جمهوري اسلامي: تحليل سياسي هفته
وزارت اطلاعات در اطلاعيهاي از انهدام شبكه جاسوسي وابسته به "سيا" و بازداشت 30 جاسوس خبر داد.
بسمالله الرحمن الرحيم هفته جاري به لحاظ مناسبتي از تقارنهاي مختلفي برخوردار بود كه همگي از خجستگي خاصي حكايت داشتند. بيستم جمادي الثاني روز ولادت معصومهاي بود كه خلقت وامدار اوست، همو كه ريحانه نبي بود و پيامبر مكرم اسلام او را ميبوئيد و مشام جانش را از عطر دل انگيز فاطمي معطر ميكرد و ميفرمود: "فاطمه از من است و من از فاطمه، هر كه او را بيازارد، مرا آزرده و هر كه مرا بيازارد، خدا را به خشم آورده است." همان بانوي برتري كه مهرش، عرش را معنا ميبخشد و قهرش جهان را درهم ميريزد. بانويي كه وقتي به عبادت ميايستاد، نورش آسمان را فرا ميگرفت و خداوندگار جهان، اخلاص و عبوديت او را به رخ فرشتگان ميكشيد. او كه در همسري، درس وفا و ايثار را به زنان عالم از ازل تا ابد داد و فرزنداني را در دامن پرفضيلتش پروراند كه تجسم كامل همه خوبيها بودند و امام خميني كه ولادتش قرين با ميلاد خجسته آن حضرت است، در وصفش ميگويد: "فاطمه زهرا(س) زني بود كه از حجرهاي كوچك و خانهاي محقر، انسانهايي تربيت كرد كه نورشان از بسيط خاك تا آن سوي افلاك و از عالم ملك تا آن سوي ملكوت اعلي ميدرخشد." درود بيپايان خدا بر او كه جلوه نور الهي و مهبط وحي و اسوه برگزيدگان و مربي زبدگان عالم بود. در اين هفته تقارن سالروز آزادسازي خرمشهر با ميلاد حضرت صديقه كبري فاطمه زهرا(س) و امام خميني از اتفاقهاي مباركي است كه ما را به تأملي ويژه وامي دارد. اين مناسبت، يادآور شبهاي دلهره آميز و پربيم و اميد عملياتهاي سخت هشت سال دفاع مقدس است كه نام مبارك حضرت زهرا(س) رمز گشاينده و خط شكن عمليات و آرامش بخش دلهاي رزمندگان بود. سوم خرداد نيز يادآور جوانمرداني بود كه با لبهاي خشكيده از نبردي سخت، با چشماني سرشار از اشك شوق و قلبهايي مالامال از ذكرام الائمه(س) به كوچههاي ويران خونين شهر پا گذاشتند و پرچم پيروزي را بر بام منارههاي آن به اهتزاز در آوردند. عمليات پيروزمندانه بيت المقدس كه آزادي خرمشهر را پس از 575 روز در سوم خرداد سال 1361 رقم زد، ضربهاي اساسي و تعيين كننده بر پيكر دشمن بعثي وارد ساخت و تمامي معادلات، باورها و ذهنيتها درباره توانمنديها و قابليتهاي نظامي دشمن را تغيير داد. با آزادسازي خرمشهر و فرو ريختن دژهاي متجاوزين بعثي، استكبار جهاني و حاميان ماشين جنگي صدام به ويژه آمريكا و ارتجاع عرب منطقه غافلگير شدند و وضعيت جديد در صحنه سياسي - نظامي جنگ تحميلي و تحولات ناشي از آن پديد آمد. امروز كه 29سال از آن حادثه ميگذرد، هر چند كه شاهد قدرت بازو و رشادت رزمندگان در آزادسازي خونين شهر هستيم ولي در نهايت تأسف بايد اعتراف كنيم كه وضعيت امروز اين شهر به لحاظ بازسازي و ايجاد تأسيسات زيربنايي كه بتوان با جرأت ادعا كرد كه "خونين شهر" به "خرمشهر" تبديل شده و شرايط مطلوب را بدست آورده، فاصله زيادي دارد چه خوبست همچنان كه ياد و خاطره 6 هزار شهيد عمليات بيت المقدس كه براي آزادي 6 هزار كيلومتر از خاك ميهنمان در خون خود غلتيدند را در تاريخ حماسه آفرين سرزمين ايران گرامي ميداريم، خاطره شيرين بازسازي كامل خرمشهر را نيز در ذهن ملت ايران جاودانه سازيم و چه نيكو است كه ياد همه مجاهدان حماسه خرمشهر را از شهيد محمد جهانآرا گرفته تا شهيد حسين خرازي، از شهيد وزوايي گرفته تا شهيد محمود شهبازي، زنده ياد حاج احمد متوسليان و... همه آناني را كه براي پايداري و استقلال و امنيت كشور از جان گذشتند با سعي و تلاش در بازسازي و جبران كاستيها پاس بداريم. هفته جاري تخلفات دولت در زمينه عدم اجراي قوانين و تن ندادن به ادغام وزارتخانهها از طريق تصويب تشكيلات جديد در مجلس و سپس معرفي وزراي پيشنهادي، همچنان موضوع روز بود و اعتراض نمايندگان مردم و افكار عمومي را به دنبال داشت. شايد اكنون علاوه بر بيقانوني، بيتفاوتي به اعتراضات مراجع قانوني به شيوه مرسوم دولت دهم تبديل شده كه تداوم آن قطعاً هزينههايي را براي كشور به دنبال خواهد داشت، لذا عقلاي قوم بايد هرچه سريعتر راهي براي خلاصي از اين وضعيت بيابند. در اين هفته وزارت اطلاعات در اطلاعيهاي از انهدام شبكه جاسوسي وابسته به "سيا" و بازداشت 30 جاسوس خبر داد. اين شبكه پيچيده جاسوسي و خرابكاري وابسته به سازمان جاسوسي آمريكا در داخل و خارج كشور فعال بوده و سعي در جذب عوامل اطلاعاتي و جمع آوري اطلاعات داشت كه با هوشياري كشف و متلاشي شد. اين خبر نه به معناي پايان يافتن اقدامات خصمانه و ستيزه جويانه آمريكا عليه نظام جمهوري اسلامي بلكه نشان دهنده طيف وسيع اقداماتي است كه آمريكائيها از طرق مختلف و كانالهاي گوناگون در مقابله با جمهوري اسلامي ايران انجام ميدهند. در موضوعات خارجي هفته، حمايتهاي همه جانبه باراك اوباما از رژيم صهيونيستي، موضع گيريهاي ضداشغالگري مردم و مجلس افغانستان و درخواست غيرمسئولانه رئيسجمهور تركيه از جنبش حماس براي شناسايي رژيم صهيونيستي، از رخدادهاي مهم خبري بودند. اين هفته باراك اوباما رئيسجمهور آمريكا با حضور در مقر لابي صهيونيستي آمريكا موسوم به "آيپك" به كرنش در مقابل صهيونيسم پرداخت و كوشيد به صهيونيستهاي آمريكا اين اطمينان را بدهد كه هرگز در دفاع از رژيم صهيونيستي و سياستهاي آن ترديد نخواهد كرد. ابراز وفاداري رئيس جمهوري آمريكا به صهيونيسم و اعلام تعهد وي به صيانت از موجوديت رژيم صهيونيستي پس از آن صورت گرفت كه اوباما خواستار تشكيل كشور فلسطين در مرزهاي 1346 شده بود. اوباما در جلسه آيپك و در حضور صهيونيستهاي آمريكا گفت كه منظور وي از اظهارات قبلياش به اين معني نيست كه وي از تشكيل كشور مستقل فلسطيني حمايت ميكند بلكه منظور وي تأسيس تشكيلاتي براي فلسطيني هاست كه بدون ارتش و سلاح بوده و در اين تشكيلات آوارگان فلسطيني نيز حق بازگشت نخواهند داشت! چرخش 180 درجهاي اوباما و عقب نشيني آشكار وي، به فاصله تنها دو روز، نشان دهنده اين است كه وي شديداً از سوي لابي صهيونيستي آمريكا مورد تهديد و فشار قرار گرفته است. اوباما كه در اين جلسه به طرز چندش آوري ميكوشيد نوكري و سرسپردگياش به صهيونيستها را به اثبات برساند، تاكيد كرد دولت وي به تحقق و حفظ برتري نظامي رژيم صهيونيستي در منطقه پايبند خواهد بود. اين اظهارات نوكرمابانه اوباما، اگرچه غيرمنتظره نبود و روال همه رؤساي جمهوري آمريكا، از ابتداي تأسيس رژيم منحوس صهيونيستي تاكنون بوده است، ولي خوش بيني ساده انديشان منطقه را به يأس مبدل ساخت و دروغ بودن ادعاهاي صلح طلبي اوباما را آشكار ساخت. اوباما در مبارزات انتخاباتي خود چنين وانمود ميكرد كه اگر قدرت را دردست بگيرد، سياستهاي آمريكا در جهان و منطقه به خصوص درباره بحران فلسطين را مورد بازنگري قرار خواهد داد ولي از زمان روي كار آمدن وي، هيچ تغييري در سياستهاي آمريكا در حمايت ظالمانهاش از صهيونيستهاي اشغالگر به وجود نيامده است و فلسطينيها كمترين حقي را در چارچوب سياستهاي خارجي اوباما ندارند. واقعيت اين است كه اوباما، حتي اگر هم نيت ديگري به جز اين داشته باشد، در چارچوب قدرت و حكومت آمريكا، امكان بروز و اجراي آنرا ندارد و اساساً، وفاداري به رژيم صهيونيستي و تعهد كامل به حفاظت و دفاع از موجوديت اين رژيم، الزام اوليه و اصلي رسيدن به پست و مقام در آمريكاست و به عبارت ديگر، هرگونه تخطي مقامات آمريكايي از سرسپردگي به رژيم صهيونيستي، مساوي با سقوط ميباشد و اين واقعيتي است كه خود آمريكائيها نيز ابايي ندارند آنرا بيان كنند. در چنين شرايطي و با حمايتهاي همه جانبه آمريكا از رژيم صهيونيستي، قطعاً آمريكا نميتواند يك ميانجي منصف براي بحران فلسطين باشد. تحولات اخير، يكبار ديگر بر اين واقعيت تأكيد گذاشت كه تنها راه دستيابي ملت فلسطين به حقوق خود و نجات از شر صهيونيستهاي اشغالي، در گرو تكيه آنها بر توان مبارزاتي خود و همچنين حمايت ملتهاي مسلمان از فلسطينيها ميباشد. در واقع، اوباما، همان بوش است كه تنها تفاوت آنها در رنگ پوستشان و سياستهاي تبليغي آنها ميباشد ولي در اصل، هدف همه روساي جمهوري آمريكا، پشتيباني از موجوديت رژيم صهيونيستي و مخالفت با خواست ملت تحت ستم فلسطين ميباشد. اين هفته، عبدالله گل، رئيسجمهور تركيه در اظهاراتي غيرمنتظره و غيرمسئولانه از جنبش حماس خواست رژيم صهيونيستي را به رسميت بشناسد. درخواست اين مقام ارشد تركيهاي از حماس براي پذيرش موجوديت رژيم صهيونيستي درحالي صورت ميگيرد كه رژيم صهيونيستي كمترين حقي را نه تنها براي حماس بلكه براي كل فلسطينيها قائل نيست. عبدالله گل براي اين پرسش پاسخي ندارد كه چرا بايد جنبش حماس، رژيم صهيونيستي را به رسميت بشناسد درحالي كه اين رژيم با زور و سركوب و جنايت در سرزمين اسلامي فلسطين به وجود آمده است و پس از گذشت 60 سال، از هيچگونه جنايت و تجاوزي در حق ملت فلسطين ابا ندارد. رژيم صهيونيستي نه تنها خيانت را در حق ملت فلسطين به اوج رسانده بلكه سال گذشته با كمال گستاخي و وحشيگري، كشتي امدادي اعزام شده از تركيه را مورد حمله قرار داد و 9 نفر از شهروندان تركيهاي را به قتل رساند و تاكنون حتي حاضر به عذرخواهي شفاهي در قبال اين جنايت آشكار و ضد بشري نشده است. آيا عبدالله گل نميداند كه شناسايي رژيم صهيونيستي از سوي حماس نه تنها هيچ گشايشي در قضيه فلسطين ايجاد نميكند بلكه رِژيم صهيونيستي را در پيگيري اهداف توسعه طلبانهاش گستاختر خواهد ساخت؟ رژيم صهيونيستي با حمايت حاميان غربيش درصدد است سد مقاومت فلسطينيها را بشكند كه درحال حاضر، مصداق آن، جنبش حماس ميباشد و متأسفانه رئيسجمهور تركيه به عنوان رئيس يك كشور مسلمان نيز با اين توطئه همراه و همگام شده و به فلسطينيها فشار وارد ميكند. اين هفته، مجلس افغانستان، خواستار پايان دادن به عمليات خارجي در اين كشور شد و تظاهرات گستردهاي نيز عليه روند كشتار غيرنظاميان توسط نيروهاي غربي در اين كشور برگزار گرديد. واقعيت اين است كه ملت افغانستان از حضور ناخواسته نظاميان ناتو و ادامه جنايتهاي آنان، تحت پوشش مبارزه با تروريسم، به جان آمدهاند و ديگر نميخواهند سايه اشغالگران را بر سر خود تحمل كنند. دولتهاي غربي افغانستان را از 10 سال قبل به جولانگاه نظاميان خود تبديل كردهاند و به بهانه مبارزه با تروريسم، خاك اين كشور را مورد تاخت و تاز قرار داده و تاكنون صدها نفر از مردم افغانستان در اين حملات قرباني شدهاند. اكنون، گذشت 10 سال و قوت گرفتن خروج نيروهاي آمريكايي، زمينه را براي خلاص شدن ملت افغانستان از شر اين ميهمانان ناخوانده فراهم ساخته است ولي زمزمههايي در ميان آمريكاييها شنيده ميشود كه اين كشور قصد ندارد پس از اتمام سال ميلادي جاري، به عنوان آخرين مهلت حضور آمريكائيها در افغانستان، اين كشور را ترك كند. اين هفته شعلههاي انقلاب در كشورهاي عربي همچنان فروزان بود و اكثر اين كشورها از يمن، ليبي، بحرين تا سوريه، شاهد برگزاري تظاهرات و اعتراضات ضد دولتي بودند. در يمن، ديكتاتور اين كشور بار ديگر هرگونه كنارهگيري از قدرت را رد كرد و طرح شوراي همكاري خليج فارس را نيز نپذيرفت. با اينحال، اكثر شهرهاي اين كشور طي روزهاي گذشته صحنه تظاهرات گسترده ضد ديكتاتوري بود كه در برخي موارد منجر به قتل تظاهر كنندگان توسط نيروهاي علي عبدالله صالح گرديد. در بحرين نيز، مردم اين كشور عليرغم سياستهاي سركوبگرانه و وحشيانه رژيم منامه و همدست آن، يعني رژيم رياض، به اعتراضات حق طلبانه و آزاديخواهانه ادامه دادند. در مجموع به نظر ميرسد خرداد ماه، ماه سقوط ديكتاتورهاي يمن و ليبي باشد.
دیدگاه تان را بنویسید