رأی به جمهوری اسلامی
جمهوری اسلامی ایران که ماحصل انقلاب اسلامی ملت ایران است، بر اساس کنش جمعی آحاد ملت ایران شکل گرفته و طی نزدیک به سه دهه با آرای عمومی مردم ایران توانست ساختارهای سیاسی خود را سامان و این مسیر پر فراز و نشیب را ادامه دهد.
نهضت بزرگ ملت ایران، تداوم حرکتی تاریخی بود که ملتی بزرگ بعد از سالهای طولانی رخوت، دوباره آن را آغاز کرد و تاکنون ادامه داده است. مردمسالاری دینی مدلی است برگرفته از متن اسلام و نگاه بلند امام خمینی (ره) مبنی بر اهمیت توأمان اسلام و حضور تودههای مردم برای تداوم حرکت تاریخی ملت ایران و رسیدن به قلههای عظمت و افتخار و برپایی تمدن بزرگ اسلامی.
در ایران پیش از انقلاب به علت بیاهمیت بودن نقش مردم در حکومت و تلقی رعیت گونه از آنان، نظر مردم و مشارکت آنان هیچ اهمیتی برای حکومتها نداشت و آنان صرفاً باید مطیع برنامهها و دستورات حکومت بودند و حکومت صرفاً بر اساس غلبه پیریزی میشد و اهداف خود را به پیش میبرد.
با پیروزی انقلاب اسلامی که با نقشآفرینی عمومی مردم محقق شد، امام خمینی (ره) از همان ابتدا این نقش را ارج نهاد و نقشی بیبدیل برای مردم در ادامه این نهضت بزرگ و اداره حکومت قائل شد. از این رو به جرئت میتوان گفت انقلاب اسلامی با تودههای مردم آمیخته شده و تاکنون نیز با همراهی آنان توانسته کشور را قوی و در برابر مستکبرین جهان ایستادگی کند.
یکی از مهمترین مظاهر و تجلیگاههای مردمسالاری دینی در ایران، حضور و مشارکت آحاد مردم در انتخابات است که تاکنون بدون ذرهای کاستی برگزار شده است و حتی در مقطع فعلی با این حال که دوره رئیسجمهور شهید سید ابراهیم رئیسی ناتمام ماند بدون یک روز تأخیر در حال برگزاری است. حق تعیین سرنوشت برای مردم در مقدمه قانون اساسی جمهوری اسلامی و در اصل سوم و به گونهای ویژه در اصل پنجاه و ششم، تصریح شده و آمده است: «حاکمیت مطلق بر جهان و انسان از آن خداست و هم او، انسان را بر سرنوشت اجتماعی خویش حاکم ساخته است. هیچکس نمیتواند این حق الهی را از انسان سلب کند یا در خدمت منافع فرد یا گروهی خاص قرار دهد و ملت این حق خداداد را از طرقی که در اصول بعد میآید، اعمال میکند.»
فلسفه انتخابات در ایران، انتخاب نمایندگانی از مردم است که ذیل قانون اساسی به عنوان میثاق ملی به دنبال پیگیری اهداف متعالی مردم ایران و در چارچوب سازوکار جمهوری اسلامی باشند. از این نظر طبیعتاً با توجه به تضارب آرا و تکثر دیدگاههایی که در جامعه وجود دارد همواره افراد و جریانات مختلف، نمایندگانی در صحنه انتخابات دارند که با پذیرش قوانین و چارچوب نظام جمهوری اسلامی ایران تلاش میکنند تا نظر مردم را جلب کنند و نمایندگی آنان را به دست آورند. پس ذات انتخابات و شرکت در آن به معنای پذیرش چارچوب کلان حکومت و به معنای رأی به جمهوری اسلامی ایران است، ولو اینکه عدهای تلاش کنند برای اهداف سیاسی یا جناحی خود این حقیقت را طور دیگری وانمود کنند.
در هر انتخاباتی در ایران، رأی دهندگان با هر گرایش سیاسی و اهداف اجتماعی، پای صندوق حاضر میشوند تا با انتخاب خود ترجیحات اجتماعی و سیاسی خود را در چارچوب نظام جمهوری اسلامی پیگیری کنند و از این رو اولین معنای هر مشارکتی به معنای رأی به پذیرش این چارچوب است.
البته باید توجه داشت که مشارکت در انتخابات علاوه بر کمک به بهبود سازوکار سیاسی حکومت، سنگینتر کردن بار مسئولیت بر دوش مسئولان و ارتقای جایگاه کشور در عرصه جهانی، نشاندهنده مسئولیتپذیری آحاد مردم نیز است که برای پیشرفت کشور و بهبود وضعیت سیاسی، اقتصادی و بینالمللی آن، به نقش خود واقف بوده و از آن شانه خالی نمیکنند.
روشن است که در ایران کنونی هر اتفاق مثبتی که قرار باشد بیفتد از مسیر قانون و صندوقهای رأی و مشارکت مردم رخ خواهد داد. ملت بزرگ ایران ۴۵ سال پیش راهی را آغاز کرد که تاکنون ثمرات زیادی داشته و در عین حال مشکلات و فشارهای اقتصادی کنونی نیز برخی از تبعات آن است که دشمنان به این ملت تحمیل کردهاند تا این مسیر استقلال و پیشرفت و قوی شدن را مسدود کنند. راه خنثیسازی این نیت شوم نیز، مشارکت همگانی مردم در سرنوشت خود در عرصه انتخابات و سایر عرصههای رفع موانع کشور و پیشرفت است. رأی مردم در انتخابات رأی به جمهوری اسلامی و تجدید عهد با آن است و به معنای ابراز صریح نظر این بخش از مردم است ولی معکوس آن درست نیست. یعنی آن درصدی که در انتخابات مشارکت نکردهاند به معنای اعتقاد آنان به عدم مشروعیت نظام مستقر نیست و برای آن علل جامعهشناختی متعددی میتوان برشمرد که از جمله آن به تشکیل نسل جوانی در سطح جهانی اشاره کرد که برخی از آنان با عنوان نسل زد یاد میکنند که هویت آنان برساخته رسانههای نوین بوده و تمایلی به مشارکت و انجام مسئولیتهای اجتماعی ندارند.
در عصر کنونی با گسترش شبکههای اجتماعی و جهانی شدن سبکهای خاصی از زندگی در نسل جدید، متأسفانه مسئولیت پذیری عمومی نه فقط در ایران بلکه در سطح جوان در میان جوانان پایینتر آمده و همین سبب پایین آمدن میزان مشارکت این نسل و حتی حذف خودخواسته آنان در فرآیندهای سیاسی و نقشآفرینی در مسئولیتهای اجتماعی در ایران و سایر کشورها شده است. یا مسئله سواری مجانی در غایب شدن بخشی از مردم نقشآفرین است به این معنا که بخش قابل توجهی از مردم ترجیح میدهند بدون مشارکت در عرصههای اجتماعی و سیاسی و بدون هزینه دادن لازم از مواهب اقدامات دیگران بهره ببرند بدون اینکه بخواهند نقش سیاسی اجتماعی خود را ایفا کنند.
از طرفی حداقل حدود ۱۳ سال است که جنگ ترکیبی گستردهای با محوریت جنگ اقتصادی و جنگ شناختی علیه ایران در حال انجام است تا مردم را از حاکمیت جدا و کشور را دچار بحرانهای فزاینده کنند. با این حال، همچنان اکثریت مردم به عهد خود با امام (ره) و شهدا پایبند هستند و دشمنان را تاکنون ناکام گذاشتهاند.
قطعاً بخشی از مردم به دلیل مشکلات اقتصادی ناشی از کمکاری برخی مسئولان و تحریمهای غرب و نیز این جنگ شناختی سهمگین که امید آنان را نشانه گرفته چندان به حصول نتیجه لازم از صندوق رأی برای بهبود وضعیت اقتصادی و معیشتی خود امیدوار نباشند ولی عدم مشارکت اینها نیز قطعاً به معنای همراهی با دشمنان یا مشروع ندانستن حاکمیت سیاسی نیست بلکه صرفاً یک کنش اعتراضی نسبت به وضعیت خود است.
با این اوصاف، در شرایط خطیر کنونی منطقه و جهان که روند تحولات و اتفاقات کاملاً پیشبینی ناپذیر است، ارتقای وزن مشارکت مردم در انتخابات و سایر عرصههای اجتماعی و سیاسی برای برون رفت از مشکلات و بحرانها و جلوگیری از سرریز شدن بحرانهای منطقهای و جهانی به داخل ایران بسیار مهم است و از این رو بر هر ایرانی وطندوست و مسئولیتپذیری یک ضرورت اخلاقی و اجتماعی است که ولو معترض یا منتقد باشد، در صحنه انتخابات حاضر شده و با انتخاب هر کدام از کاندیداها رأی به جمهوری اسلامی دهد.
منبع: روزنامه جوان
دیدگاه تان را بنویسید