اسرائیل قافیه را باخته؛ میدان در قبضه ایران است
به اذعان دوست و دشمن، صحنه به لحاظ راهبردی در قبضه ایران است. ایران تاکنون حضور مستقیم در جنگ نداشته، میتوان گفت ضربات ایران راهبردی و در جهت محو اسرائیل بوده و ضربات اسرائیل به ایران، نظامی و در ابعاد عملیاتی بوده است.
به اذعان دوست و دشمن، صحنه به لحاظ راهبردی در قبضه ایران است. ایران تاکنون حضور مستقیم در جنگ نداشته، میتوان گفت ضربات ایران راهبردی و در جهت محو اسرائیل بوده و ضربات اسرائیل به ایران، نظامی و در ابعاد عملیاتی بوده است.
روزنامه همشهری در یادداشتی نوشت: حمله به کنسولگری ایران و شهادت ۷ نفر از مستشاران نظامی ایران اتفاق کوچکی نیست. هرجای دیگری در دنیا چنین اتفاقی میافتاد، ضربه به عزت یک کشور بهحساب میآمد. من فقط چند پرسش دارم:
سؤال اول اینکه این همه فرمانده بلندپایه ایرانی در خاک سوریه چه میکردند؟ مشغول چه کاری بودند؟ کار آنها چه ربطی به اسرائیل داشته؟ ایران مشغول جنگ با اسرائیل و ضربه زدن به او هست یا نیست؟ اگر نیست پس این اخبار چیست و اگر هست مشغول چه کاری است، خبر داریم؟
سؤال دوم اینکه چند روز پیش اسماعیل هنیه به تهران آمد، زیاد النخاله نیز بین تجمع ۱۰۰ هزار نفری تهرانیها رفت. این آقایان که امروز باید مشغول جنگ با اسرائیل باشند در تهران چه میکردند؟ آمدند عکس یادگاری بگیرند یا تصمیماتی درباره جنگ بگیرند، این تصمیمات به ایران چه ربطی داشت؟ چرا هر دو نفر ایران را در خط مقدم و جلودار مقاومت توصیف کردند؟
سؤال سوم اسامه حمدان از رهبران بلندپایه حماس رسماً اعلام کرد، ایران کمک راهبردی به ما میکند و چند و چون کمکهای ایران را فعلاً نمیتوانیم توضیح دهیم. سؤال این است که ایران چه کمکی میکند؟ کمک راهبردی یعنی چی؟ فرقش با ضربه نظامی چیست؟ میدانیم؟
سؤال چهارم: جاک نریا، افسر اطلاعات ارتش اسرائیل و مشاور سابق نخستوزیر گفته «چیزی که در ایلات اتفاق افتاد، بسیار خطرناک بود؛ این حمله در پاسخ به اتفاقات ایلات انجام شد». سؤال این است که آنچه توسط پهپاد انتحاری رخ داد، چه بوده؟ میگویند ضربه خاص و سنگینی به اسرائیل در بندر ایلات وارد آمده است. دکتر حسن مرهج، تحلیلگر سیاسی عرب که در شبکههای اسرائیل هم حاضر میشود، میگوید پایگاههای نظامی اسرائیل ضربههایی را در شمال منطقه حیفا، همچنین جنوب و در مناطق دیگر مانند طبریا دریافت کرده است و اسرائیل نخواست این حملهها را اعلام کند و حرفی از آن زده شود. خب این حملهها چه بوده؟ ابعادش چیست؟ چرا باید پنهان میمانده؟ چرا اسرائیل ابعاد آن را اعلام نکرده است؟
سؤال پنجم آنکه روزنامه صهیونیستی «یدیعوت آحارونوت» نوشت ایران در جنگ اخیر، اسرائیل را به باتلاق کشانده است: «برخلاف اسرائیل که طرحی برای مرحله بعدی جنگ در غزه ندارد، ایران خود را آماده فاز جدید برخورد نظامی در چند جبهه مختلف با اسرائیل میکند. ایران نفوذ خود را در صحنه فلسطین حفظ کرده و این برآورد را دارد که اسرائیل قادر به نابودی تواناییهای نظامی و کادر رهبری حماس نیست و بهتدریج مانند لبنان در باتلاق غزه فرو خواهد رفت... اسرائیل نشانههایی از «باتلاقی» شدن جنگ در غزه را احساس میکند». چرا این روزنامه به چنین جمعبندیای رسیده است؟
سؤال ششم اینکه مدتی است اخبار مربوط به اختلاف جدی آمریکا و اسرائیل درباره جنگ را میشنویم. آمریکا برای نخستینبار قطعنامه پیشنهادی روسیه و چین درباره آتشبس را وتو نکرد، حماس از این قطعنامه استقبال کرد، اسرائیل مخالفت علنی کرد. اختلافات داخلی اسرائیل به وضعیت غیرقابل کنترل رسیده، حلقه محاصره اسرائیل تنگتر شده، رهبر ایران به زیاد النخاله اطمینان داد که شما نابودی اسرائیل را خواهید دید. این در حالی است که مسئولان اسرائیل دائماً ایران را مسئول مستقیم همه بلایایی میدانند که بر سرشان میآید. خب سؤال این است که واقعاً این اتفاقات کلان که نشاندهنده سرعت گرفتن نابودی اسرائیل است، به ایران چه ارتباطی دارد؟
خلاصه آنکه شواهد نشان میدهد به اذعان دوست و دشمن، صحنه به لحاظ راهبردی در چنگ ایران است. ایران تاکنون حضور مستقیم در جنگ نداشته، میتوان گفت ضربات ایران راهبردی و در جهت محو اسرائیل بوده و ضربات اسرائیل به ایران، نظامی و در ابعاد عملیاتی بوده است./کیهان
دیدگاه تان را بنویسید