اعتراف به انگشتنما شدن مدعیان «نه غزه، نه لبنان»
روزنامه وابسته به غلامحسین کرباسچی میگوید جناحهای سیاسی در موضوع جنگ غزه همگرا شدهاند، اما احمدینژاد و موسوی حاضر نشدند در حمایت از فلسطین موضع بگیرند.
روزنامه وابسته به غلامحسین کرباسچی میگوید جناحهای سیاسی در موضوع جنگ غزه همگرا شدهاند، اما احمدینژاد و موسوی حاضر نشدند در حمایت از فلسطین موضع بگیرند.
روزنامه هممیهن در نوشتهای به قلم احمد زیدآبادی خاطر نشان کرد: «تشکلها و چهرههای شاخص اصلاحطلب در محکوم کردن و تقبیحِ شدیداللحن حملات هوایی ارتش اسرائیل به مراکز غیرنظامی و ساختارهای زیربنایی دولت خودخواندۀ حماس در نوارغزه با رقبای اصولگرای خود همراه شدهاند و در حمایت از تشکیلات حماس چیزی از آنان کم نمیگذارند.
در بیانیههای احزاب اصلاحطلب و اظهارنظرهای سران آنها، به جز موارد انگشتشماری که گونهای تحفظ نسبت به برخی جنبههای عملیات طوفانالاقصی نشان داده شده است، حتی نوع بهکارگیری واژهها تفاوت چشمگیری با ادبیات رقیب اصولگرا ندارد، بهطوری که گاه تصور میشود همۀ آنها از یک مرکز صادر شدهاند.
آنچه این همگرایی را در چشم ناظران پررنگتر میکند، انتقاد برخی محافل هر دو جناح از سکوت محمود احمدینژاد در برابر جنگ غزه است. احمدینژاد که روزگاری با نفی هولوکاست، خود را در صف مقدم کارزار نفی موجودیت اسرائیل قرار داده بود، اکنون در برابر جنگ غزه بهطور اسرارآمیزی سکوت اختیار کرده است... نکتۀ توجهبرانگیز در این میان این است که میرحسین موسوی رقیب سرسخت احمدینژاد در انتخابات ۸۸ نیز از اعلام موضع در برابر جنگ حماس و اسرائیل در نوارغزه خودداری کرده است. قاعدتاً سران حکومت از احمدینژاد که همچنان عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام است در مقایسه با موسوی که با گذشت حدود ۱۳ سال از انتخابات همچنان در حصرخانگی به سر میبرد، انتظار متفاوتی دارند. موضعگیری قاطع علیه اسرائیل و دفاع از حماس، اگر هم به معنای حمایت بیچونوچرا از سیاست منطقهای جمهوری اسلامی تلقی نشود، نوعی ابراز وفاداری به چارچوب کلانِ نظام را بازتاب میدهد. از این جهت سکوت موسوی اگر به علاقۀ او به فاصله گرفتن از چارچوب مذکور نیز تعبیر شود، با دیگر مواضع اخیر او ناهمخوانی ندارد، اما علاقۀ مشابهی از سوی احمدینژاد، عملاً او را در کنار مخالفان یا منتقدان نظام قرار میدهد. گذشته از این ماجرا، اصلاحطلبان و اصولگرایان ضمن محکوم کردن اسرائیل و حمایت از حماس، موضع خاصی در مورد چگونگی مواجهۀ جمهوری اسلامی با جنگ غزه مطرح نکردهاند. این نیز به نوبۀ خود بر همگرایی آنها میافزاید چراکه ظاهراً هیچکدام شور و شوقی به درگیر شدن مستقیم در جنگ از خود نشان نمیدهند».
چند نکته درباره نوشته روزنامه هم میهن قابل توجه است. نخست این که نویسنده از جمله کسانی است که به خاطر نوشتهاش در جانبداری از اسرائیل، موجب تعطیلی روزنامه عبدالله نوری (خرداد) در دو دهه قبل شد. ثانیا همگرایی دو جناح در موضوع فلسطین، معطوف به سیاست کلان نظام و مبتنی بر ارزشهای والای اسلامی و انسانی، و خبر خوبی است که قطعا به مذاق پادوهای اسرائیل خوش نخواهد آمد. فراموش نمیکنیم که برخی غربگرایان مدعی اصلاحات ظرف 14 سال گذشته، در ماجرای فتنه سبز سنگ کارفرمایان صهیونیست آشوب را به سینه زدند و شعار نه غزه نه لبنان دادند و پس از آن هم سرکوب فتنه آمریکایی- صهیونیستی داعش در عراق و سوریه را تخطئه کردند. برخی از این عناصر (از جمله رمضانپور معاون وزیر ارشاد در دولت خاتمی) پس از فرار از کشور، در شبکههای صهیونیستی مانند اینترنشنال دور هم جمع شدند تا بانی تجزیهطلبی و آشوبافکنی شرورانه در پاییز سال گذشته باشند.
ثالثا احمدینژاد اگر همچنان بر حرکت در مسیر عقبگرد و ارتجاع اصرار کند، به همان انحطاطی کشیده خواهد که سران فتنه (موسوی و خاتمی) سقوط کردند. موسوی هم زمانی نخستوزیر و مدعی خط امام و مبارزه با اسرائیل بود اما جاهطلبی و اسیر شدن در حلقه عناصر نفوذی و پذیرش نقشآفرینی در نقشه سرویسهای بیگانه او را به مهرهای دونپایه و سوخته تبدیل کرد که بسیاری از حامیان دیروزش از او برائت میجویند و دیگری اعتنایی به وی ندارند. او بانی فتنهای شد که طی آن به تبعیت از طراحی وزارت خارجه رژیم صهیونیستی، شعار نه غزه نه لبنان داده شد. این در حالی بود که موسوی پیش از آن با حسنظن و بزرگواری نظام، در مجمع تشخیص عضویت داشت.
رابعا انزجار از رژیم نامشروع و کودککش صهیونیستی و حمایت از ملت مظلوم فلسطین، همچنان که راهبرد متعالی جمهوری اسلامی است، اقتضای وجدان و شرافت انسانی هم هست و کسانی که به این رویکرد انسانی نپردازند، خود را در مظان اتهام قرار میدهند و سقوط شخصیتی را عیان میکنند. البته از آن جمله است مدیر مسئول روزنامه هم میهن که در مقابل جنایات رژیم صهیونیستی سکوت کرد و روزنامهاش هم مواضع دوپهلو در پیش گرفت. این در حالی بود که وی اردیبهشت ۹۶ در ستاد انتخاباتی روحانی در اصفهان ضمن تخطئه مدافعان حرم گفته بود: «غیرت دینی آیا این است که به اسم حالا دفاع از حرم و اینها، آقا جان ما هم دلمان میخواهد در سوریه و لبنان و یمن صلح برقرار شود. دفاع از مظلوم شود. ولی آیا فقط با پول دادن و اسلحه خریدن و کشتن و زدن حاصل میشود؟ مگر جوانهای عزیز را از سر راه آوردیم همین طور بفرستیم تا شهید شوند. چرا مردم باید کشته بشوند؟». براستی اگر شجاعت مدافعان حرم نبود، آیا امروز ملت ما با جنایات داعش و صهیونیستها دست بهگریبان نبود؟
خامسا جمهوری اسلامی در موضوع جنگ غزه نه بیطرف است و نه منفعل و بیتحرک و در گسترهای از فعالیتهای ضروری، در حال حمایت همهجانبه از ملت مظلوم غزه و رزمندگان مقاومت است./کیهان
دیدگاه تان را بنویسید