پیام حمله موشکی به اهداف راهبردی صهیونیست ها
رژیم صهیونیستی بعد از طوفانالاقصی و ضربه محکمی که از مقاومت دریافت کرد طی صد روز گذشته تلاش داشته تا با استفاده از نیروهای نیابتی خود در قالب گروههای تروریستی در مناطق مختلف غرب آسیا اقداماتی را با هدف ناامن کردن منطقه انجام دهد. با توجه به این اقدامات بویژه حادثه تروریستی کرمان ضروری بود جمهوری اسلامی ایران پاسخ درخوری به فعالیتهای ایذایی این گروههای نیابتی داشته باشد.
عابد اکبری کارشناس ارشد مسائل بینالملل در گفتوگو با «ایران» به بررسی اهداف و پیامدهای حمله موشکی سپاه علیه مواضع سازمان جاسوسی اسرائیل در منطقه پرداخته است که در ادامه میخوانید:
حمله موشکی بامداد سهشنبه ایران به اهداف راهبردی اسرائیل در عراق و سوریه حاوی چه پیامی بود؟
رژیم صهیونیستی بعد از طوفانالاقصی و ضربه محکمی که از مقاومت دریافت کرد طی صد روز گذشته تلاش داشته تا با استفاده از نیروهای نیابتی خود در قالب گروههای تروریستی در مناطق مختلف غرب آسیا اقداماتی را با هدف ناامن کردن منطقه انجام دهد. با توجه به این اقدامات بویژه حادثه تروریستی کرمان ضروری بود جمهوری اسلامی ایران پاسخ درخوری به فعالیتهای ایذایی این گروههای نیابتی داشته باشد. از همین روی به نظر میرسد مخاطب اصلی این حملات رژیم صهیونیستی و نیروهای تحت امرش در منطقه باشند.
اقدامات مقدماتی ایران برای انجام این ضربه علیه اسرائیل چه بود؟
طی روزهای گذشته و بویژه بعد از حادثه تروریستی کرمان، رایزنیهای فشرده منطقهای توسط دستگاه دیپلماسی دنبال شده است. مذاکرات امنیتی ایران- پاکستان طی روزهای گذشته درباره وخامت وضعیت امنیتی در افغانستان، بویژه فعالیت گروههای تروریستی نیابتی در این کشور که تهدیدی علیه منطقه ایجاد میکند، در همین راستا دنبال شده است. یک هیأت ایرانی بلندپایه به ریاست حسن کاظمی قمی نماینده ویژه ایران در امور افغانستان در این مذاکرات شرکت کرده و ریاست هیأت پاکستانی نیز برعهده نماینده این کشور در امور افغانستان بوده است. در حال حاضر، پاکستان و ایران نگرانی مشترکی درباره وضعیت افغانستان دارند و به رغم روابط خوب با افغانستان تردیدهای سختی درباره استفاده از خاک افغانستان برای گسترش تروریسم علیه خود دارند.
طی هفته اخیر شاهد حملات موشکی امریکا به همراه برخی دیگر از کشورها به مواضعی در یمن هستیم، این موضوع چه تأثیری در امنیت منطقه خواهد داشت؟
پس از طوفانالاقصی ما شاهد تحلیلهای متفاوتی در میان استراتژیستهای امریکایی در خصوص پیامدهای این اتفاق در منطقه غرب آسیا هستیم. نقطه اشتراک این تحلیلهای متفاوت «عدم شناخت رهبران امریکا» از تحولات میدانی در منطقه غرب آسیا است. هرچند طی ۱۰سال گذشته، کمکهای غرب و بویژه امریکا به ائتلاف ضد یمن، لحظهای قطع نشده و دائماً بهترین و مجهزترین تجهیزات نظامی با نظارت مستشاران نظامی غرب در اختیار کشورهای عضو ائتلاف ضد یمن قرار میگرفت اما اقدامات اخیر امریکا نشان داد که اطلاعات دقیقی از شرایط و توان فعلی یمن در واشنگتن موجود نیست. شاهد این مسأله هم این بود که حملات اخیر به مناطقی صورت گرفت که قبلاً توسط ائتلاف ضد یمن بارها مورد هجمه هوایی قرار گرفته بود و حتی یکی از پادگانهای یمن که در عملیات اخیر امریکا مورد هجوم قرار گرفت، قبلاً ۱۵مرتبه توسط ائتلاف ضد یمن مورد حمله هوایی قرار گرفته و چیزی از آن باقی نمانده بود. بنابراین به نظر میرسد حمله به یمن، یک خطای راهبردی از سوی امریکا بود؛ چرا که این کشور در هفتههای گذشته همواره در پیامهای علنی و خصوصی و در مصاحبهها و مواضع رسانهای به صورت پرتکرار این موضوع را مطرح میکرد که به دنبال کنترل جغرافیایی جنگ در غرب آسیاست و علاقهمند نیست که جنگ از حوزه جغرافیایی غزه گسترش پیدا کند اما اقدام نظامی اخیر که از سوی امریکا و انگلیس انجام شد نشان داد که این مواضع، هیاهویی بیش نبوده و اتفاقاً جنگطلبی امریکا، عامل اصلی گسترش جنگ در منطقه راهبردی غرب آسیا و بویژه دریای سرخ و گذرگاه بابالمندب است که بخش قابلتوجهی از تجارت جهانی و بویژه تأمین انرژی جهان را در برمیگیرد. امریکاییها با حمله به یمن نشان دادند که علاقهای به صلح و امنیت و ثبات در این منطقه نداشته و دلیل این ادعا نیز موضعگیری تعداد کثیری از کشورهای اروپایی و بویژه فرانسه و آلمان است که نسبت به این اقدام امریکا و انگلیس اظهار تأسف کرده و نگران چالش انرژی در اروپا هستند.
برخی دیگر از کشورهایی هم که نامشان از سوی امریکا به عنوان اعضای ائتلاف ضدیمن نام برده شد، نسبت به این مسأله ابراز بیاطلاعی کردند. این اقدام و تهاجم نظامی امریکا حتی مورد تشکیک کشورهای عضو ائتلاف ضد یمن نیز قرار گرفت تا جایی که عربستان و امارات نیز نسبت به این موضوع اظهار نگرانی کرده و گفتند که ما شرایط منطقه را با حساسیت ویژه پیگیری میکنیم و علاقهمند نیستیم که منطقه به ناامنی و بیثباتی دچار شود.
با توجه به چنین فضایی آیا این حمله دستاوردی نیز برای امریکا و متحدانش داشته است؟
تنها نتیجه و پیامد تهاجم نظامی امریکا به یمن، افزایش قیمت انرژی در جهان و همچنین ناامن شدن گذرگاه مهمی همچون گذرگاه بابالمندب و دریای سرخ است و متهم اصلی این اقدامات ناامنساز در حوزه یکی از ژئوپلیتیکترین مناطق دریانوردی، ایالات متحده است.
ذیل تحولات جاری چه چشماندازی را برای منطقه متصور هستید؟
چشمانداز امنیت پیش روی منطقه صرفاً با تعمیق اعتماد سیاسی متقابل، همکاریهای اقتصادی گسترده و امنیت درونزا در بین کشورهای منطقه تضمین میشود. ایران با عضویت در سازکارهای منطقهای و بینالمللی ظرفیتهای خود را برای شکلدهی به نظمی عادلانه به اشتراک گذاشته و منافع پایدار اقتصادی را برای همه کشورهای منطقه تضمین میکند اما به هیچ وجه نمیتواند تحمل کند که بازیگران فرامنطقهای و بویژه بازیگر مخل امنیتی مانند رژیم صهیونیستی با استفاده از گروههای تروریستی نیابتیاش امنیت منطقه را با مخاطره مواجه کند.
در حالی طی روزها و هفتههای گذشته شاهد حملات گسترده رژیم صهیونیستی به مردم بیدفاع فلسطین هستیم و امریکا و انگلستان هم حملاتی را علیه غیرنظامیان یمنی در سکوت نهادها و سازمانهای حقوق بشری دنبال میکنند؛ جمهوری اسلامی ایران به هیچ وجه نمیتواند سیاست مشاهدهگرانهای را در قبال اقدامات تخریبی گروههای تروریستی نیابتی در منطقه داشته باشد. دفاع از امنیت منطقه سیاست اصولی ایران است که سیاستهای خود در میدان را براساس همین اصل دنبال می کند.
دیدگاه تان را بنویسید