ایاد علاوی: بغداد طرحی برای بعد از آزادی موصل ندارد
اینکه یک شیعه سکولار عرب باشی و از گرایشهای سوسیالیستی و لیبرالیستی دفاع کنی باید جزء عجایب روزگار باشد. اینها همه تقریبا در «ایاد علاوی»، معاون فعلی رئیسجمهور عراق، جمع شده است
روزنامه شرق: اینکه یک شیعه سکولار عرب باشی و از گرایشهای سوسیالیستی و لیبرالیستی دفاع کنی باید جزء عجایب روزگار باشد. اینها همه تقریبا در «ایاد علاوی»، معاون فعلی رئیسجمهور عراق، جمع شده است؛ کسی که روزگاری نخستوزیر بود و بعد در انتخابات سال ٢٠١٠ رئیس ائتلاف بزرگ «العراقیه» شد و پیروزی بزرگی به دست آورد، اما بعد، از نخستوزیری جا ماند و ائتلافش در پارلمان یکی از فراکسیونهای مهم شد. بعدها خبرهایی بود که او از سیاست کشورش زده شده و انزوا پیشه کرده است. هماکنون نیز گفته میشود او بدون داشتن قدرتی مشخص، فقط از اوضاع کنونی این کشور انتقاد میکند؛ مسئلهای که خودش بهشدت آن را رد میکند. ایاد هاشم علاوی در این گفتوگو برخی از انتقاداتش را از این اوضاع بازگو میکند.
روند جنگ در موصل را چگونه ارزیابی میکنید؟ من بارها گفته و تکرار کردهام؛ یعنی از دو سال پیش که باید طرحی برای آزادسازی موصل و پس از آن داشته باشیم. این موضوع را بهوضوح برای فرماندهان عراقی و ائتلاف بینالمللی نیز گفتهام که فقدان چنین طرحی میتواند عواقب وخیمی را بهدنبال داشته باشد. بارها در رسانهها بهصراحت از این موضوع سخن گفتهام و یادآور شدهام که ابتدای چنین طرحی میتواند تشکیل یک فرماندهی سیاسی شامل نمایندگان موصل و گروههای مختلف عراقی به علاوه دولت مرکزی و اقليم کردستان و سازمان ملل متحد و برخی دیگر از سیاستمداران باشد، اما متأسفانه این اتفاق تابهحال نیفتاده است. وضعیت موصل بسیار حساس است و نبرد در آن با نبرد در «الانبار» و «صلاحالدین» و... تفاوت دارد. بله درست است که تابهحال پیشرفتهای نظامی حاصل شده است، اما بدون تحقق پیروزیهای سیاسی نمیتوان بر تروریسم غلبه پیدا کرد. ما بدون این نمیتوانیم در نهایت بر داعش پیروز شویم. پیروزی سیاسی هم زمانی به دست میآید که در ساختار روند سیاسی کشور تغییراتی به وجود آمده باشد و ما از آن نظام سهمیهبندی یا بهحاشیهراندن دیگران و طایفهگرایی سیاسی و ریشهکنی [بعثیها] دوری کرده باشیم. زمانی ما ميتوانيم به یک شهروند عراقي بهعنوان اساس و پایه حرکتي نگاه کنیم که از قیدوبند اراده خارجیها خود را خلاص کرده باشیم. بنابراین ما سه مشکل مهم داریم که عبارت است؛ از نزاعهای بینالمللی، دخالتهای منطقهای و اختلافات داخلی.
یک خطر قدیمی
آیا به گمان شما، ائتلاف بینالمللی [به رهبری آمریکا] برای آزادسازی موصل به اندازه کافی مقید به اخراج تروریستها از این شهر هست؟ هرگز. باور ندارم که آنها هم نقشه راه روشنی داشته باشند. من نگرانم که این دور از نبردها تمام شود و بهدنبال آن ما شاهد نبردهای دیگری باشیم. اگر امور را سر جای خودش نگذاریم یا در یک روند صحیح قرار ندهیم که موجب تحکیم وحدت جامعه باشد، بعد از خروج تروریستها چه میشود و آنها کجا خواهند رفت؟ سرنوشت هستههای خاموشی که در سوریه و عراق هستند و منتظر اینکه در آینده عملیات انجام دهند چه میشود؟ اگر برای اینها جواب روشنی نداشته باشیم، درواقع ما صفحه جدیدی را روی تروریسم گشودهایم که خطرناکتر و بدتر از داعش خواهد بود. دیدگاه شما درباره موصل بعد از آزادی چیست. براساس اطلاعات شما بهعنوان معاون رئیسجمهوری، آیا دولت نقشهای روشن برای اداره این شهر در آینده دارد؟ هرگز. به نظرم هیچ نقشه راهی وجود ندارد یا اینکه ما را در جریان آن نگذاشتهاند. بههرحال ما دیدگاه خودمان را درباره موصل تاکنون بارها بیان کردهایم.
جنگ داخلی
ارزیابی شما درباره حضور شبهنظامیان و روحانیون عراقی چیست؟ من به دولت و نهادهای دولتی اعتقاد دارم و به دین هم احترام میگذارم، اما معتقدم که دخالت دین در سیاست به ضرر دین و دولت است. کار مهم روحانیون ارشاد و دفاع از ارزشهای جامعه است. من به هر شکل با سیاسیکردن دین مخالفم.
تعدد نهادهای نظامی و پخششدن سلاح در دست عشایر و طوایف را چگونه ارزیابی میکنید؟ آیا این امر منجر به یک جنگ داخلی در آینده نخواهد شد؟ متأسفانه این جنگ داخلی اکنون نیز در عراق جریان دارد.
چرا ایاد علاوی، نيروي نظامی ندارد، آنهم در کشوری که هر گروه سیاسی برای خود ارتشی دارد؟ من یک پزشک و سیاستمدار هستم، نه شبهنظامی. ظاهر و باطن اینها را قبول ندارم و خودم هم بهدنبال آن نبودهام. من هیچ بدیلی برای نهادهای حرفهای دولت بهخصوص نیروهای مسلح با تمام اشکال آن و یک قوه قضائیه مستقل نمیشناسم. یک سرباز در خط دفاع از عراق و امت عربی هستم.
بنبست
آیا روند سیاسی در عراق به بنبست رسیده است؟ به باور من، عراق در آستانه رسیدن به بنبست است. نبرد موصل تعیینکننده خواهد بود. هرچند اطمینانخاطر دارم که ملت قهرمان ما اجازه نخواهند داد كه شكست بخوريم. میلیونها عراقی فریاد میزنند: «نه به طایفهگرایی، نه به سهمیهبندی و آری به دولت شهروندی و آری به حسابکشی از مفسدان». حتی مراجع بزرگ دینی نیز خواستار اجرای اینها هستند.
آیا فکر نمیکنید عراق از محیط عربی خود دور شده و زیان دیده است؟ به نظر من جواب این سؤال بله است. موضع من همیشه بازگرداندن عراق به دامن محیط عربیاش بوده است. هنگامی که نخستوزیر بودم با سیاستهایی که خلاف این روند بود، مخالفت میکردم.
الان این رابطه را چگونه میبینید؟ بعضیها در عراق با کشورهای عرب اختلاف دارند و معتقد به داشتن رابطهای با آنها نیستند، این در حالی است که برخی از کشورهای عرب سالها پیش تا اواخر سال ٢٠٠٥ و تا امروز از مخالفان دوران صدام حمایت کردهاند. به نظرم ضرورت دارد عراق همچنان در محیط عربی خود باقی بماند و با کشورهای عربی- اسلامی روابط نزدیکی داشته باشد. امیدوارم عراق پلی بین این کشورها باشد. اما متأسفانه الان روابط عراق با محیط عربیاش منفی است. البته عراق باید روابطش را با کل کشورهای جهان توسعه دهد و حتی برای حل مشکلات منطقه و همسایگان آستین بالا بزند.
طایفهگرایی
شما از حضور ایران و قاسم سلیمانی در عراق انتقاد کردهاید. قاسم سلیمانی یک شخص معمولی نیست، بلکه یک مسئول بلندپایه در ایران است. من نمیدانم آیا ایران هم جزء ائتلاف بینالمللی هست یا خیر و آیا بین دولت عراق و ایران توافقاتی رسمی دراینباره امضا شده است یا خیر؟ منظورم توافقاتی است که مجلس هم روی آن نظر داده باشد. ما بههرحال، از ایران تشکر میکنیم که به عراقیها مشاوره نظامی برای مقابله با تروریستها داده است. البته عراق هم مردان نظامی بزرگی دارد؛ افرادی مثل «سلطان هاشم» وزیر دفاع اسبق در زمان صدام که اگر از زندان آزاد شود، نبرد ملی علیه تروریسم به راه خواهد انداخت. من از دخالت کشورهای خارجی انتقاد کرده و میکنم. اما این به معنای دشمنی با ایران نیست، بلکه برعکس، من خواستار برقراری رابطهای خوب و متقابل با ایران هستم. ما از همه کشورهایی که از عراق در جنگ با تروریسم حمایت میکنند، سپاسگزاریم. من حتی به «عبداللهگل»، رئیسجمهوری سابق ترکیه، که یک بار او را بهطور تصادفی در کنفرانس منطقهای عمان دیدم، گفتم هیچ توجیهی برای حضور نیروهای ارتش ترکیه در خاک عراق نیست مگر اینکه معاهدهای رسمی دراینباره امضا شده باشد. پیشنهادی هم دادم که او پسندید و به دولت عراق هم ابلاغ کردم.
ما تا به حال از شما نشنیدهایم دیدگاه روشنی را درباره حشد الشعبی بیان کرده باشید؟ الحشد الشعبی (بسیج مردمی عراق) بر دو نوع است. یک بخشی که متعهد و جنگجو هستند و پشتیبان نیروهای امنیتی در جنگ علیه تروریسم به شمار میروند. اینها رهبرانی دارند که دارای تاریخی از مبارزه در دوران گذشته هستند. یک نوع دیگر هم هست که پراکندهاند. برای همین پیوسته خواستار آن بودهام نیروهای حشد الشعبی در زمره نیروهای امنیتی درآیند و درمجموع اختیار این نیروها به دست دولت باشد.
همکاری با خارج
آیا شما همچنان بر این باورید برای رسیدن به کرسی ریاستجمهوری باید موافقت کشورهای حامی بغداد را داشته باشید؟ برای من این مطرح نیست. اگر میخواستم با موافقت ایران، آمریکا یا هر کشور دیگری بر سر قدرت بمانم که هنوز نخستوزیر بودم، اما من اینطور نیستم. حتی این موضوع بارها به من پیشنهاد شد اما نپذیرفتهام. من یک فرد ملیگرا هستم و به جایی وابستگی ندارم. من به ایران سفر نکردهام ولی آمادگی رفتن به ایران را دارم. بهويژه اگر آنها آمادگی آن را داشته باشند که با هم بنشینیم و درباره مشکلات عراق و منطقه گفتوگو کنیم. اگر به سال ٢٠١٠ برگردید که من در انتخابات پارلمان برنده شدم متوجه ميشويد برخی از کشورها نگذاشتند قدرت را در دست بگيرم. بعضی از رهبران عرب شاهد این ماجرا بودند. یکی از رهبرانی که شاهد این ماجرا بود شخص «ولادیمیر پوتین» رئیسجمهور روسیه، بود. اما من هیچ تکیهگاهی جز ملت عراق ندارم و به لطف خدا همیشه ملت عراق هم با من متحد بوده است.
تعدادی از مقامات کرد گفتند به محض آزادسازی موصل، منطقه خودشان را مستقل اعلام خواهند کرد. آیا ما باید در آینده نزدیک شاهد تقسیم عراق باشیم؟ این حرفها بیشتر واکنشی به تنشهای سیاسی و بنبست عراق بود. برادرم «مسعود بارزانی» مدتها پیش به من گفت از این امر صرفنظر کرده است.
شما از اوضاع عراق خیلی انتقاد میکنید اما کمتر دست به کاری میزنید؟ انتقادکردن که حق من است. از همان ابتدایی که من مسئولیت معاون رئیسجمهوری را پذیرفتم وظیفهام ایجاد آشتی ملی بود، اما این مسئله تحقق پیدا نکرد. الان کار من تلاش برای آن است که عراق به یک ساحل امن و آرام برسد. من اگر از این مسئولیت هم کنار بروم، دستبسته نخواهم ماند و همچنان در خدمت ملت عراق و منطقه خواهم بود. بههرحال، ما از سیاستهای غلط انتقاد میکنیم و برای حل آنها نیز پیشنهاد میدهیم.
آیا از وضعیت عراق به یأس و نومیدی رسیدهاید یا همچنان نسبت به آن خوشبین هستید؟ هرگز، من تا آخرین قطره خونم برای عراق یکپارچه در چارچوب یک دولت شهروندی مبارزه خواهم کرد؛ دولتی که مبتنی بر عدالت، مساوات و حاکمیت قانون باشد. تا زمانی که زندهام امیدم را از دست نخواهم داد. این رسالت من و رسالت پدران و اجدادم بوده است.
انتخابات آینده عراق در چه زمانی و چگونه خواهد بود؟ دراینباره تلاش بسیاری کردیم. درنهایت نامهای به دبیرکل سازمان ملل متحد نوشتم و گفتم اگر قرار است انتخابات به تعویق بیفتد این باید با تصمیم خود عراقیها باشد و سازمان ملل باید از آن پشتیبانی مالی و فنی کند و بر آن نظارت داشته باشد. بحمدالله تصمیم بر این شد انتخابات شوراها و مجلس نمایندگان در یک روز واحد و در ابتدای سال ٢٠١٨ برگزار شود. این یک دستاورد بزرگ ملی برای ما بود.
گفته میشود شما درباره ریشهکنی فساد نیز کارهایی کردهاید؟ من خواستار یک تحقیق جامع و جنایی درباره سرنوشت اموالی شدم که از زمان حمله آمریکا و سرنگونی نظام صدامحسین در سال ٢٠٠٣ تاکنون وارد کشور ما شده است. هدف از این کار آن است که جلوی این فساد رایج در نهادهای دولتی گرفته شود. عراق یکی از فاسدترین کشورهای جهان بهشمار میرود. این را سازمان شفافیت بینالمللی میگوید. تا به حال چندین گزارش بینالمللی درباره هدررفتن این اموال و اختلاس آنها منتشر شده است.
دیدگاه تان را بنویسید