افشاگری خبرنگار اصلاح طلب از پشت پرده یک نامه
یک خبرنگار اصلاح طلب درباره پشت پرده نامه اصلاح طلبان به رئیس دولت اصلاحات با ۱۰۰ امضا، دست به افشاگری زد.
خبرگزاری فارس" اواخر خرداد سال جاری، حدود ۱۰۰ نفر از فعالین اصلاح طلب در نامهای به رئیس دولت اصلاحات، با اشاره به ناکارآمدی جریان اصلاح طلبی، خواستار تغییر و دگرگونی در تشکیلات اصلاحات شدند.
این نامه که تعداد امضاهای آن قابل توجه به نظر میرسید، اختلافات متعددی میان اصلاح طلبان در پی داشت و به نام «نامه اصلاح اصلاحات» شهرت پیدا کرد.
اکنون به نظر میرسد با گذشت بیش از یک ماه از انتشار این نامه و تدارک ارسال نامه دوم، اختلافات درونی افزایش یافته تا جایی که برخی فعالین اصلاح طلب مطالبی تامل برانگیز از پشت پردههای این نامه منتشر کرده اند.
ساسان آقایی خبرنگار روزنامههای اصلاح طلب اعتماد، یاسنو، فرهیختگان، همبستگی، توسعه و ... که سابقه ۳ بار بازداشت و زندان را نیز دارد، در رشته توئیتی درباره پشت پرده نامه فعالین اصلاح طلب اقدام به افشاگری کرده است.
محور مطالب جالب توجه این فعال اصلاح طلب که میگوید «مدعیان اصلاح نهتنها دانستن را حق مردم نمیدانند، بلکه حق امضاکنندگان نامه هم نمیدانستهاند» بدین شرح است:
* دستکم دو تن از امضاکنندگان تاکید کردهاند که این نامه از سوی یک عضو ادوار تحکیم وحدت برایشان ارسال، اما پیش از اعلام موافقت یا عدم موافقت، با امضای نکردهی آنها منتشر شده که به دلیل رعایت مصلحت جمعی از تکذیبش چشم پوشیدهاند
* برخی امضای خود در این نامه را برای اتمام حجت با خاتمی دانستند
* حدود ۱۰ نفر از امضاکنندگان که با من حرف زدهاند از ماهیت و برنامه اصلی تدوین گران نامه و اینکه چه کسان دیگری آن را امضا کردهاند، اطلاعی نداشتند که بیانگر اقدام هماهنگ برای سواستفاده از امضای افراد بوده است.
* نامه از سوی یک باند (که برخی زندانی سیاسی سابق و زندانخواه کنونیاند) تهیه شده. هستهی کانونی با حضور برخی اعضای شورای مرکزی «اتحاد ملت»، ۱۰ تا ۱۵ نفر بودهاند
خیانت نویسندگان نامه به همراهان خود
* پس از انتشار نامه و ایجاد یک جریان کاذب خبری، باند پشتپردهی نامه به راه خود رفتند و برای دیگر امضاکنندگان مستقل آن نقش سیاهیلشکر را قائل شدند. مدعیان «اصلاح اصلاحات» حتی از خیانت به همراهان خود هیچ ابایی نداشتهاند.
* طیف مستقل که با هدف اثرگذاری نامه را امضا کرده بود، بعد ۳هفته از انتشارش و بیتوجهی علنی خاتمی به آن تصمیم گرفتند تا در نامه دومی اعلام دارند که وی خود را قائل به پاسخگویی ندانسته بنابراین اصلاحات در این چارچوب و با چنین رهبری بیمعناست، اما آنها از پشتپرده خبر نداشتند!
* پس از نوشته شدن نامهی دوم، متن برای کسانی که نامهی نخست را امضا کرده بودند، ارسال شد. حدود ۲۰ امضا از نامهی دوم حمایت کردند، اما درست در بحبوحهی تصمیمگیری برای امضای نامه، پیک ادواری نامهی اول، به امضاکنندگان خبر داد که خاتمی پاسخ آنها را داده و نامهی دوم باطل است!
* بخش مهمی از امضاکنندگان نامه که از اساس از این ساختوپاخت خبر نداشتند، به اعتراض برآمدند که اگر جوابی رسیده، پس کجاست. معلوم شد که کاروانی حدود ۷ نفر از باند خودیها دو هفته پیش به دیدار خاتمی رفتهاند و لازم ندیدهاند به سیاهیلشکرشان حرفی بزنند!
* با فشار امضاکنندگان نامهی دوم و تهدید به انتشار آن، سرانجام گروهی از باند تدوین نامه، ناچار به جلسهای با معترضان شدند. این جلسه در یک تعطیلی، دوشنبه (۲ هفته پیش) برگزار شد و حدود ۴ ساعت به درازا کشید.
پاسخ خاتمی به نگارندگان نامه «اصلاح اصلاحات»
* محور بحث این جلسه، پاسخ خاتمی به نامه بود. خاتمی شفاف گفته بود که ۱) عارف دستزدنی نیست و تغییر نخواهد کرد ۲) اهل تعامل با نظام هستم و از این مسیر کوتاه نمیآیم ۳) تغییر شورای عالی اصلاحطلبان ممکن نیست. ۴) به میرحسین موسوی گفته ام راهم تعامل با نظام است نه راهی که موسوی میرود
* آب پاکی که خاتمی روی دست حواریونش ریخت به همینجا ختم نشد، گفته بود که از اساس حوصلهی بیشتر درگیر شدن در بحثهای اصلاحات را ندارد و شورای عالی را تشکیل داده تا از بار مسوولیت او کاسته شود و به عبارتی بتواند کنج عافیت پیشه کند؛ نوعی بازنشستگی سیاسی/ خاتمی گفته بود به #عارف «توصیه» میکند یک نفر از اعضای ۱۰۰ نفرهی این نامه در شورای عالی عضویت پیدا کند که در تمام یک هفتهی پس از دیدار، محفل خودیها سرگرم انتخاب این یک نفر بدون اطلاع دیگران بود/ نمایندگان باند توضیح دادند که این سقفِ خواستهی نامه بوده! و موفقیت بسیار بزرگی برای جریان اصلاحات است که یک تن از آنها به شورای عالی برود. خاتمی هم همین بوده و هست و انتظار بیشتری برای «اصلاح اصلاحات» نمیرفت؛ در واقع اکثریت امضاکنندگان سرکار بودهاند!
* عماد بهاور و عبدالله مومنی گزینههای جدیتر هستهی گرداننده معرکه بودهاند که برخی از اعضای آن میگفتند با توجه به تاکید نامه بر «قبول نکردن هیچ سمتی از سوی امضاکنندگان» از اساس نباید فرد پیشنهادی از درون این جمع باشد، اما در نهایت انتخاب فردی از باند خودشان تفوق یافت.
دیدگاه تان را بنویسید