با ادامه روند انقلاب ها در کشورهای عربی خاورمیانه و کشیده شدن آن به دیگر کشورهای عربی، کشور ترکیه نیز به موضع گیری آشکار و حمایت از انقلابیون پرداخت. احمد داود اغلو- وزیر امور خارجه ترکیه در یادداشتی در روزنامه گاردین چاپ لندن، به تحلیل این انقلاب ها پرداخت.
به گزارش سرویس بین الملل«فردا» به نقل از گاردین، داود اغلو با اشاره به پیشینه تاریخی کشورهای خاورمیانه در طول تاریخ عنوان کرد« در سده گذشته، در منطقه ما -غرب آسیا و جنوب مدیترانه- دو بیقاعدگی رخ دادند: استعمار: که از دهه ۳۰ تا ۵۰ میلادی منطقه را به واحدهای استعماری تقسیم کرد. این اقدام ارتباطات طبیعی میان مردم و جوامع آنها را قطع کرد. برای مثال، سوریه مستعمره فرانسه بود و عراق مستعمره انگلستان. در نتیجه این اقدام ارتباطات تاریخی و اقتصادی میان دمشق و بغداد قطع شدند.
دومین بی قاعدگی، آغاز جنگ سرد بود. جنگ سرد فاصلهها را افزایش داد و کشورهایی که برای قرون متمادی با یکدیگر همزیستی داشتند، به دشمنان یکدیگر مبدل کرد. برای مثال ترکیه و سوریه. ما در جبهه ناتو بودیم و سوریه در جبهه شرق. مرز میان این دو کشور مرز میان دو ملت نبود بلکه مرزی بود میان دو بلوک. یمن هم در آن برهه تاریخی به دو کشور تقسیم شد.»
او در ادامه مقاله خود با اشاره به روند انقلاب ها در کشورهای خاورمیانه اعلام کرد« اما حالا، زمان عادی سازی جریان تاریخ فرا رسیده است. به نظر من تمام انقلابهایی که در کشورهای عربی در جریانند، فرایندهای تاخیری بودند که بایستی در دهه ۸۰ و ۹۰ رخ میدادند. همان گونه که در اروپای شرقی رخ دادند، اما بنا به هر دلیلی این اتفاقات رخ ندادند. این انقلابها رخ ندادند زیرا که برخیها معتقد بودند کشورهای عربی نیازی به دموکراسی ندارند و در این کشورها بایستی دیکتاتورهایی حضور داشته باشند تا وضع موجود را حفظ کنند و از رادیکالیسم اسلامی پیشگیری کنند. برخی کشورها و رهبران آنها که از حکومت های خود سرمست بودند، این طور عنوان میکردند که دموکراسی در خاورمیانه امنیت منطقه را به خطر خواهد انداخت.»
او در بخش دیگری از مقاله خود با اشاره به ارزش توده های مردم و تاثیر گذاری آنها در سرنوشت تاریخ آنها راهکارهایی را برای خروج از این بحران ارائه می دهد. او در خاتمه نیز از قابلیت های منطقه خاورمیانه سخن به میان می آوردو عنوان می کند« حال زمان آمایش مجدد تاریخ فرا رسیده است تا منطقه خود را به ثبات، آزادی، ثروت، بازآفرینی فرهنگی و همزیستی بازگردانیم. در این نظم جدید منطقهای، خشونت کمتری اعمال خواهد شد و موانع کمتری میان دولتها خواهد بود. اما از سوی دیگر بایستی استقلال اقتصادی، گفتگوهای سیاسی و تعاملات فرهنگی بیشتر شوند.
در برهه کنونی، جهان بدنبال نظم جدید سیاسی است. پس از بحران مالی جهانی، ما نیازمند نظم اقتصادی هستیم که بر مبنای عدالت و احترام متقابل شکل گیرد. منطقه ما نیز میتواند در شکل گیری این نظم در حال ظهور تاثیر گذار باشد.» برای مطالعه متن کامل به اینجا ( + ) را بخوانید.
دیدگاه تان را بنویسید