فارن افرز/ آمریکا در غزه باخت/ ایران و متحدانش، بزرگترین برنده هستند
«محاسبات غلط آمریکا در منطقه، شعله خشم ضداسرائیلی و ضدآمریکایی را در سراسر خاورمیانه برافروخت».
نشریه فارن افرز در تحلیلی به قلم ولی نصر و ماریا فانتاپی نوشت: پیش از جنگ اخیر غزه، مقامهای آمریکایی، که احساس میکردند منطقه سرانجام به سمت نوعی ثبات حرکت میکند، ایران را به عنوان یک عامل مخرب نمیدیدند؛ به هر حال تهران این اواخر، روابطش را با کشورهای مختلف عربی احیا کرده بود. اکنون که حمایت ایران، در تابآوری حماس به حساب میآید، به نظر میرسد توانمندیهای نظامی منطقهای ایران نیز کاملا قدرتمند باشد. تهران همچنین جسارت تازهای را نشان میدهد. هرچند تهران به یک منازعه گستردهتر مایل نیست اما بر نمایش قدرت حماس حساب کرده و در حالی که حزبالله به تبادل آتش با اسرائیل ادامه میدهد و دیگر گروههای تحت حمایت ایران نیروهای آمریکایی را هدف میگیرند، هزینهها و ریسکها را افزایش میدهد.
ایالات متحده آمریکا، نفوذ زیادی در خاورمیانه دارد اما حمایتش از جنگ اسرائیل در غزه، به شکل مؤثری اعتبارش را تضعیف کرده، به ویژه این که اسرائیل سرگرم کشتار جمعی فلسطینیها شد.
واشنگتن نمیتواند بیش از این مسئله فلسطین را نادیده بگیرد. در واقع ناچار است که حل و فصل این منازعه را در کانون تلاشهای خود قرار دهد. همچنین باید قدرت در حال رشد تهران را چاره کند که در خاورمیانه جنجال به پا کرده است. اگر آمریکا میخواهد صلح را به خاورمیانه بیاورد، باید راههای تازهای برای محدود کردن ایران و نیابتیهایش بیابد.
برای دستیابی به این اهداف، واشنگتن مجبور نیست که همه رشتههایی را که بافته، پنبه کند. آمریکا، ثباتِ اوضاع پیش از هفتم اکتبر در منطقه را دست بالا و نیروهایی را که علیه آن صفآرایی کرده بودند، دست کم گرفته بود. آمریکا به غلط گمان میکرد دیگر کشورهای خاورمیانه، به حمایتش از تقلای ریاض برای هژمونی منطقهای اعتراضی نخواهند کرد. واشنگتن بر این گمان بود که تهران برای عادیسازی روابطش با کشورهای عربی، بیش از حد مشتاق است، ضمن آن که آن قدر درگیر ناآرامیهای داخلی است که در برنامههای آمریکا دخالتی نخواهد کرد. اما در واقع ایران به تقویت و تغذیه نیابتیهای مسلح خود ادامه میداد.
اما بزرگترین محاسبه غلط آمریکا این بود که فکر میکرد میتواند مسئله فلسطین را نادیده بگیرد. توافق ضمنیاش با سعودیها، بر این گمان متکی بود که ریاض میتواند روابطش را با اسرائیل عادیسازی کند و تنش گستردهای هم در کار نباشد. آمریکا میدانست که، به رغم چشمانداز کاهش تنش، جنگ سایه میان ایران و اسرائیل، همچنان شعله خواهد کشید اما پیشبینی نکرد که جنگ سایه با مسئله فلسطین ترکیب شده باشد و تاثیر ویرانگری خواهد داشت.
هفتم اکتبر نشان داد، باورهای واشنگتن نسبت به منطقه کاملا نادرست بود و هنوز هم خود را به روزرسانی نکرده است. به جای تلاش برای یک کارزار محدود نظامی که شاید وجهه اسرائیل را نجات دهد، پاسخ نامعمول واشنگتن به جنگ در غزه، تقریبا به حمایت بیقیدوشرط از یک تهاجم نظامی خشونت بار تبدیل شد. نتیجه، شعله کشیدن خشمی در سراسر خاورمیانه ضداسرائیل و آمریکاست.
اما طرفی که بیشترین بهره را از این جنگ برده، ایران است. زنده شدن مسئله فلسطین، یک بار دیگر توجه منطقه را بر شامات متمرکز کرده است.
«محور مقاومتی» که ایران آن را رهبری میکند، نشان داده که میتواند جهتگیری سیاست در خاورمیانه را تغییر دهد و منازعات منطقهای را تشدید کند یا تخفیف دهد. ایران با ارائه کمک بیقیدوشرط به حماس، همچنین وجهه خود را به عنوان مدافع فلسطینیها، تقویت کرده و حمایت مردمی از خود را در سراسر خاورمیانه افزایش داده است. ایران همچنین حمایتش از حماس را با روابط رو به رشد با جهان عرب توازن میدهد تا خودش را به طور کامل در سیاست منطقهای بگنجاند. بیاعتمادی فزاینده به آمریکا، ناتوانی این کشور در هدایت منطقه به سمت ثبات و نبود هر گونه چشم انداز مشترکی برای به صف کردن طرفهای مختلف، دولتهای مختلف منطقه را به سمت منافع کوتاه مدت خودشان ترغیب میکند که بهطور فزایندهای زیر فشار خیابانها و هراس از یک جنگ گستردهتر شکل میگیرد.
فوریترین تکلیف واشنگتن، خاتمه دادن به جنگ در غزه است. تا زمانی که اسرائیل به این قلمرو حمله میکند و غیرنظامیان آنجا را میکشد و آمریکا هم کار زیادی برای مهار متحدش نمیکند، دولتها و مردم کشورهای عربی خشمگینتر از آن خواهند بود که از رهنمودهای واشنگتن پیروی کنند. هرچند ریاض ممکن است به این زودیها، روابطش را با اسرائیل عادیسازی نکند، روابط غیر رسمی با اسرائیل دارد و یک میانجی کلیدی در منطقه است. آمریکا، باید ریاض را مورد حمایت دیپلماتیک قرار دهد تا یک دیپلماسی فراگیر را دنبال کند، از جمله به دولت عربستان اجازه دهد تا موافقت ایران را با توافقی برای حل مسئله فلسطین جلب کند. آمریکا باید از عربستان سعودی بخواهد که فرآیند صلح اسرائیل – فلسطین را رهبری کند. عادیسازی با اسرائیل میتواند برونداد این فرآیند باشد.
کیهان
دیدگاه تان را بنویسید