فضائلی: قله موردنظر رهبری رسیدن به نقطه بازدارندگی است
مهدی فضائلی، تحلیلگر سیاسی در سرمقاله روزنامه صبح نو نوشته: یکی از مهمترین کارویژههای رهبری بر اساس متون علمی، ترسیم چشمانداز و ایجاد انگیزه در پیروان برای تحقق چشمانداز است.
«یک ساعت آخر منتهی به قله، کار بسیار سخت شده بود. علائم ارتفاعزدگی، سردرد و سرگیجه در میان اکثر بچهها به چشم میخورد، از طرف دیگر بوی گوگرد آزاردهندهتر شده بود؛ حتی پنج دقیقه آخر برای من صعود به قله غیرممکن به نظر میرسید؛ اما خداراشکر موفق شدم هر طور که بود بر روی بام ایران قرار گیرم.»
این سخنان همایون شاهمرادی، فاتح نابینای قله دماوند در مصاحبهاش با یکی از رسانههاست. شاید باورکردنش دشوار باشد؛ اما میشود در نزدیکترین فاصله به قله، حتی پنج دقیقه مانده به قله نیز ناامید شد و برگشت!
این خاطره، مربوط به قلهای است که دیده میشود و مختصاتش ثبت شده و کامل معلوم است. حال تصور کنید قلهای را که اینقدر نه وضوح دارد و نه ابعادش روشن است؛ در چنین شرایطی، اگر خردمند و حکیمی نباشد که قله را برای ما ترسیم و دور یا نزدیکشدن به آن را برایمان معلوم کند، دچار چه حیرت و سرگردانی که نمیشویم! یأس و ناامیدی هم طبیعیترین حالتی است که سراغ افراد سرگردان و حیران میآید.
یکی از مهمترین کارویژههای رهبری بر اساس متون علمی، ترسیم چشمانداز و ایجاد انگیزه در پیروان برای تحقق چشمانداز است.
فهم چشمانداز مورد نظر رهبری و به عبارت دیگر، تعریف «قله» از منظر رهبری بسیار مهم است. رهبر انقلاب در سال ۹۱، حرکت ملت ایران را در دامنه توصیف و قله را اینگونه ترسیم کردند که: «آن روزی که ملت ایران به قله برسد، دشمنیها تمام خواهد شد. آن روزی که ملت ایران به قله برسد، معارضههای خباثتآلود به پایان خواهد رسید. ما تا آن روز فاصله داریم. حرکت را باید بیوقفه ادامه دهیم.» اخیرا ایشان موقعیت را «نزدیک قله» ارزیابی کردند که شاهد هجمهای همهجانبه به این ارزیابی بودیم. عصاره و شاهبیت این هجمهها که برخی چارواداری و سخیف - مطابق شأن خودشان - و برخی آمارمحور و با ظاهری منطقی مطرح شد، تمرکز بر روی وضعیت اقتصادی و معیشتی مردم بود، درحالیکه قله موردنظر رهبری، موقعیتی راهبردی است که البته قطعا تبعات اقتصادی مهمی هم خواهد داشت. این موقعیت راهبردی، رسیدن به نقطه بازدارندگی است؛ نقطهای که بتواند امکان دشمنی و اقدامات خباثتآلود را از بین ببرد و تهدید مؤثری علیه ملت بزرگ ایران نتواند مطرح شود.دقت کنید! رهبری نفرمودند ما به این قله و این موقعیت راهبردی رسیدهایم، بلکه صراحت سخن ایشان این است که «به قلهها نزدیک شدهایم.» بنابراین تا رسیدن به قله و نقطه بازدارندگی هنوز فاصله داریم؛ اما به نسبت یک دهه پیش که در دامنه بودیم، فاصله ما تا قله، کمتر شده است. نگاهی به شرایط کنونی آمریکا و رژیم صهیونیستی در منطقه از سویی و درک موقعیت امروز جبهه مقاومت و جمهوری اسلامی ایران از سوی دیگر، کمک میکند مسیر طی شده در یک دهه گذشته را بهتر درک کنیم. بازگشت عربستان سعودی، بحرین و مصر به جمهوری اسلامی ایران و عضویت کشورمان در سازمانهای مهم فرامنطقهای مانند شانگهای و بریکس، نشانههای مهم تغییر شرایط به نفع اهداف جمهوری اسلامی ایران است. نکته مهم دیگری که بین ارزیابی رهبری با دیگران، فاصله ایجاد میکند اینکه، دیگران صرفا واقعیت را میبینند آن هم نه همه آن را؛ اما رهبری ظرفیتها، قابلیتها و همه واقعیتها را با هم میبینند. و سخن پایانی اینکه، رسیدن به قله و نقطه بازدارندگی کامل؛ یعنی تحقق ایران قوی. و امید مهمترین پیشران برای رسیدن به ایران قوی است، لذا همه کسانی که امروز به هر شکلی یأسآفرینی میکنند بدانند خواسته یا ناخواسته، در تحقق ایران قوی و رسیدن به قله اخلال میکنند و آنانی که بهطور واقعی امید میآفرینند، نقشآفرینان فتح قلهها هستند./ صبح نو
دیدگاه تان را بنویسید