تحریف، گام دوم ترور
اقدام جنونآمیز رژیم صهیونیستی در ترور اسماعیل هنیه، رئیس دفتر سیاسی حماس در تهران و سپس سردرگمی از چگونگی و سطح پاسخ تهران به این اقدام جنایتکارانه، چنان ترس و وحشتی بر سران این رژیم حاکم کرده که آنها راهی جز روایتسازی دروغین از این اقدام تروریستی نیافتهاند.
اقدام جنونآمیز رژیم صهیونیستی در ترور اسماعیل هنیه، رئیس دفتر سیاسی حماس در تهران و سپس سردرگمی از چگونگی و سطح پاسخ تهران به این اقدام جنایتکارانه، چنان ترس و وحشتی بر سران این رژیم حاکم کرده که آنها راهی جز روایتسازی دروغین از این اقدام تروریستی نیافتهاند.
از این رو، رسانههای غربی و عمدتاً امریکایی و انگلیسی برای سرپوش نهادن بر این فضاحت بینالمللی دست به کار شدهاند تا با روایتهای جعلی از بار حقوقی و فشارهای بینالمللی علیه رژیم صهیونیستی بکاهند و در ادامه این سناریو، با فضاسازی برای غیرموجه جلوه دادن اقدام مشروع و خونخواهانه ایران، افکار عمومی جهانی را از واقعیت این اقدام تروریستی منحرف سازند.
این اقدام رسانهای که در قالب عملیات روانی و پیوست رسانهای و تبلیغاتی دشمن قابل ارزیابی و تحلیل است، البته اتفاق جدیدی نیست و دشمن در موارد مشابه یا با سکوت خبری و ابهام یا با تحریف و خبرسازی کوشیده است از مسئولیت اقدامات جنایتکارانه خود شانه خالی کند. از این رو، کمتر میتوان سراغ داشت که طی چند دهه اخیر مقامات رژیم صهیونیستی در توضیح رفتارهای تروریستی خود، خصوصاً اگر طرف مقابل جمهوری اسلامی ایران باشد، صراحت داشته و مواضع رسمی اتخاذ کرده باشند.
هنوز چند روزی از حادثه تروریسی در تهران نگذشته که ابتدا روزنامه امریکایی نیویورک تایمز به نقل از چند مقام مطلع (موهوم) درباره شیوه شهادت اسماعیل هنیه ادعایی را به نقل از هفت منبع مطرح کرد که بر اساس آن هنیه با بمبی که دو ماه پیش در اتاقش کار گذاشته شده ترور شده است! سپس برای تکمیل این زنجیره ادعایی دیگر روزنامهها و شبکههای تلویزیونی همسو، به باز نشر آن پرداختند و با ارائه تحلیل و گزارشهای مختلف کوشیدند به زعم خود از بار حقوقی این اقدام بکاهند و ردپای رژیم صهیونیستی را در این ترور پاک کنند.
اکسیوس و بلومبرگ، دو رسانه دیگر امریکایی بودند که در پیروی از نیویورک تایمز با ادبیاتی مشابه به این دروغپردازی دامن زدند و سپس رسانه انگلیسی دیلی تلگراف، هم برای باورپذیرترکردن این ادعاها به کمک امریکاییها آمد. این روایتسازی دروغین، اما چنان غیر قابل باور بود که وقتی شبکه صهیونیستی اینترنشنال در توجیه و تبیین این دروغ پردازی سراغ یکی از کارشناسان امور دفاعی رفت تا همسو با این روایتسازیها تحلیل کند، او در قرائتی متفاوت زیر بار این جعل خبری نرفت و گفت: بمبگذاری ادعایی بسیار دور از ذهن است و شواهد از شلیک موشک به محل استقرار اسماعیل هنیه خبر میدهد.
نیویورک تایمز البته به این دروغ بسنده نکرد و در جدیدترین ادعای خود به نقل از «یک مقام ایرانی» از دستگیری ۲۰ نفر در ارتباط با ترور اسماعیل هنیه در تهران خبر داد!
نکته قابل تأمل اینکه، هیچ یک از اخبار ادعایی، نقش رژیم صهیونیستی را در طراحی این ترور انکار نمیکند، بلکه میکوشد با امنیتیسازی این ترور و انتساب آن به نیروهای عملیاتی و میدانی وابسته، اقدام جنایتکارانه صهیونیستها را در نقض صریح حاکمیت ملی و تمامیت ارضی جمهوری اسلامی ایران در حد یک اقدام تروریستی نیابتی تقلیل دهند.
این دروغ پردازیها در حالی انجام میگیرد که نتیجه بررسی کارشناسان درباره شیوه شهادت هنیه ناشی از اصابت یک پرتابه بوده است که نقش رژیم صهیونیستی در آن غیر قابل انکار است و روابط عمومی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در سومین بیانیه خود به این ابهام آفرینیها پایان داد. بیانیهای که تأکید میکند: «با توجه به تحقیقات و بررسیهای به عمل آمده، این عملیات تروریستی با شلیک پرتابه کوتاه برد با سر جنگی حدود ۷ کیلوگرمی، همراه با انفجار شدید، از خارج محدوده استقراری اقامت میهمانان صورت گرفته است.»
از این رو باید توجه داشت، دشمن در تدارک و طراحیهای خود، دوبار دست به ترور میزند، یک بار با حذف فیزیکی و بار دیگر با روایتسازی دروغین و تحریف شده از ترور، مراقب باشیم در گام دوم ترور، با دشمن همسو نشویم.
صهیونیستها و کارفرمای آنها یعنی رژیم تروریستی امریکا البته برای پیشبرد اقدامات خرابکارانه خود، چندان برای مقررات حقوقی و قواعد بینالمللی ارزش و اعتباری قائل نیستند که اگر بودند، دست به این جنایت و جنایات مشابه نمیزدند. شلیک به هواپیمای مسافربری ایران در سال ۶۷ و شهادت تمامی ۲۹۰ سرنشین آن از جمله ۶۶ کودک، یا حملات وحشیانه صهیونیستها طی ۱۰ ماه گذشته و شهادت قریب به ۴۰ هزار بیگناه فلسطینی تنها دو نمونه از این جنایات است که در سکوت و انفعال نهادهای حقوقی و بینالمللی به اصطلاح جهانی دنبال شد، اما آنجا که این قواعد به اصطلاح حقوقی را بتوانند در مسیر اهداف استعماری خود تفسیر کنند، دست به کار شده و پشت این مفاهیم پنهان میشوند که تلاش برای تبرئه رژیم صهیونیستی از اتهام «نقض حاکمیت ملی و تمامیت ارضی ایران» در تحریف خبری نیویورک تایمز نمونه این تلاش است. هرچند این رفتارهای رسانهای ایذایی اندکی از جنایات رژیم صهیونیستی و کارفرمای او ذرهای نخواهد کاست.
منبع: روزنامه جوان
دیدگاه تان را بنویسید