محسن هاشمی: فقط پدرم!
محسن هاشمی نظام را متهم به گرفتن تصمیم برای پر شور نشدن انتخابات کرد.
او در گفتوگویی با یک سایت اصلاحطلب، از پرشوری انتخاباتهای سال ۹۲ و ۹۶ را به دلیل اقدامات پدرش، هاشمی رفسنجانی گفته و به تغییر رویه در برگزاری انتخابات اشاره کرده: «از بعد از انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۶، نظام تصمیم گرفت انتخابات در کشور خیلی پر شور برگزار نشود و بنابراین در ردصلاحیتها به سبک دیگری عمل شد.»
او در ادامه باز هم به پر شور بودن برخی انتخاباتها آن هم فقط به دلیل نقش آفرینی پدرش اشاره کرده است و در مرور اجمالی تحولات انتخاباتی ۱۳۹۲ تا ۱۳۹۸ پرداخت و گفت: «نقشآفرینی آقای هاشمی در زمان حیات و بعد هم فوتشان که بر انتخاب مردم مؤثر واقع شد، به همراه استفاده از ردههای میانی جریانهای سیاسی برای ثبتنام و اعلام کاندیداتوری، باعث کسب چند موفقیت شد.»
او البته نگفته چطور با وجود کاندیداتوری و تأیید صلاحیت پدرش در انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۴ و مشارکت بالای مردم در انتخابات، باز هم پدرش در آن دوره رئیسجمهور نشده است!
نکته اصلی ادعاهای محسن هاشمی اینجاست که هر جا انتخابات پر شور بوده، حاصل کار ابوی است و هر جا به زعم او پر شور نبوده، نه فقط تقصیر نظام، بلکه حتی تصمیم نظام بوده است. انتخابات پر شور هم فقط انتخاباتی است که کاندیدای هاشمی رأی بیاورد!
اینکه مردم حاضر نیستند به اصلاحطلبان رأی بدهند یا اینکه حامیان اصلاحطلبان به دلیل عملکرد ضعیف دولتی که آنها در ۹۲ و ۹۶ بر سر کار آوردند، با صندوقهای رأی قهر کردهاند و اصلاحطلبان هم توانایی آوردن آنها پای صندوق رأی را ندارند، تصمیم نظام برای پرشور نشدن انتخابات است؟
از سویی این اصلاحطلبان هستند که در انتخاباتهای مختلف، مردم را تشویق به عدم شرکت در انتخابات میکنند و این نظام است که برای تشویق مردم به شرکت در انتخابات، همه ظرفیتهای خود را به میدان میآورد. حالا چه کسی تصمیم گرفته انتخابات پرشور نباشد؟
اصلاحطلبان در همان انتخابات ۱۴۰۰ هم کاندیدای خود را داشتند، اما کاندیدایشان رأی نداشت و کسانی از میان خودشان به این موضوع اعتراف کردند. از جمله آنکه زیباکلام گفته بود: «از خاتمی تا کروبی و سروش از همتی حمایت کردند؛ ۵/۲ میلیون رأی همتی، تیر خلاص به شقیقه اصلاحطلبان بود». یا روزنامه اصلاحطلب آفتاب یزد پس از انتخابات ۱۴۰۰ نوشت: «شورای نگهبان از میان صدها نامزد رسید به هفت نام، اما با قطعیت میگوییم حتی اگر همه نام و نشاندارها آمده بودند با همه سلایق، بازهم در دو مسئله هیچ خللی ایجاد نمیشد؛ یکی در جلب و جذب مشارکت، دیگری در پیروزی سیدابراهیم رئیسی. این وسط فقط شورای نگهبان به داد پزشکیان و جهانگیری و لاریجانی رسید که در کشاکش قرار گرفتن در معرض قضاوت عموم به تیر غیب حسن روحانی و کلاب هاوس و کارگزاران سازندگی دچار نشوند.... ما اصلاحطلبها یا با همراهی با حسن روحانی اعتماد و معیشت و هست و نیست مردم را سوزاندیم یا با سکوتمان که در هر دو صورت مقصر بودیم و باید تاوان پس میدادیم که دادیم.... ظرفیت رأی اصلاحطلبها همانی بود که دیدیم با یا بدون جهانگیری، پزشکیان و حتی علی لاریجانی، اصل ماجرا هیچ تغییری نمیکرد...».
منبع: روزنامه جوان
دیدگاه تان را بنویسید