مصاحبه با منوچهر متکی در دفتر او در حسینیه سیدالشهدای تهران انجام شد؛ در صبح یک روز پاییزی که طعنه به زمستان میزد. خطهای اتوی کت و شلوار او نشان میداد همچنان شمایل یک مرد دیپلمات را حفظ کرده، هر چند مدتی است ردای حزبی پوشیده است. قرار بود با وزیر اسبق امور خارجه در مورد نه تحولات بینالمللی که سیاست داخلی سخن بگوییم و شطرنج سیاست این روزهای ایران را در نسبت با انتخابات مجلس دوازدهم بچینیم. متکی دل پری از دوستانش داشت؛ دوستانی که به زعم او زمانی همراه بودند، اما امروز رقیب درونگفتمانی هستند. او در این گفتگو سخنان صریحی در مورد تحولات شورای ائتلاف در انتخابات ۱۳۹۸ بیان میکند که میشد رنگ و بوی مسیر تازه شورای وحدت را از لابهلای گفتهها و ناگفتههای او فهمید. شورای وحدت خیلی هم بیتمایل به فهرست جداگانه نیست، البته انتخابات هر لحظه اقتضائات خاص خود را دارد و تا دقیقه ۹۰ و تا آخرین ثانیه سکوت شروع رأیگیری باید منتظر خبر تازه بود. متکی در این گفتگو در مورد برخی مسائل درونی شورای ائتلاف و نگاه آنان به دیگر طیفهای اصولگرایی و همچنین گلایههای شورای وحدتیها از دولت سیزدهم و انتظاراتی که بعد از انتخابات برآورده نشد سخنان صریحی بر زبان آورد که بعد از تنظیم مصاحبه ترجیح داد منتشر نشود، شاید با این توجیه که ممکن است نشر آنها به مسیر وحدت نیروهای انقلاب آسیب بزند.
گفتوگوی ما با این دیپلمات که برخلاف روزهای حضور در ساختمان وزارت خارجه، صریحاللهجه سخن میگفت، فرازوفرودهایی داشت، گاهی تند شد و گاهی آرام، اما میشد به این نکته پی برد که شورای وحدت با رهبری جامعه روحانیت مبارز، روزهای سختی در سپهر سیاسی ایران دارد. این جمله که «ما حضوری در دولت سیزدهم با وجود ارائه افراد خود به رئیسجمهور نداریم» گواه همین دشواریهاست. آیا بزرگان دیروز اصولگرایی به دوران بازنشستگی سیاسی خود رسیدهاند؟ پاسخ این سؤال را شاید تا حدود زیادی انتخابات هفته دوم اسفند مشخص خواهد کرد.
شورای وحدت یکی از طیفهای مهم در جریان اصولگرایی است که بخش مهمی از این جریان را نمایندگی میکند. زمان زیادی هم تا انتخابات مجلس دوازدهم باقی نمانده است. در مدت باقیمانده، نقش گروهها و احزاب سیاسی برای برگزاری رقابتی و پرشور انتخابات اسفند امسال چیست؟
فضای انتخابات مجلس دوازدهم با دقت و حساسیت از سوی جریانات مختلف رصد میشود. دلیل اول این رصد نتیجه دو انتخابات گذشته و میزان مشارکت مردم به زیر ۵۰ درصد است. دیگر دلیل این رصد هم تحلیل راهبرد دشمنان در برخورد با انقلاب اسلامی است که تلاش میکنند از هر فرصتی برای مسئلهسازی علیه ملت و نظام اسلامی استفاده کنند و اینک روی انتخابات۱۴۰۲متمرکز شدهاند. به اعتقاد بنده انتخابات این دوره هم در چارچوب محورهایی که مقام معظم رهبری مطرح کردند و هم بر اساس وظیفهای که همه دلسوزان نظام دارند، انتخابات کلیدی و مهمی به ویژه از دو منظر مشارکت و رقابت است، به همین دلیل ما معتقدیم دستگاههای اجرایی و نظارتی باید ذیل چهار مؤلفه مطرح در بیانات رهبری در انتخابات نقشآفرینی کنند. در دیدار مهمی که مقام معظم رهبری با اعضای محترم شورای نگهبان داشتند، فرمودند همه مسئولان باید تلاش کنند شور و نشاط انتخاباتی در کشور ایجاد شود. توصیه رهبری در دیدار اعضای محترم شورای نگهبان پیامی روشن و مهم را تداعی میکند، اما مشخصاً در مورد دو مؤلفه مشارکت و رقابت ما معتقدیم انتخابات بدون رقابت، انتخابات نیست. وقتی هم از رقابت سخن میگوییم، کاملاً منظور ما مشخص است، یعنی اینکه از سلیقههای مختلف سیاسی باید در انتخابات حضور داشته باشند و مردم با سلایق مختلف وقتی پای صندوق رأی میروند، در فهرست نصبشده نامزدهای نزدیک به سلیقه خود را ببینند. این امر به آن معنا نیست که جریانات سیاسی بدسلیقگی و کسانی را معرفی کنند که پرونده دارند و قطعاً ردصلاحیت خواهند شد. جریانات سیاسی باید افرادی را معرفی کنند که مشکلاتی نداشته باشند. در حال حاضر و بر اساس آماری که در افواه میشنویم، تعداد نیروهای ارزشی و اصولگرا در ثبتنام با نیروهای اصلاحطلب به یکدیگر نزدیک است. این امر بسیار خوب است و ما فکر میکنیم اصلاحطلبان و سلیقههای مختلف سیاسی باید حضور مسئولانه داشته باشند و ثبتنامها هم نشان میدهد حضور دارند.
اما آقای دکتر طیفی از اصلاحطلبان مثل آقای حجاریان برای حضور در انتخابات برای نظام شرط و شروط گذاشتهاند. این رویکرد با آماری که شما میگویید خیلی همخوان نیست، یعنی از یک طرف شرط و شروط میگذارند، اما از طرف دیگر گسترده ثبتنام میکنند.
گفته میشود بین ۲ هزارو ۵۰۰ تا ۳ هزار نفر از اصلاحطلبان و اعتدالیها در انتخابات ثبتنام کردهاند.
پس این حرفها بیشتر بازی انتخاباتی است؟
در واقع برخی از اصلاحطلبان به شرط چاقو با انتخابات برخورد میکنند، یعنی اگر شرایط برای این افراد فراهم باشد و مطمئن باشند رأی میآورند، دعوت به شرکت میکنند، اما در جاهایی که زمینه را مناسب ندیده و رأی نمیآورند، با، اما و اگر با نظام برخورد میکنند. ما به بخش افراطی جریان اصلاحطلب که وقتی در دولت نیستند، در جایگاه مخالف دولت میایستند و زمانی که دولت را به دست میگیرند از جایگاه مخالف نظام برخورد میکنند، توصیه میکنیم از این رویکرد ناصواب دست بردارند و در جاهایی که لازم است در خدمت نظام باشند؛ نظامی که مردم آن را به وجود آوردهاند، البته میتوانیم نقد کنیم. نامزدهای خود را معرفی کنند، اما وارد تقابل با نظام نشوند.
به نظر شما دلیل این رویکرد طیف افراطی و رادیکال جریان اصلاحطلب چیست؟
معمولاً مخالفخوانی ضرباهنگ قشنگی دارد. روشنفکرپسند است و برای تبلیغات هم بیشتر به کار میآید، اما برای کسی که نسبت به نظام تعهد دارد، این شیوه پسندیده نیست. همانگونه که جریانات از نظام امتیاز میگیرند، باید متقابلاً به نظام کمک کنند. به عنوان مثال احزاب نقش خود را در مسئله مشارکت سیاسی باید ایفا کنند. جریانهای سیاسی باید متعهدانه وارد میدان شوند. وقتی یک حزبی مجوز فعالیت میگیرد، این مجوز به این معناست که به صورت ایجابی میخواهد فعالیت سیاسی انجام دهد. گل فعالیت سیاسی هم انتخابات است و جریانات باید در آن حضور پیدا کنند. نمیشود حزبی مجوز فعالیت بگیرد، اما بگوید که من انتخابات را تحریم میکنم! عدمشرکت در انتخابات ایجاد تعارض با نظامی است که در آن همین افراد مجوز فعالیت گرفتهاند، ضمناً در هیچ کجای دنیا مرسوم نیست که احزاب سیاسی فقط زمانی که احساس کنند پیروز میشوند، در انتخابات حضور پیدا کنند. در دیگر کشورها احزاب بارها در انتخابات شرکت میکنند، اما شکست میخورند، به رغم آن در فرایندهای سیاسی مشارکت دارند، بنابراین احزاب باید به تعهد خود در قبال ملت و انقلاب پایبند باشند. یکی از راههای ایفای این تعهد ترغیب مردم به مشارکت در انتخابات است. علاوه بر احزاب و جریانهای سیاسی شخصیتها و افراد ذینفوذ و گروههای مرجع نیز در انتخابات مؤثر و مهم هستند. اینها به واسطه این انقلاب و نظام جایگاهی پیدا کردهاند، بنابراین این جایگاه را باید برای نظام هزینه کنند، در شرایطی که دشمن با تمام توان تلاش میکند مردم را از حضور در انتخابات ناامید کند، رسالت این سرمایههای اجتماعی ملت افشاندن امید و یادآوری حق مردم در تعیین سرنوشت خویش است. نکته بعدی که در بحث مشارکت مهم است، انتشار و تبیین این ادبیات در جامعه است که انتخاب و رأیدادن یک حق برای مردم است، با این نگاه مردم از حق تعیین سرنوشت خود برخوردار میشوند؛ حقی که قبل از انقلاب نداشتند، یعنی قبل از انقلاب در بالا کسانی را که باید نماینده شوند، تعیین و از صندوقها همان افراد بیرون میآمدند و مردم نقش نمایشی داشتند، امام این حق را با انقلاب اسلامی برای مردم ایجاد کرد. باید به مردم تأکید کرد که از حق خود استفاده کنند و رأی آنها منشأ اثر است، گواه آن روی کار آمدن دولتهای مختلف با گرایشات گوناگون سیاسی در کشور است. ما به عنوان جریانهای سیاسی باید این مهم را برای مردم تبیین کنیم، البته به موازات این حق، انتخابات یک تکلیف دینی و ملی هم است. در مواردی رهبری فرمودند، حتی اگر من را هم قبول ندارید، رأی دهید، یعنی رهبری با همه وجود مردم را به مشارکت در تعیین سرنوشت خود دعوت میکنند. عامل مهم و مؤثر دیگر در مشارکت، دولتها هستند. متأسفانه مردم از عملکرد دولت قبل ناراضی بودند و این نارضایتی را در انتخابات ۱۳۹۸ و ۱۴۰۰ نشان دادند، یعنی یکی از دلایل افت مشارکت در دو انتخابات گذشته عملکرد دولت روحانی بود. باید توجه داشت که ما از ۵۰درصد مشارکت قدری پایین آمدیم، آن همه سر و صدا راه انداختند، در حالی که در برخی کشورهای غربی وضع مشارکت افتضاح است. همین شش ماه پیش انتخابات کنگره امریکا برگزار شد که مشارکت ۳۰درصد بود، در اروپا به زیر ۲۵درصد هم رسیده است، اما کسی پیرامون آنها سخنی نگفت، البته پایگاه انقلاب ما مردم هستند. مردم نقشی کلیدی در کشور ما دارند و اگر مردم حضور نداشته باشند، هیچ اتفاق مثبتی رخ نمیدهد. برای اینکه نقشی مردم در نظام اسلامی دقیقتر فهم شود، مثالی میزنم. ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ هدف قیام اسلام بود، رهبری قیام در دستان امام خمینی (ره) بود. در ۲۲ بهمن۱۳۵۷ هم هدف نهضت اسلام و رهبری آن هم با امام خمینی (ره) بود، ولی در ۱۵ خرداد به پیروزی نرسیدیم، اما در انقلاب اسلامی به پیروزی رسیدیم. پاسخ این است که در انقلاب اسلامی، مردم یکپارچه حضور داشتند، اما در ۱۵ خرداد حضور و مشارکت مردم محدود بود، بنابراین دولتها با افزایش کارآمدی خود و رضایت مردم میتوانند به حضورشان در انتخابات کمک کنند. سؤال مهم این است که آیا مردم از عملکرد دولت سیزدهم راضی هستند؟ دولت در حوزههایی موفق بوده است، مثلاً در سیاست خارجی، هم در جهتگیریها و هم سیاستگذاریها و هم در برنامههای اجرایی کارنامه موفقی دارد و توانسته است تحولی جدی در روابط با کشورهای منطقه و همسایگان ایجاد کند. رویکرد دولت در اتمام پروژههای نیمهتمام قابل تقدیر است که سالها مورد تأکید مقام معظم رهبری بوده است. اخیراً شاهد بودید بیمارستانی در شهریار بعد از چند دهه وقفه افتتاح شد. جهتگیریهای دولت در حوزه رفاه عمومی و بالا بردن قدرت خرید مردم هم مهم و قابل توجه است.
خب این غبار چرا کنار نمیرود، مشکل کجاست؟
مرتبطترین افراد با این مشکل مقامات اقتصادی کشور هستند، اینها باید اتاق فکر تشکیل دهند و آنقدر این مسئله را واکاوی کنند تا راهحل پیدا کنند. من معتقد هستم مسئولان اقتصادی کشور در این مدت تلاش لازم را نکردهاند که این امر یا به دلیل عدمدرک ماهیت مشکل و نداشتن تحلیل علمی از آن یا ناتوانی در پیدا کردن راه حل مرتبط است، البته در دو سه ماه اخیر دولت اقداماتی را شروع کرده و ما شاهد ثبات در بازارهای مختلف هستیم. من امیدوار هستم این اقدامات به نتیجه برسد و مردم هم نتیجه این اقدامات را ببینند و صرفاً خود را در گزارشهای اقتصادی مسئولان دولتی نشان ندهند.
خب مشخصاً به مسئله انتخابات مجلس دوازدهم بپردازیم. شورای وحدت به عنوان ائتلافی که طیف سنتی جریان اصولگرایی را نمایندگی میکند، برای انتخابات مجلس دوازدهم چه راهبردهای انتخاباتی دارد؟
شورای وحدت تشکیلات جوانی است، به دنبال نقدهایی که نسبت به عملکرد دوستان اصولگرا در مدیریت انتخابات سال ۱۳۹۸ وجود داشت و تلاش برای اصلاح روند امور به نتیجه نرسید. شورای وحدت بر اساس تصمیم دهها حزب و قشر در مشورت و هدایت جامعه روحانیت مبارز تشکیل شد. خطاب طیف سنتی به شورای وحدت نادرست و غرضورزانه است.
آن مشکلاتی که شما به دنبال برطرف کردن آنها بودید و نشد، چه مواردی است؟
به اعتقاد ما کار جمعی و تشکیلاتی باید الزامات خود را داشته باشد. از الزامات کار جمعی مشارکت و مشورت جمعی است. ما در سال ۱۳۹۸ در شورای ائتلاف بودیم، بنده عضو انتخابی شورای مرکزی ائتلاف برای گزینش نمایندگان تهران بودم. ما در این فرایند ۱۵۰ نفر را ابتدا به ۹۰ نفر، سپس به ۶۰ نفر و نهایتاً به ۳۰ نفر رساندیم. بعد از این مرحله آقای دکتر قالیباف نسبت به ترکیب افراد منتخب شورا اعتراض کردند. (اصطلاحاً زیر میز تصمیم شورا زدند) و هدف چانهزنی آن بود که تعداد بیشتری از مرتبطین ایشان در فهرست قرار بگیرند و چنین شد؛ فهرست با اصلاحاتی نهایی شد. بعد از این مرحله جبهه پایداری با ارائه فهرستی برای وحدت با ائتلاف اعلام آمادگی کرد (روایت دوستان پایداری این است که دعوت سران ائتلاف را برای دادن فهرست مشترک اجابت کردند) اشکالی به این تغییرات نداشتیم، بحث ما این بود که هر تغییری باید از سوی همان ۳۰ نفری انجام شود که فهرست اولیه را بستند، اما در نهایت یک یا دو نفر در این زمینه تصمیمگیری و فهرست را نهایی کردند. آنها برای این کار مجوز از شورا نداشتند و این یعنی پدرخواندگی!
اعتراض آقای قالیباف به حضور یا عدمحضور شخص خاصی بود یا اعتراض کلان داشتند که فرد اقتصادی کم است یا هر تخصص دیگر؟
اعتراض به رویکرد کلان یا نبودن اقتصاددان در فهرست نبود، بلکه بیشتر تلقی این بود که کسانی که مرتبط با آقای قالیباف هستند، کمتر در فهرست حضور دارند. در آخر این فهرست دچار اصلاحات و نهایی شد. بعد از این مرحله جبهه پایداری وارد ماجرا شد و آنها هم نقطهنظرات خود را داشتند. ما اشکالی به این تغییرات نداشتیم، بلکه اشکال ما این بود که هر تغییری هم که قرار است انجام شود، باید از سوی همان ۳۰ نفری انجام شود که فهرست اولیه را بستند، اما در نهایت یک نفر در این زمینه تصمیمگیرنده شد و ما به این مسئله اشکال داشتیم.
یعنی اینکه با چه سازوکاری با پایداری وحدت شود و چه نفراتی تغییر کنند با نظر یک نفر انجام شد؟
بله و احیاناً یکیدو نفر در کنار این فرد.
این افراد چه کسانی بودند؟
نمیدانم، اما نفر اصلی آقای دکتر حدادعادل بود. به دلیل اینکه ایام حساس عملیات انتخاباتی بود، سکوت کردیم و فهرست هم رأی آورد، اما بعد از انتخابات این رویه غلط یک بدعت در کار جمعی بود، برای اصلاح آن با وساطت بزرگان نبش کردیم، ولی کارساز نبود.
در این اصلاح فهرستها، طیف سنتی در فهرست تهران کمرنگ شد؟
خیلی بحث سنتی و غیرسنتی نبود. بحث ما این بود که افرادی که انتخاب شدند اگر قرار است تغییر کنند، باید طبق همان سازوکار تغییر کنند. ما ۴۰ حزب بودیم که به این فرایند اعتراض کردیم و در سال ۱۳۹۹ شورای وحدت را تشکیل دادیم، بنابراین شورای وحدت یک مجموعه جوان است، اما در طول سه سال گذشته در استانها و پایتخت سازوکار انتخاباتی خود را منسجم کرده است. شورای وحدت سه ضلع دارد. یک ضلع این شورا احزاب هستند، ضلع دیگر اقشار و ضلع دیگر هم روحانیت هستند که شورای وحدت را تشکیل دادهاند. ما وقتی که شورای وحدت را در سال ۱۳۹۹ تشکیل دادیم، بلافاصله آرایش انتخاباتی گرفتیم. ما در شورای وحدت معتقد هستیم در انتخابات ۱۴۰۰ عملکرد موفقی داشتیم و گزینه اصلیمان یعنی آقای رئیسی پیروز انتخابات شد. ما یکیدو ماه قبل از ثبتنام آقای رئیسی از او حمایت کردیم، در حالی که دوستان ما بعضاً نامزد دیگری داشتند و برخی دوستان دیگر هم نامزد دیگر، البته وقتی آقای رئیسی ثبتنام کرد، این افراد هم اعلام کردند که نامزد ما آقای رئیسی است. در حالی که ما گستردهترین میتینگهای چندصدنفره در تهران و استانها برای آقای رئیسی برگزار کردیم، اما به محض اینکه آقای رئیسی پیروز شد، یک جریانی شریانهای اقتصادی دولت را در دست گرفت و جریانی دیگر هم شریانهای فرهنگی و رسانهای دولت را.
شورای وحدت کجای دولت است؟
ما کاملاً مورد بیمهری قرار گرفتهایم. تقریباً هیچ جا.
این حرف شما با سخن قبلی در مورد اینکه آقای رئیسی گزینه شما بود، تناقض دارد. این چه نامزدی است که بعد از پیروزی به شما بیمهری میکند؟
هر تشکیلاتی در انتخابات دو وظیفه دارد، اول تبلیغ نامزد مورد نظر خود. انجام این وظیفه نیاز به موافقت جایی ندارد. پس از پیروزی نامزد، تشکیلات وظیفه دارد نیروهای مناسب با اهداف دولت جدید را معرفی کند، البته در اینجا باید پیشنهادها مورد قبول واقع شود.
آن وقتها البته میگفتند که کاندیدای شورای وحدت آقای لاریجانی است.
این یک دروغ حسابشده از سوی برخی افراد بود، اولین بار کلیپ آن از سوی آقای زاکانی پخش شد. وقتی در مصاحبه گفتم نامزد قطعی شورای وحدت آقای رئیسی است و آقای لاریجانی قطعاً نامزد شورای وحدت نیست، سرافکنده شدند و سکوت را ترجیح دادند، البته اخیراً و در آستانه انتخابات مجلس دروغهای دیگری را به صورت تشکیلاتی علیه شورای وحدت شایع میکنند. متأسفانه همینها چنبرههایی را تشکیل دادهاند که هر گونه تصمیمگیری را منحصر به حلقه خود کردهاند.
زمان زیادی به انتخابات مجلس دوازدهم باقی نمانده است. چهار پرچم مختلف در جریان اصولگرایی علم شده است. با این وضعیت دورنمای وحدت روشن است یا مبهم؟ آیا گره وحدت در این دوره که دقیقه ۹۰ باز میشود یا اینکه گره امسال با توجه به این چهار جریان، قرار نیست حتی با دندان هم گشوده شود؟
در شورای وحدت سه محور به عنوان راهبرد انتخاباتی تعیین و تصویب شده است؛ مردممحوری، گام دوم و تحولخواهی. تعامل با مردم و تعامل با دولت دو محور کاربردی ما در انتخابات است. تعریف ما از مردم در تعامل با آنها این است که مردم را باید یکپارچه ببینیم، آنگونه که امام (ره)، مقام معظم رهبری و شهید سلیمانی میدیدند، باید نگاهمان به مردم را بازتعریف کنیم. تعهد به مبانی انقلاب و نظام اسلامی بر اساس دیدگاه و تفسیر امامین انقلاب و تعامل با دولت، دیگر چارچوبهای رفتاری شورای وحدت است. در مورد وحدت جریانهای ولایی، ارزشی و اصولگرا اینکه با چند فهرست وارد شوند یا به فهرست واحد برسند، از نظر ما زودترین زمان برای پاسخ به این سؤال آخر دی ماه است.
دیدگاه تان را بنویسید