینکه نشانههایی دال بر تغییر ماهیت و رویکرد طالبان مشاهده شده است؟ ضمانتهایی بر تغییر رویکرد و ترک ترور داده است؟
به نظر میرسد که گروه طالبان نسبت به گذشته برخی تغییر رویکردها داشته است، آمادگی بیشتری برای مشارکت سیاسی در افغانستان دارند و گفتگوهایی با گروههای افغانستانی، با دولت و همچنین با کشورهایی نظیر ایران انجام میدهند که نشان دهنده تغییر رویکرد آنهاست و این آمادگی را دارند که در قدرت و سیاست افغانستان سهیم بشوند و جمهوری اسلامی ایران هم با هدایت دولت مرکزی افغانستان کمک خواهد کرد که آرامش به آنجا برگردد.
دیدگاه تان را بنویسید