باهنر: سران فتنه ۸۸ مملکت را به هم ریختند
ميدانيد تكليف چطوري بايد روشن بشود؟ اگر به صورت جدي و براساس قوانين موجود كشور محاكمه بشوند، اين آقايان سران فتنه مجازاتشان بالاست. نظام نميخواهد اين كار را بكند. ميگويند چرا حصر را برنميداريد، من سوالي ميكنم از كجا معلوم كه آقايان سران فتنه وقتي آمدند بيرون دوباره كنفرانس خبري نگذارند و بيانيه ندهند؟!
روزنامه اعتماد با محمدرضا باهنر مصاحبه مفصلی انجام داده است. بخشی از این گفت وگو را می خوانید: در مجموع با چند تا رييس در مجلس كار كرديد؟ تقريبا با همه كار كردم. آقاي هاشمي، آقاي ناطق، آقاي كروبي، همه ديگر. نه اينكه لزوما در هيات رييسه باشم ولي در دوران نمايندگي با تمام روساي مجلس كار كردم. با دولت آقاي خامنهاي، دولتهاي آقاي هاشمي، آقاي خاتمي و احمدينژاد. من با هر ١١ دولت جمهوري اسلامي كار كردهام، به عنوان نماينده در مجلس. فقط مجلس ششم غيبت داشتم كه خب در مجلس پنجم و هفتم با آقاي خاتمي كار كردم. بنابراين من با همه دولتها بودم. و قويترين رييس مجلس از نظر محمدرضا باهنر؟ قويترين؟ والا هركدامشان ابعاد گوناگوني داشتند ولي خب آقاي هاشمي قويتر از همه بود چون جايگاهش بالاتر از رياست مجلس بود؛ يعني عملا آن موقع، وزرا بيشتر از اينكه بروند به نخستوزير گزارش بدهند، ميآمدند به آقاي هاشمي گزارش ميدادند. تقسيم كار در اوايل انقلاب به گونهاي بود كه آقاي هاشمي رييس مجلس شد، شهيد بهشتي رييس قوه قضاييه و حضرت آقا هم رييسجمهور شدند. در جايگاه بعد از آقاي هاشمي در رياست مجلس هم آقاي ناطق قرار داشتند. بيشترين تنش مجلس در سالهاي بعد از انقلاب، با كدام دولت بود؟ دولتهاي نهم و دهم. ميگفتند براي شهردار شدن آقاي احمدينژاد خيلي اصرار داشتيد. بله. با رييسجمهور كه آقاي خاتمي بود و وزير وقت دعوا هم كردم. چرا؟ چون من با آقاي احمدينژاد ٢٠ سال سابقه كار سياسي مشترك داشتيم. ايشان ٢٠ سال عضو جامعه مهندسين بود. اين انتخاب، ارزش دعوا كردن و اين همه اصرار را داشت؟ بله، ايشان شهردار خوبي بود. در رياستجمهوري هم ما اوايل خيلي اميد داشتيم كه كارهاي خوبي بكند. كارهاي بزرگي هم كرد؛ آقاي احمدينژاد كارهايي كرد كه خيلي از روساي جمهور جراتش را نداشتند و الان هم ندارند. اما گاهي اوقات هم خيلي خودراي بود كه هيچ يك از روساي جمهور نبودند. ما الان بعضا ميگوييم كاش خرد دولت يازدهم با شجاعت دولت دهم همراه ميشد. الان خرد وجود دارد ولي شجاعت احمدينژاد وجود ندارد. بالاخره تكليف اصولگراها با آقاي احمدينژاد چه بود؟ ببينيد مسائل سياسي جور ديگري تفسير ميشود؛ من خودم هم با دولت آقاي احمدينژاد زاويه گرفتم. روزهاي اول دولت آقاي احمدينژاد، عدهاي به من ميگفتند وكيلالدوله! فكر ميكردند من از همهچيز دولت ايشان حمايت ميكنم. نخستين بودجهاي كه دولت احمدينژاد به مجلس آورد، اختلافات كارشناسيمان با ايشان و تيمشان در دولت شروع شد. من ميگفتم شما اصلا نميدانيد بودجهريزي يعني چه! اختلافاتمان از همان جا شروع شد و همين طور زاويه گرفت و گرفت. ما با كسي بيعت نبسته بوديم كه بخواهيم هوايش را داشته باشيم كه مثلا چون آقاي احمدينژاد است ديگر ساكت شويم و فقط حمايت كنيم؛ نه اينطوري نبود. با اينكه عضو جامعه مهندسين بود، ولي در انتخابات رياستجمهوري از ايشان حمايت نكرديد! درست است كه ايشان عضو جامعه مهندسين بود و من هم براي شهردار شدنش تلاش و مذاكره كرده بودم ولي در انتخابات رياستجمهوري من رييس ستاد آقاي لاريجاني بودم؛ يعني ميخواهم بگويم ما در اين قضايا، مسائل مملكت را سر رفاقت و دوستي و خاله بازي فدا نميكنيم. در ماجراي حواشي انتخابات سال ٨٨، بعضي از نمايندگان مجلس مثل آقاي مطهري معتقد بودند و البته هستند كه بايد تكليف همهچيز روشن شود و مقصران محاكمه شوند. نظر شما چيست؟ ميدانيد تكليف چطوري بايد روشن بشود؟ اگر به صورت جدي و براساس قوانين موجود كشور محاكمه بشوند، اين آقايان سران فتنه مجازاتشان بالاست. نظام نميخواهد اين كار را بكند. ميگويند چرا حصر را برنميداريد، من سوالي ميكنم از كجا معلوم كه آقايان سران فتنه وقتي آمدند بيرون دوباره كنفرانس خبري نگذارند و بيانيه ندهند؟! در دادگاه كه نميتوانند كنفرانس خبري بگذارند و بيانيه بدهند؛ صرفا محاكمه شوند. گفتم خدمتتان؛ اگر محاكمه شوند، حكم و مجازاتشان خيلي سنگين خواهد بود و طرفداران محاكمه قطعا پشيمان ميشوند. آقاي احمدينژاد هم بايد محاكمه شود؟ يعني ايشان هم در آن ماجراها مقصر بود؟ احمدينژاد در اتفاقات سال ٨٨ تقصير دارد، ولي ببينيد تقصير داشتن تا جرم مرتكب شدن دو مقوله است. يكي هست مجرم است يكي هست مقصر است. آقاي احمدينژاد در انتخابات خوب عمل كرد يا نه؟ نه خيلي بد عمل كرد؛ من هم قبول دارم، كار مجرمانهاش هم اين بود كه در مورد دو، سه نفر مثل آقاي هاشمي و آقاي ناطق حرفهايي را مطرح كرد. اگر زماني دادگاهي در اين باره تشكيل بشود، احمدينژاد بايد آن حرفها را ثابت كند و اگر نتواند، محاكمه ميشود. ولي خب ببينيد، اين حرفهايي كه او زد، تهديد امنيتي نبود، بلكه تهمت فردي بود. كار سران فتنه كار امنيتي بود، كار به هم ريختن كشور بود. اين صحبتها را همان سال ٨٨ هم مطرح ميكرديد؟ بله، قطعا. ولي بعضي از همحزبيهايتان به شما و چند نفر ديگر لقب «ساكتان فتنه» را دادهبودند! حرفهاي من موجود هست. برويد در اينترنت سرچ كنيد، هم صحبتهايم هست و هم موضعگيريها و هم مصاحبههايم. چه كسي گفته من ساكت بودم؟! من همه نقدهايم را مطرح كردم.
دیدگاه تان را بنویسید