«فردا» گزارش میدهد:
خوف و رجای لاریجانی/ چرا ائتلاف با اصلاحطلبان برای لاریجانی سنگین تمام میشود؟
علی لاریجانی در عین حال که نسبت به مخاطرات ائتلاف با اصلاحطلبان آگاه است اما در خوف و رجاست و نمیداند پایگاه سیاسیاش در میان اصولگرایان چگونه است.
گروه سیاست سایت فردا - برخی اصلاحطلبان و اعتدالیها میکوشند گفت و گو برای ائتلاف با علی لاریجانی را آغاز کنند. آنها سعی میکنند تعریفی از لاریجانی ارائه دهند که نزدیک به خودشان باشد و البته به استقبال سخنان او میروند؛ از جمله همین واژه «خالصسازی» که بعد از آنکه لاریجانی به کار برد، اصلاحطلبان و اعتدالیها هم آن را تکرار کردند. اما چرا؟ برای چه اصلاحطلبانی که در انتخابات 1400 یکسره میگفتند ما حتی به لاریجانی هم رضایت نمیدهیم و میخواهیم با هویت اصلاحطلبی خود وارد انتخابات شویم، اکنون مدام به سمت لاریجانی پالس مثبت میفرستند که همسفره ما باش؟ و چرا اعتدالیها یعنی طیف نزدیک به روحانی در کنار تمایل به ائتلاف مجدد با اصلاحطلبان همه تلاششان را میکنند که لاریجانی را نیز با خود همراه کند؟
علی لاریجانی برای این دو طیف یعنی اصلاحطلبان و اعتدالیها چه آورده ای دارد که چنین دنبالش هستند؟ اصلاحطلبان پس از ناکامیهای سیاسی از جمله عملکرد بسیار ضعیف دولت روحانی که مورد حمایت کاملشان قرار داشت و نیز عملکرد انفعالیشان در مجلس دهم به طرز بیسابقهای دچار ضعیف تشکیلاتی شدند. اختلافات درونی آنها از یک سو و نبود چهرههای شاخصی که بتوانند پشت سر آنها به انتخابات ورود کنند، ماحصل یک دهه ضعف عملکردشان است. بسیاری از چهرههای مطرح آنها هم به احتمال بسیار زیاد تأییدصلاحیت نمیشود و آنقدر رادیکال شدهاند که چنین به ذهن میرسد که عملا در موضع اپوزیسیون قرار گرفته اند. شرایط کنونی اصلاحطلبان به نوعی خالیشدگی از نیروی انسانی است؛ به معنای دیگر چهرههای کنونیشان آنقدر خنثی و بیرمق هستند که هیچ یک حتی در حد سرلیست شدن انتخاباتی هم نیست یا آن قدر رادیکالاند که ورودشان به انتخابات ناممکن است.
در این شرایط اصلاحطلبان چارهای نمیبینند جز آنکه مانند ریاست جمهوری سال92 و مجلس سال94 از یاران قرضی کمک بگیرند؛ همان روشی که با حسن روحانی پیش بردند. گرچه لاریجانی هم سرمایه اجتماعی خاصی ندارد اما برای اصلاحطلبان چهرهای است که میتوانند پشت سر او ادامه مسیر دهند ولو آنکه هویت اصلاحطلبیشان بیش از هر زمان مغشوش شود. از سوی دیگر اصلاحطلبان در شرایطی که در استانها هیچ امیدی به توفیق انتخاباتی ندارند، تصور میکنند لاریجانی میتواند به در این بخش به آنها کمک کند. طیف اعتدالی هم که از اینجا رانده و از آنجا مانده است؛ نه در بین اصلاحطلبان جایی دارد و نه در میان اصولگرایان. روحانی خود نیز میداند هیچ محبوبیتی در بین هیچ طیفی ندارد و برایش خوب است که هر ائتلافی وجود داشت، خود را به آن الصاق کند.
شاید بشود گفت اعتدالیها در ضعیفترین حالت خود قرار دارند گرچه اعتدالیها هیچ وقت به صورت مستقل هویت سیاسی نداشتهاند و همواره به صورت اجارهای در معیت این و آن بودهاند. آنها عادت به ائتلاف سیاسی دارند و هرجا اگر امکانی برایشان وجود داشته باشد، از آن استفاده میکنند؛ چه اصلاحطلبان سال92 که هنوز سرمایه اجتماعی داشتند و چه لاریجانی که گرچه ایده آل اما به هر حال چهرهای است در عالم سیاست. اما همه اینها برای لاریجانی آوردهای نخواهد داشت؛ چه ائتلاف با اصلاحطلبان و چه اعتدالیها زیرا کارنامه دو طیف مذکور چنان مغشوش است که اگر گرد آنها بر پیراهن هر کسی بنشیند، تیرگی اش دیگر پاک نمیشود.
لاریجانی در حال حاضر چندسویه بازی میکند. او در حال ارزیابی است که چه قدر اعتبار و جایگاه در میان اصولگرایان دارد. به هر روی طیفهایی از اصولگرایان منتقدان جدی او هستند به ویژه نسبت به همراهی او با روحانی در موضوع برجام زمانی که رئیس مجلس بود. لاریجانی در خوف و رجاست. نمیداند چه در میان مردم، چه در میان حاکمیت و چه در بین اصولگرایان چه جایگاهی دارد. او نمیخواهد همین پایگاههای نیمبند خود را در میان چپ و راست از دست بدهد تا اگر احیانا نتوانست به آن مرتبتی که در اصولگرایان دلخواهش است برسد، به سمت اصلاحطلبان و میانهروها برود. البته که او نسبت به مخاطرات جدی همپیمانشدن با اصلاحطلبان و اعتدالیها آگاه است اما شاید این مسیر را به عنوان واپسین راه در نظر دارد.
دیدگاه تان را بنویسید