عراقچی: به آمریکا همچنان بی اعتمادیم
مهمترین واکنش از رئیس دستگاه دیپلماسی دولت یعنی سید عباس عراقچی بود که در حاشیه نشست هیئت دولت درباره برخی گمانهزنیهای رسانهای درباره تبادل پیام میان ایران و آمریکا گفت: هیچ پیام مشخصی بین ایران و آمریکا نه ارسال و نه دریافت شده است و ملاک ما همان بی اعتمادی گذشته است که باید با اقدامات عملی رفع شود؛ آنچه گفته میشود فقط در رسانههاست.
پس از بیانات مهم رهبرانقلاب در خصوص تعاملات دیپلماتیک با دشمن و تعبیر ایشان به دشمنی آن ها پشت لبخندهای دیپلماسی و اشاره رهبر حکیم انقلاب به این که حواسمان باشد که با چه کسی مواجهیم، با چه کسی معامله می کنیم، با چه کسی داریم حرف می زنیم، تحلیل های متفاوتی از بیانات ایشان در رسانه های مختلف منتشر شد. مهمترین واکنش ها را در این گزارش می خوانید :
عراقچی: هیچ پیام مشخصی بین ایران و آمریکا نه ارسال و نه دریافت شده است
مهمترین واکنش از رئیس دستگاه دیپلماسی دولت یعنی سید عباس عراقچی بود که در حاشیه نشست هیئت دولت درباره برخی گمانهزنیهای رسانهای درباره تبادل پیام میان ایران و آمریکا گفت: هیچ پیام مشخصی بین ایران و آمریکا نه ارسال و نه دریافت شده است و ملاک ما همان بی اعتمادی گذشته است که باید با اقدامات عملی رفع شود؛ آنچه گفته میشود فقط در رسانههاست. وی با اشاره به گفتوگوی خود با شبکه اسکای نیوز در خصوص مذاکره ایران با آمریکا اظهار کرد: صحبت من در مصاحبه کاملا روشن بود، گفتوگوهای ما با کشورهای اروپایی جریان دارد و در طرف مقابل منتظر تبیین سیاستهای آنها هستیم و آنها را بررسی خواهیم کرد. اگر جمع بندی در کشور به سمتی رود که امکان شکلگیری مذاکراتی به صورت برابر وجود دارد، درباره آن تصمیم گیری خواهد شد. عراقچی با اشاره به اینکه در حال حاضر هیچ تصمیمی در این زمینه وجود ندارد، درباره هرگونه توافق و مذاکره با آمریکا گفت: ملاک ما همان بی اعتمادی گذشته است که همچنان حاکم بر روابط دو کشور است. ما قبلا توافق کردیم، ایران این توافق را اجرا کرد اما آنها بودند که آن را به هم زدند. طبیعتا رفع این بی اعتمادی به این آسانی و با کلمات خوب و زیبا امکان پذیر نیست و احتیاج به اقدامات عملی و سیاستهای مشخص دارد. زمانی که ما از این سیاست ها مطلع شویم شرایط را بررسی کرده و تصمیم خواهیم گرفت.
حاجی بابایی : مذاکره لازمه پیشرفت است اما...
حاجی بابایی، نایب رئیس مجلس شورای اسلامی نیز در این خصوص با اظهار این نکته که مذاکره لازمه پیشرفت است گفت: مذاکره، ضرورتی برای پیشرفت کشور است، حتما باید مذاکره کنیم، شکی نداریم، اما مذاکره باید براساس ایده مبعث باشد. هر مذاکرهای که در مسیر مبعث نباشد، شکست خورده، نمیتواند پیروزی به دنبال داشته باشد و خواسته مقاومت باشد. امروز مقاومت و ایستادگی ملتهای منطقه از غزه و یمن تا لبنان و ایران به جهانیان نشان داده که در برابر قدرت مقاومت، سلطهگری راهی جز عقبنشینی ندارد. آمریکا و متحدانش اکنون دریافتهاند که قدرت مقاومت، غیرقابل شکست است. حتی رئیسجمهور جدید آمریکا پیش از آغاز کار خود، به این نتیجه رسید که نتانیاهو باید زانو بزند و با غزه صلح کند؛ این یعنی مقاومت، معادلات قدرت را تغییر داده است. مردم عزیز ما باید بدانند که برای شکست تحریمها، ترکاندن بادکنک گرانی و تورم، و ایجاد یک اقتصاد پویا، نیازمند تصمیمات بزرگ و حضور گسترده مردم هستیم. مذاکره میکنیم، لفظ مذاکره یعنی ۲ نفر بنشینند مساوی مذاکره کنند، ۲ نفر مساوی بنشینند با همدیگر عادلانه با هم نظر دهند، ما میخواهیم آمریکا عادلانه نظر دهد، آمریکا به ما میگوید نباید اصلا انرژی هستهای داشته باشید، ولی رژیم صهیونیستی باید داشته باشد. شما نباید در صحنه بین المللی حضور داشته باشید، ولی رژیم صهیونیستی باید حضور داشته باشد، من باید بگویم شما چند تا سانتریفیوژ داشته باشید و چطور زندگی کنید و من بگویم فلان کشور رودخانه را سد بزند که سیستان و بلوچستان ما خشک شود. اینها را وقتی اعلام میکند اینها را چه کسی بپذیرد، شما شهروند درجه یک هستید و ما هم شهروند درجه یک هستیم.کشور ما اولین کشوری است که اعتقاد به مذاکره دارد، ما هر جای دنیا، جز رژیم صهیونیستی که آن را به رسمیت نمیشناسیم حتی با آمریکا حاضر به مذاکره هستیم، اما مذاکره باید عادلانه باشد، بشینیم و بگوییم دو دو تا چهار تا و چهارچهار تا ۱۶ تا، اگر ما میخواهیم آمریکا باید بخواهد، کجا آمریکا با ما این مذاکره را خواسته است؟
آیا مجوز مذاکره صادر شد؟
خبرگزاری فارس در یک یادداشت به تحلیل بیانات رهبرانقلاب پرداخت و معتقد بود نه تنها هیچ پالسی مثبتی در بیان رهبری وجود نداشته بلکه کسانی که صدور مجوز مذاکره را از بیانات رهبرانقلاب برداشت کردند در واقع موجب تحریف آن سخنان شدند. در یادداشت فارس آمده است : رهبر انقلاب در تشریح شرایط مذاکره یک اصل مهم را اعلام میکنند و آن این که شرط اصلی در مذاکره، «شناخت» طرف مقابل است. آنجا که ایشان میفرماید «حواسمان باشد که با چه کسی مواجهیم و ...». سؤال این جاست که آیا حامیان مذاکره اساساً طرف مقابل را میشناسند؟ بر اساس بیانات رهبر انقلاب در شرایطی که این شناخت وجود داشته باشد «ممکن است» معاملهای هم شکل بگیرد. کسانی که تا دیروز امضای وزیر خارجه آمریکا را تضمین برجام میدانستند و اطمینان میدادند که اگر آمریکا بخواهد هم نمیتواند از برجام خارج شود، پاسخشان در برابر وضعیت فعلی برجام چیست؟ آیا میتوانند ادعا کنند آمریکا و غرب را میشناسند؟ آیا اکنون که طرف مقابل مدام ایران را تهدید به اجرای مکانیسم ماشه میکند متولیان برجام چه پاسخی دارند؟ مهمترین علامت سؤال در «شناخت» حامیان مذاکره از طرف مقابل است.زمانی که شرایط مذاکره وجود نداشته باشد سخن گفتن از مجوز مذاکره هم بیمعنا است و اساساً موضوع بیانات رهبر انقلاب نبوده است. اما برخی بیتوجه به اصل مسئله در تلاشاند خط تحریف سخنان رهبری را در پیش گیرند. روح و مغز و کل بیانات رهبر انقلاب در تبیین شرایط جهان و خباثت دشمن است. چگونه میشود که بعد از این همه تشریح مسئله و نشان دادن واقعیت طرف جنایتکار غربی، برخی در داخل بتوانند از این سخنان تعابیر نزدیک به مجوز مذاکرات استخراج کنند؟ دستگاه عریضوطویل رسانهای دشمن مترصد فرصت است تا بتواند از هر بهانهای زمینههای شکلگیری مذاکرات را فراهم سازد. همان جریانی که پیشتر سخنان رئیسجمهور در آمریکا را پیش از انتشار کامل تغییر دادند و از تردیدهای آقای پزشکیان درباره مذاکره، «التماس به مذاکره» ساختند اکنون در تلاشاند از تبیین و روشنگری رهبر انقلاب، مجوز مذاکره تولید کنند. البته برخی جریانات داخلی نیز که سادهانگارانه با مسئله مواجه شدند در ضریب خوردن مسئله بیتقصیر نبودند.
نباید دنبال دوستی پنهان باشیم
روزنامه هم میهن نیز با برداشتی متفاوت از بیانات رهبرانقلاب نوشت : اینها سخنانی دقیق و برای تفاهم همگانی مناسب است. برخلاف شعارهای پوچی که اصل گفتوگو و دیپلماسی را نفی میکند؛ شعارهایی که هدف آن نه مبارزه با آمریکا که علیه مقامات داخلی است. بیش از هر چیز باید بر رعایت ملاحظات واقعی مردم و کشور تاکید کرد و تمرکز داشت. باید راهی برای حل مسائل خارجی از طریق تعامل و گفتوگو پیدا کرد. ولی آیا این به منزله حسنظن داشتن به طرف مقابل است؟ قطعاً خیر. همه کشورها دنبال منافع خود هستند. لبخندهای دیپلماتیک، فاقد وجه اخلاقی و دوستی است. همانطور که خندههای ما نیز نباید واجد این مضمون باشد. ما نباید دنبال دوستی پنهان با هیچ کشوری باشیم. هر چه هست، باید پیش چشمان مردم و آشکار باشد.گفتوگو یا معامله کردن با هر کشوری مقتضیات خاص خود را دارد. اصل بر بیاعتمادی است و هیچگاه هم نباید بنا را بر اعتماد گذاشت. مبنای اصلی برای آغاز گفتوگو و در پایان توافق یا عدم توافق، قدرت و تامین منافع ملی است. مسئله امروز ما گفتوگو کردن یا پرهیز از گفتوگو نیست. مسئله اصلی تعیین و توافق روی منافع ملی، سپس افزایش قدرت کشور است تا از این منافع پاسداری کند. طبیعی است که تحقق چنین هدفی با حداقل هزینه جز از طریق گفتوگوی دیپلماتیک ممکن نیست. گفتوگویی که نباید در آن مرتکب این اشتباه شد که به طرف مقابل اعتماد کرد.هر توافقی باید ضمانتهای اجرایی کافی داشته باشد. با این ملاحظات و اصول، راه برای تامین منافع ملی هموار است. نباید چندان در بند مخالفتهای تندروها بود. شاید مخالفت آنان از جهاتی مفید هم باشد. اول از حیث فقدان منطق آنان در نفی اصل گفتوگو است. چنین موضعی با هیچ معیار عقلی سازگاری ندارد و همین امر آنان را در موضع ضعف قرار میدهد.
دیدگاه تان را بنویسید