خبرگزاری مهر: سه نماینده کنگره ایالات متحده آمریکا اخیرا اعلام کرده اند که برای بررسی دوران پسابرجام و نظارت نزدیک بر انتخابات آتی ـ اسفند ۹۴ ـ مجلس شورای اسلامی در کشورمان برگزار شود تقاضای دریافت ویزای ایران را به دفتر حفاظت از منافع کشورمان در واشنگتن تحویل داده اند. «مایکل پمپئو» از ایالت کانزاس، «لی زلدین» از نیویورک و «فرانک لوبییاندو» از نیوجرسی گفته اند: هدف اصلی ما از این سفر نظارت بر انتخابات ایران از نزدیک است! این یک رویداد تاریخی است و ما مایلیم چگونگی دموکراسی ایرانی را از نزدیک مشاهده و بر آن نظارت کنیم. این سه نماینده جمهوریخواه کنگره آمریکا که همگی از مخالفان سرسخت کاخسفید در جریان توافق هستهای با ایران بودند همچنین گفته اند می خواهند با سفر به تهران بر نحوه اجرای توافق هستهای توسط ایران نظارت کنند. آنها در نامه خود پنج هدف از سفر به ایران طرح کردهاند: ـ دیدار با رهبر ایران و مقامهای این کشور از جمله وزیر خارجه و مسئولان برنامه هستهای این کشور ـ ملاقات با زندانیان آمریکایی در ایران ـ بازدید از سایت نظامی پارچین و مراکز هستهای اراک و فردو ـ دریافت توضیحاتی در مورد آزمایشهای اخیر
موشکهای بالستیک ایران ـ دریافت توضیحاتی از مقامهای سپاه پاسداران ایران درباره بازداشت کوتاه ملوانان آمریکایی در جمله پایانی این نامه هم امضاءکنندگان یادآور شده اند که با توجه به مدت کوتاه باقی مانده تا زمان برگزاری انتخابات مجلس در ایران، انتظار دارند ایران به تقاضای صدور ویزای آنها «بدون تاخیر» رسیدگی کند! بر این اساس؛ اقدام این سه نماینده کنگره آمریکا شامل نکاتی است که در زیر بدان اشاره خواهم داشت: نخست اینکه؛ اساسا طرح موضوع سفر سه نماینده کنگره به کشورمان، آن هم برای «نظارت» بر انتخابات مجلس شورای اسلامی و نیز دیگر موارد مطرح شده در نامه، نوعی گستاخی و شیطنت آشکار محسوب می شود، چه، بدیهی است که نمایندگان کنگره ایالات متحده در وضعیت و جایگاهی قرار ندارند که برای انتخابات مجلس شورای اسلامی در کشورمان تعیین تکلیف کرده و علاوه بر آن بخواهند از حوزه های هسته ای، دفاعی و امنیتی بازدید کنند. بنابراین نخستین ملاحظه و انتقاد در این باره متوجه کلیت درخواست این سه نماینده متوهم است که همچنان در خیال آقایی جهان به سر برده و حداقل ۴۰۰ سال از جهان امروز عقب تر زندگی می کنند. نکته قابل تامل اینکه رسانه های
آمریکایی نیز متفوق القول هستند که طرح این درخواست وقیحانه، تنها نوعی مانور تبلیغاتی و رسانه ای از سوی جمهوریخواهان بوده است. نکته دوم به ساختار انتخابات ریاست جمهوری در ایالات متحده آمریکا و نواقص موجود در این ساختار و نقض عینی دموکراسی در آن باز می گردد. در کشوری که مطابق آخرین نظرسنجی های صورت گرفته ۵۴ درصد از شهروندان آن به طور کلی از شیوه محاسبه رای خود در انتخابات آگاهی نداشته و مسئله تقلب در انتخابات بارها در ایالات و مناطق مختلف به فعلیت رسیده است، اساسا سخن گفتن از دموکراسی مضحکانه می نماید. به بیان دقیق تر؛ محاسبه آرای شهروندان آمریکایی با سیستم «کالج الکترال»، خود نمونه عینی نقض دموکراسی است. همچنین در ایالات متحده آمریکا به واسطه امتیازات خاصی که به ایالات بزرگ داده شده است، برخی ایالات کوچک تر از امتیاز رای دهی کمتری برخوردار هستند. به عنوان مثال رای یک شهروند آمریکایی در ایالت «می سی سی پی» کمتر از رای یک شهروند آمریکایی در ایالت «فلوریدا» یا «کالیفرنیا» اهمیت دارد. همچنین در ایالات متحده آمریکا محکومین به زندان حق رای دهی ندارند و از بدیهی ترین حق سیاسی و شهروندی خود محروم هستند، موضوعی که
در هیچ یک از کشورهای دنیا به چشم نمی خورد. بنابراین، در چنین شرایطی سخن گفتن از نظارت بر انتخاباتی خارج از مرزهای آمریکا بیشتر به نوعی شوخی شبیه است! نکته سوم به انتخابات ریاست جمهوری اخیر در ایالات متحده آمریکا باز می گردد. طرفداران «دونالد ترامپ» نامزد جنجالی انتخابات درون حزبی جمهوریخواهان اخیرا شرکت «مایکروسافت» که سیستم شمارش آرای درون حزبی ایالت «آیووا» را طراحی کرده را متهم به دستکاری آرا به سود «تد کروز» کرده اند. شخص دونالد ترامپ نیز صراحتا در همین مرحله نخست انتخابات، تد کروز را متهم به سرقت آرای خود کرده است. این در حالی است که انتخابات ریاست جمهوری آمریکا هنوز در مراحل مقدماتی خود قرار دارد. لذا در جنین شرایطی بهتر بود سه نماینده کنگره آمریکا به جای اینکه راهی دفتر حفاظت منافع ایران در واشنگتن شوند، راهی ایالت آیووا شده و ادعای تقلب در ایستگاه نخست انتخابات درون حزبی جمهوریخواهان را بررسی کنند. نکته بعدی به تجربه دخالت ایالات متحده آمریکا در امور سیاسی دیگر کشورها باز می گردد، چرا که به طور مثال نتیجه دخالت آمریکا در امور داخلی کشور اوکراین، چیزی جز آشوب و خونریزی و بروز بحران مزمن امنیتی و
سیاسی در این کشور نبود. بدون شک همگان سفر «جان مک کین» سناتور جنجالی آمریکایی و برخی دیگر از نمایندگان و سناتورهای آمریکایی به اوکراین را در جریان شورش های سال ۲۰۰۴ میلادی را به یاد می آورند. هم اکنون مک کین به کشور خود بازگشته اما اوکراین غرق در بحران و ناامنی است و در این میان مردم اوکراین قربانی دخالت ایالات متحده و ناتو در امور داخلی خود شده اند. در نهایت اینکه کلیت طرح درخواست سه نماینده آمریکایی مبنی بر نظارت بر انتخابات ایران و بازدید از برخی مراکز، نشانه ای دیگر دال بر تلاش جریانی در ایالات متحده آمریکا مبنی بر عادی سازی پروژه نفوذ در ایران از یک سو و تحمیل نگاه متوهمانه «خود کدخدا پندار» از سوی دیگر است. این اقدام خطرناک مصرف سیاسی ـ تبلیغاتی ـ رسانه ای داشته و هدف از آن روحیه دهی به جریان های ضد انقلاب در خارج و داخل از کشور است. بدیهی است که این اقدام مقامات آمریکایی باید جدی گرفته شده و از سوی دستگاه سیاست خارجی کشورمان با واکنشی قاطعانه و به هنگام همراه شود. بدیهی است که صدای گوش خراش شیپور وارونه ای که مدعیان دروغین ـ دشمنان ـ دموکراسی و مردم سالاری در آمریکا می نوازند دیگر خریداری در جهان
ندارد. متوهمان آقایی جهان باید از این خواب بی تعبیر سر بلند کرده و بدانند که ملت های آزاده جهان دیگر تن به چنین خفت هایی نمی دهند، بلکه این سوپرمن های خیالی آمریکایی هستند که با آن همه دبدبه مقهور سوپرمن های واقعی اما بی ادعای ایرانی در خلیج فارس می شوند و از ترس شلوار خود را نه یک بار که چند بار خیس می کنند...
دیدگاه تان را بنویسید