روزنامه شرق: موضوع انتخابات آمریکا و احتمال اینکه یک زن به مقام ریاستجمهوری یک کشور قدرتمند دنیا دست یابد، سبب پیگیری روند این انتخابات از سوي علاقهمندان به موضوع عبور زنان از سقفها و دیوارهای شیشهای در سراسر جهان شده است. اما تأسفبار اینکه رقبیان در بازار مبارزات سیاسی و احتمال مشارکت زنان در قدرت، دقیقا در همان دامی گرفتار آمده که دهههاست همه زنان جهان برای اصلاح آن مبارزه میکنند.
نگاه ابزاری به زنان و استفاده از خصوصیات جنسی آنها گاه موجب ربودن صدها نفر از آنان از سوي گروههای سیاسی مخالف دولت در یک نقطه از جهان، گاه موجب فروش آنها به عنوان غنائم جنگی در بازارهای یک منطقه، گاه به عنوان وسیلهای برای کسب رأی و گاه وسیلهای برای بهدرکردن رقیبی بهظاهر قَدَر از میدان رقابتهای ریاستجمهوری شده است. انگار زنان حتی زمانی که برای دستیابی به مقامی سالها سرمایهگذاری کردهاند، مهم نیست که چه راه پرفرازونشینی را طی کردهاند، بلکه مهم این است که شوهران آنها با دیگر زنان چه کردهاند و سایه این روابط جنسی غیراخلاقی، زنان را که خود قربانیان این رفتارهای ناشایست مردانه هستند، وامیدارد که با همین ابزار با رقیب مبارزه کنند.
یعنی حتی در پیشرفتهترین کشورها هنوز ویژگیهای جنسی زنان موضوع جلسات و گردهمآمدنهای مردانه و هنوز جسارت تعرض به زنان مایه بذلهگوییهای مردان است و تأسفبارتر اینکه هنوز رفتار ناشایست مردان بر موفقیت احتمالی تنها زنی که تا آخرین پله نردبان یک «ارتقا» پیش رفته است، تأثیرگذار است. واقعا دنیا به کجا رسیده است؟
دهها سال مبارزه زنان برای به رسمیت شناختهشدن به عنوان یک انسان، اینهمه قوانین و مقررات برای عدالت و برابری، اینهمه موعظههای اخلاقی از گفتار و رفتار پیامبران و بزرگان ادب، چرا بر نگرش نیمی از جامعه (بخوانید مردان) تأثیری نگذاشته و تا نام زنی به میان میآید یا زنان در جایی حضور مییابند، نه انسانبودن آنها بلکه ویژگیهای قابل تصرف آنان چشمان را به خود جلب میکند؟ این پرسشی است برای همه پدران، برادران، همسران و پسران دنیا؛ بشریت را چه شده است که همه چیز را حتی بالاترین مقام تأثیرگذار بر همه تصمیمات جهانی را به چگونگی سوءاستفاده مردان از زنان تقلیل میدهد؟ فقط میتوان بهحال این شرایط تأسف خورد.
دیدگاه تان را بنویسید