روزنامه شرق؛استیفن کینزر: گزارشگر و نویسنده نیویورکتایمز؛ اردوغان تعصبی آتشین نسبت به اقتدار خود دارد و خود و نه حزب یا دولتش را، تنها نیروی محرک ترکیه امروز میداند. (Kinzer,٢٠٠٤: ٤٢)
شخصیت محوری یکی از ویژگیهای برجسته در فرهنگ سیاسی ترکیه است، بهگونهای که گاه اهمیت رهبران سیاسی فراتر از ایدئولوژیها و برنامههای حزبی یا گاه بهطورکلی فراتر از احزاب قرار میگیرد.
اردوغان یکی از این شخصیتها با هویتی دوپاره، هویتی اسلامی و سیاسی گریزناپذیر برای بقا در دولت، نقشی که در آن هم حامیان اسلامی سنتی و هم نقش درخور مخاطبان داخلی را بازی میکند. وی مجموعهای از تضادهاست، پوپولیست اما قدرتطلب، هوادار آزادی و وابسته به جامعه دینی، بهتر است بگوییم مردم ترکیه در هویت متعارض اردوغان نمودی از شأن سیاسی خود را میتوانند ببینند. اردوغان درعینحال که همواره اسلام را منشأ هویت نظام اجتماعی ترکیه میداند علاوهبرآن راه و رسم بهرهبرداری از سکولاریسم و اصول دموکراسی را میداند.
در بررسی شخصیت و دیدگاه سیاسی رجب طیب اردوغان بیشک چهار مؤلفه مهم تأثیر بسزایی داشتهاند. این چهار مورد عبارتند از: ١- محله کاظمپاشا ٢- نظام مدارس محافظهکار دینی امام خطیب ٣- اتحادیه دانشجویی قومی - دینی MTTB ٤- جنبش دیدگاه ملی اربکان
هریک از این موارد بهنوعی در شکلدهی شخصیت سیاسی و جهانبینی اردوغان نقش داشته و در اتخاذ سیاستهای داخلی و خارجی وی بازتاب مشهودی دارد. برای نمونه برای فهم فضای سیاسی حاکم بر کوچه و خیابان ترکیه، وجود دو اصطلاح کابادیه (هویتی برخوردار از شهرت، احترام، عزت، مدافع افراد ضعیف و فقیر و در زبان فارسی جوانمرد) و ماقدور (مظلوم) برای مطرحشدن یک شخصیت سیاسی و محبوبیت آن بسیار تأثیرگذار است. تعابیر کابادیه و ماقدور امکان شناخت نقش نهاد و سازمانها و حافظه اجتماعی ترکیه را تا حدودی فراهم میکند. ویژگیهایی که اردوغان با زندگی در محله کاظمپاشا؛ مکانی که شخصیت وی برای اولینبار در آنجا که یکی از محلههای فقیرنشین است شکل گرفته و با افتادن وی به زندان بهعنوان یک ماقدور یا همان مظلوم بر محبوبیت خود در میان مردم افزود و با بهرهمندی از این دو مورد با محبوبیت بسیار پا به عرصه سیاست گذاشت.
اما این روند ادامه پیدا نکرد و با ورود وی به عرصه سیاست و چرخش در سیاستهای خود از اسلام به سکولاریسم، کمکم نارضایتی افراد نسبت به سیاستهای وی افزایش یافت. اردوغان شخصیتی است که اندک از دموکراسی و فراوان از آزادی میگوید. البته آزادی و دموکراسی که خود به آن معنا میبخشد. آزادی و دموکراسی که در آن به وی اجازه تصمیمگیری و قدرتی فراتر از حزب و منطبق با خواستههای شخصی وی را میدهد. دراینمیان اردوغان افراد وفادار به خود را همواره بر آگاهی حزبی ترجیح داده و خود را در میان افرادی محصور کرده است که تابع دستورات وی باشند و در صورت اطاعتنکردن، به هر ترفندی آنها را کنار میگذارد. این مسئله موجب حضور مشاوران نهچندان قوی در کنار وی شده است. شاید بتوان سناریوی کودتای ساختگی رجب طیب اردوغان را نیز در این راستا معنا بخشید. البته شاید وی به ظن خود با این کار توانسته باشد مخالفان خود را از میدان بهدر کند، اما این مسئله برای مدت کوتاهی میتواند تأثیرگذار بوده و بدونتردید در بلندمدت شرایط داخلی برای وی دشوارتر خواهد شد، بهطوریکه ترکیه امروز میتواند آبستن حوادث بزرگی در آینده باشد.
چرخش عقیدتی و تضاد نهتنها در شخصیت و سیاستهای داخلی اردوغان و حزب عدالت و توسعه نمایان است بلکه در سیاست خارجی این کشور نیز مشاهده میشود، این مسئله بازتابی از دگردیسی در کل جامعه ترکیه امروزی است. اردوغان با ايجاد تنش با برخی از نهادهای خودمختار حکومتی ناکامیهای خود را بیشتر به خارج فرافکنی کرده است. در این راستا شرایط ناآرام منطقه نیز توانسته است تا حدودی به وی کمک کند؛ اما مشکلات خارجی به دنبال خود مشکلات داخلی بسیاری به همراه داشته است.
شرایطی که اردوغان بهراحتی نمیتواند آن را نادیده بگیرد. وی در سیاست خارجی دچار نوعی تضاد و برخورد متعارض با دشمنان و دوستان دیرینه خود شده است؛ بهطوریکه وی سیاستهای راهبردی ترکیه را که در سودای پیوستن به اتحادیه اروپا نیم قرن تلاش کرده است، نادیده گرفته و به دنبال متحدانی مانند روسیه و نقشآفرینی در سوریه است. البته به نظر میرسد با وجود تمام این تضادها و برخوردهای دوگانه در سیاست خارجی، ترکیه دوباره این قطار از مسیر خارجشده سیاست خارجی خود را به مسیر حرکت قبلی خود به سمت اتحادیه اروپا روانه کند؛ اما آنچه مهم است، خسارات ناشی از تأخیر قطار منتهی به اتحادیه اروپاست که ممکن است مدت زمان زیادی ترکیه را با مشکلات بسیار جدی مواجهکند.
دیدگاه تان را بنویسید