روزنامه کیهان؛ ابوالفضل جوادی: در اولین ساعات شروع آشوبها که عوامل اصلی آن برای جلب حمایت دیگران شعارهایی در اعتراض به شرایط معیشتی سر داده بودند، این عده اعتراضها را به منتقدان دولت نسبت دادند و روزنامههای تحت اختیار آنها که «به فرمود: ه» مینویسند نیز همین خط انحرافی را دنبال کردند، اما وقتی آشوبگران ماهیت واقعی خود را بروز دادند و به هنجارشکنی و آتشافروزی روی آوردند، همان جریان مرموز، سخن از اینکه اعتراض حق مردم است را به میان آورد و پیشنهاد مذاکره با آنان را پیش کشید! و این پرسش اساسی را بیپاسخ گذاشت که؛ چرا و با استناد به کدام شاهد و قرینه، آشوبها را به منتقدان دولت نسبت داده بودند؟! این اتهام تنها میتواند با انگیزه ایجاد تقابل میان دولت و منتقدانش مطرح شده باشد تا تقابل آنها باعث شود آشوبگران فرصت کافی برای فتنهگری و آشوب داشته باشند! و البته در این میان به ناکارآمدی دولت در انجام وعدههایی که به مردم داده و تاکنون بر زمین مانده است نیز اعتراف کردهاند! و اعتراضها را ناشی از آن دانستهاند. شاید تعجبآور تلقی شود که چرا جریانی که وانمود میکرد از طرفداران سینهچاک دولت است باید اینگونه
دولت را به ناکارآمدی متهم کند؟! پاسخ این سؤال را باید در این نکته جستوجو کرد که جریان مزبور پیش از این با صراحت اعلام کرده بود دولت آقای روحانی را «رحم اجارهای» خود میداند! بنابراین تعجبآور نیست که وقتی مستاجر این رحم اجارهای نقطه دیگری را با حال و هوای خود مناسبتر ببیند، به خانه جدید نقل مکان کند! مگر نه اینکه گفتهاند «اجاره نشین، خوش نشین است»؟! فاز دوم حرکت این عده تفسیر روشنی از فاز اول آن است. بعد از آنکه آشوبگران هویت واقعی خود را بروز دادند و شمار معدودی از مردم عادی که در اعتراض به شرایط سخت معیشتی به آنان پیوسته بودند با مشاهده هویت ضدانقلابی و ضدمردمی آشوبگران از معرکه بیرون رفتند، همان جریان آلوده از حق آشوبگران برای اعتراض سخن بهمیان آورد و توضیح نداد که چرا وقتی در آغاز کار شعار آنان تامین معیشت و انتقاد به گرانی و بیکاری و تورم بود آنها را برانگیخته از سوی منتقدان معرفی نموده و محکوم میکرد؟! و حالا که دست به آشوب زده، آدم میکشند، حسینیه آتش میزنند، اموال عمومی را تخریب میکنند، مرقد مطهر امامزادهها را آتش میزنند، به اسلام و قرآن اهانت میکنند، پرچم کشورشان را آتش میزنند و...
آنان را مردمی معرفی کرده، اعتراض را حق آنها دانسته و حتی پیشنهاد مذاکره با آنان را میدهند؟! یکی از عوامل فتنه ۸۸ که مدتی را در بازداشت بوده است توئیت کرده و نوشته است: «دشمن کجا بود؟ جوانهای مردمند (!) ... به ستوه آمدهاند از ندیده شدن... از بیکاری، از ناامیدی، از بیآیندگی، از تبعیض...» و توصیه کرده است که با آنها به گفت: وگو نشسته و مذاکره شود! باید از او و امثال او پرسید؛ چرا حالا که آشوبگران به کشتن مردم بیگناه، اهانت به اسلام و قرآن، آتش زدن پرچم ایران و... روی آوردهاند، آنها را مردم عادی میدانید و دستور مذاکره با آنان را صادر میکنید؟! میگویید به دادشان برسید! یعنی در آتشزدن مرقد امامزادهها و پرچم ایران و حمله به حسینیهها و کشتن انسانهای بیگناه و تخریب اموال عمومی و اهانت به اسلام و قرآن و... به آنها کمک شود؟!
دیدگاه تان را بنویسید