روزنامه آرمان؛ قاسم محبعلي*: اوباما و ترامپ دو رويكرد كاملا متفاوتي نسبت به يكديگر دارند. نميتوان انتظار داشت كه ترامپ پس از ورود رسمي خود به كاخ سفيد كاملا تغيير رفتار داده و برخلاف شعارهاي خود در دوران فعاليتهاي انتخاباتياش رفتار كند، بلكه ترامپ يا هر فرد ديگري كه در جايگاه رياستجمهوري در اين كشور خدمت ميكند، ناگزير بايد متناسب با ساختار حاكم بر آمريكا رفتار كند.
اما بديهي است كه ترامپ چالشهاي عمدهاي براي آمريكا و جهان ايجاد كرده و هزينههايي نيز به جامعه ملل تحميل ميكند. در رابطه با برجام اگرچه برنامه اقدام جامع مشترك يك توافق چند جانبه است، به هر حال يك پاي توافق واشنگتن بوده و از آنجا كه از ابتداي توافق جمهوريخواهان مخالف برجام بودند، اكنون نيز با انتخاب ترامپ به عنوان رئيسجمهور درآمريكا، جمهوريخواهان در اكثريت هستند، بنابراين چگونگي برخورد با برجام به جمهوریخواهان در كنگره بهويژه سنا بستگي دارد. مساله مسلم اين است كه ترامپ قرارداد برجام را براي بررسي به مجلس سنا فرستاده و درآنجا درباره برنامه جامع اقدام مشترك تصميمگيري خواهد شد. در سنا ممكن است بحثهايي درباره مذاكره مجدد ميان طرفهاي گفتوگو با ايران به وجود آيد. اين در حالي است كه طرفهاي گفتوگو روسيه، چين و اروپا بوده و ترامپ براي اينكه يكبار ديگر مذاكرات برجام را از ابتدا به جريان بيندازد، بايد با اين كشورها به توافق برسد. درحقيقت باز هم همهچيز به ترامپ و سنا بستگي دارد.
بنابراين بايد منتظر ماند و ديد كه ترامپ پس از ورود به كاخ سفيد و آغاز كار خود به عنوان رئيسجمهور رسمي آمريكا چگونه ميخواهد با كشورهاي اروپايي، چين و روسيه براي از سرگيري مذاكرات برجام كنار بيايد. البته ازسرگيري مذاكرات برجام ميان گروههاي۱+ ۵ با ايران كمي بعيد به نظر ميرسد، زيرا برجام يك مذاكره چند جانبه بوده و تنها پاي آمريكا در اين توافق در ميان نيست و از سويي پاي منافع همه كشورهاي اروپا، روسيه و چين درميان است. به همين علت به نظر نميرسد كه اين كشورها در نهايت قبول كنند كه يكبار ديگر وارد گفت وگو با ايران شوند، به همان ترتيبي كه ايران قبلا اعلام كرد و گفته در صورت به وجود آمدن هر مشكلي با از سرگيري مذاكرات دوباره موافقت نخواهد کرد. اما آنچه روشن است حتي اگر كشورهاي ديگر راضي به از سرگيري مذاكرات نشوند، بيشك فشارها بر ايران در رابطه با برجام بيشتر خواهد شد. يكي ديگر از نگرانيهاي كشورهاي ذينفع در منطقه سرنوشت خاورميانه و مساله منطقه است كه با روي كار آمدن ترامپ در آمريكا اين نگرانيها روز به روز شدت مييابد. بر اين اساس بايد اذعان داشت رئيسجمهور جديد آمريكا هيچ سياست روشن و شفافي در برابر منطقه
بهويژه سوريه و ساير كشورهاي درگير جنگ و بحران اتخاذ نكرده است و تنها از نابودي داعش، آن هم بهطور ريشهاي سخن به ميان آورد و به اين مساله اشاره كرد كه چرا اوباما از عراق خارج شد و با خروج خود سبب به وجود آمدن داعش در عراق و منطقه گرديد يا چرا اوباما در قبال سوريه سستي به خرج داد.
بنابراين از آنجا كه جمهوريخواهان معتقدند بايد در سوريه و در مقابل اسد شدت عمل بيشتري به خرج داده ميشد، به اين نتيجه ميرسيم كه آنها اعتقادي به كار بينالمللي و گروهي ندارند و تنها به روابط فردي ميانديشند، لذا سرنوشتي نامعلوم در انتظار منطقه و سوريه خواهد بود. به همين دليل ما در آينده شاهد شكلگيري و ظهور يك رويكرد «نو رونالد ريگاني» در سياست خارجه آمريكا خواهيم بود. بديهي است كه ظهور يك ريگان ديگر در آمريكا خطرات جدياي براي منطقه و جهان در برخواهد داشت.
* تحليلگر مسائل بين الملل
دیدگاه تان را بنویسید