روزنامه «کیهان» در ویژههای خود نوشت: حسامالدین آشنا مدعی شده کمپین ابراز پشیمانی چهرههای معروف از رأی به روحانی، فرمایشی است و کسانی که ثروت ملت را به تاراج دادند، آن را راه انداختهاند. تابناک با انتقاد از برخی واگذاریهای غلط در دولت قبل از دولت روحانی مینویسد: «علی طیبنیا وزیر اقتصاد زمانی که فشارها بر او فزونی گرفت، لب به سخن گشود و گفت؛ جاهایی در حدی ایستادیم که اگر قرار باشد شرکتها برای رد دین و یا تهاتر واگذار شود، ترجیح میدهم، وزیر نباشم تا به دست من این کار انجام نشود و این افتضاح به نام من نباشد... والله در این ۲ ساله نفس من را بریدند که این شرکت را نفروش تا ساختار را اصلاح کنیم، زیر فشارها برخی شرکتها را از فهرست واگذاری درآوردیم، اما اتفاقی نیفتاد. بعد میگویندپول بدهیم تا اصلاح ساختار کنیم، اگر دولت پول داشت خودش این کار را انجام میداد». طیبنیایی که در مقابل واگذاری شرکتها به سازمانهایی، چون تأمین اجتماعی و... ایستادگی میکرد، به دنبال واگذاریهای شفاف بود و به نمایندههای مجلسی که خواهان امتیازگیری بودند، اعتنایی نمیکرد، تا جایی که رکورددار کارت زرد از مجلس شد، اما، چون
عملکرد مثبتی داشت یارای استیضاحش را نداشتند، سرنوشتش را همه دیدند؛ ابتدا ترکان را به برنامهای تلویزیونی فرستادند و خلاف واقع گفتند که طیبنیا مشکل قلبی دارد تا مقدمات کنار گذاشتنش را فراهم کنند! مطلبی خلاف واقع که البته همان زمان، توسط طیبنیا تکذیب شد. دفاع حسامالدین آشنا و هر دولتمردی از دولت و رئیس جمهور، قابل فهم و درک است؛ اینکه او مدعی است مردم پشیمان نشدهاند، گزارهای است که قابل صدق و کذب است؛ اما نمیتوان برای دفاع از دولت، همان کاری را که این دولت در حال انجامش هست (واگذاری به خاطر رد دیون و تهاتر) و نفس وزیر خودش را بریده است و سرانجام او را به خاطر مقاومت در برابرچنین سیاستهای غلط دولت، کنار گذاشتهاند، را ایراد دولت قبلتر دانست! تابناک میافزاید: آقای مشاور فرض گیرد، پویش پشیمانی از روحانی، به فرمان احمدینژادیها شکل گرفته و باز هم فرض بگیرد که هیچکس از طرفداران به صورت واقعی پشیمان نیست و حتی برخی از مخالفان روحانی در زمان انتخابات خود را سرزنش میکنند که چرا به او رأی ندادهاند، امان آیا همه این فرضهای خوب، وضعیتی را تغییر میدهد؟ با این فرضها همه نارضایتیها از عملکرد دولت، از بین
میرود؟ بحث این است که اگر مشاوران دولت، صدای اعتراضاتی را شنیدند چه از زبان منتقدان یا حتی طرفداران، به سرعت آنان را منکوب و محکوم نکنند، اگر سخن و استدلال قابل عرضهای دارند- به جز حمله به دولت قبل و احمدینژاد- آنان را با مردم و طرفداران در میان بگذارند! اما چشمان خود را بر روی مشکلات نبندند و مشاوره صحیح به رئیس جمهور بدهند! راحتترین کار یک مشاور این است که خیال یک مسئول را با یکی دو جمله راحت کند که هیچ مشکلی وجودندارد؛ البته این تا زمانی کارآیی دارد که به مرحلهای نرسد که آن مسئول ناچار باشد که بگوید صدای شما مردم را شنیدم، اما چه دیر!
دیدگاه تان را بنویسید