سرویس سیاسی فردا: شرکت در انتخابات را از چند منظر می توان بررسی کرد؛ ممکن است برخی از زاویه اصل شرکت در انتخابات اقدام کنند. در این صورت با رای دادن به یک نفر هم آن هدف برآورده می شود. چنین کاری منجر به تقویت و حفظ نهاد انتخابات است. رای دهنده با این کار در پی اعلام حمایت یا تقویت ساختار حاکم است و تاثیرگذاری بر آن را نیز از این طریق هدف خود قرار می دهد.
اما شرکت در انتخابات می تواند وضعیتی حداکثری نیز داشته باشد؛ به عبارتی تمامی افراد مطلوب ما در انتخابات حضور داشته باشند و بتوانیم با خیال راحت هرکدام را که بخواهیم با رای خود انتخاب کنیم. طبیعی است که هرکدام از ما خواهان شرکت در انتخاباتی ایده آل هستیم و تمایل داریم با توجه به شناختی که از افراد در لیست های انتخاباتی داریم، رای دهیم؛ اما ممکن است تعداد نفرات مطلوب و مدنظرمان محدود باشد و نیز اهمیتی برای پیروزی جریان مقابل قائل نباشیم که در این صورت می توان به همان تعداد اندک اکتفا کرد؛ اما اگر کسب تعداد بیشتر کرسی های مجلس توسط رقیب مهم شد؛ دیگر نمی توان به صورت محدود رای داد و باید به همه 30 انتخابی که در اختیار است، رای دهیم. اگر برای رای دادن به 30 نفر حق دارید چرا از آن فقط برای چند نفر استفاده کنید و بقیه لیست را خالی بگذارید؟ باید این را مدنظر داشت که هرجای خالی ما در لیست یک فرصت برای افرادی است که دوست نداریم در مجلس حضور داشته باشند. مسئله دیگری که در این مرحله پیش می آید بحث شناخت است. به نظر می رسد شناخت کامل حتی یک نفر هم امری بسیار دشوار است چه برسد به 30 نفر! به نظر می رسد هیچ راهی برای
رسیدن به این شناخت وجودت ندارد چه آنکه حتی رهبر معظم انقلاب نیز در این خصوص فرمودند: «البته شناخت کاملِ یکایک نامزدها، واقعاً دشوار است اما میتوان با دقت در سوابق و مواضعِ کسانی که فهرستها و لیستهای انتخاباتی را ارائه میکنند، دربارهی لیستها تصمیم گرفت همچنین ایشان تاکید کردند: اگر پیشنهاد دهندگانِ لیستها، مؤمن و انقلابی هستند و خط امام را واقعاً قبول دارند میتوان به لیست آنها دربارهی مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان اعتماد کرد اما اگر به انقلاب و دین و استقلال، چندان اهمیتی نمیدهند و دلشان دنبال حرفهای آمریکا و دیگر بیگانگان است، قابل اعتماد نیستند.»
در این میان وجود و ضرورت احزاب و گروه های سیاسی بیش از پیش نمایان می شود؛ یعنی اینکه افراد عادی با شناختی که از عملکرد و موضع گیری های آن حزب در موضوعات مختلف دیدند تصمیم بگیرند که در انتخابات به افراد مدنظر آن حزب رای بدهند یا نه! اما در کشور ما که حزب به معنای واقعی آن وجود ندارد و احزاب عمدتا فصلی هستند و در موقع انتخابات فعال شده و پس از کارایی خود را از دست می دهند یا توسط دولت های وقت به وجود می آیند و کنشگری مستقل محسوب نمی شوند؛ تکلیف چیست؟
به نظر می رسد در این مرحله از تصمیم گیری افراد جامع باید از کسانی که نسبت به آنها شناخت بیشتری دارند؛ کمک بگیرند. به عبارت دیگر اینکه پیشنهاد دهندگان این لیست ها چه کسانی هستند موضوعیت پیدا می کند. یعنی افراد عادی جامعه که امکان کسب شناخت تک تک کاندیدای مجلس شورای اسلامی را ندارند بهتر است به سرشناسان گروه های سیاسی اعتماد کنند یا مثلا اگر در لیست های پیشنهاد شده حدود 10 یا 15 نفر از افراد را میشناسند به اعتبار افراد شناخته شده به بقیه افراد لیست که نمیشناسند رای دهند.
بنابراین اگر فلسفه حضور و شرکت در انتخابات محل اختلاف نیست و گام بعدی یعنی پیروزی یک جریان سیاسی و حضور آنان در مجلس برایمان حائز اهمیت است و می خواهیم از هر 30 انتخابی که داریم، استفاده کنیم، لازم است شناخت گروهی را به رسمیت بشناسیم و به لیست های مطمئن که توسط افراد پایبند به نظام اسلامی تهیه و تنظیم شده است به صورت کامل اعتماد کنیم.
دیدگاه تان را بنویسید