دکه/ بررسی مهمترین عناوین مطبوعات کشور
دوئل اصلاحطلبان
در بسته خبری پیش رو به بررسی مهمترین عناوین مطبوعات کشور میپردازیم.
گروه سیاست سایت فردا - در بسته خبری پیش رو به بررسی مهمترین عناوین مطبوعات کشور میپردازیم.
کیهان: میان اعضای جبهه اصلاحات دوئل انتخاباتی شکل گرفته است
انتخابات به محلی برای نزاع درونی اصلاحطلبان تبدیل شده و طرفه آنکه این جریان با وجود اینکه از سازوکاری دموکراتیک برای حل اختلافاتش استفاده نمیکند اما مدام به ساختارهای انتخاباتی کشور حمله میکند.
روزنامه کیهان در این خصوص نوشته: یک روزنامه اصلاحطلب میگوید برخی اعضای جبهه اصلاحات از دنده چپ بلند شدهاند و مجادله میان دو طیف در این جبهه شدت پیدا کرده است. دنیای اقتصاد مینویسد: «با نزدیک شدن به دوازدهمین دوره انتخابات مجلس، شکاف میان جریانهای سیاسی آشکارتر میشود. این شکاف در میان جریان اصلاحات بیش از همیشه خود را نشان داده است. شکافی که به نظر میرسد به مرور زمان در حال تبدیل شدن به یک دوئل انتخاباتی میان دو سر این جریان یعنی طرفداران شرکت در انتخابات و مخالفان حضور بدون شرط در عرصه انتخابات است. زنهار دادن از خطر یکدست شدن حاکمیت به مردم و فعالان سیاسی و از سوی دیگر اندرز و نصیحت به حاکمیت مبنیبر خطرات تفکر یکدست شدن، اسم رمز طرفداران شرکت فعال در انتخابات است. در سوی مقابل طیفی از جدیدترها قرار دارند که بهجای نگاه به قدرت، به رضایت بدنه اجتماعی اصلاحات از خود اعتقاد دارند. رصد جریان اصلاحات نشان میدهد طرفداران این نگاه رای بالایی در جریان اصلاحات ندارند و اکثر احزاب قدیمی جریان فوق حامی حضور و مشارکت در دوازدهمین دوره انتخابات مجلس هستند. برآیند این اختلاف نگاه در جبهه اصلاحات سرانجامی جز دوپاره شدن این جریان درپی نخواهد داشت. انتشار این تحلیل در دنیای اقتصاد در حالی است که روزنامه شرق اخیراً ادعای حفظ سرمایه اجتماعی اصلاحطلبان در وضعیت انفعال و سردرگمی این طیف را لاف گزاف ارزیابی کرد.
پاسخ جام جم به شبهه خاتمی: افکار عمومی رغبتی به شعارهای اصلاحطلبان ندارند/ چرا نقدهای رادیکالها شنیده نمیشود؟
گاهی اینگونه است که برخی افراد و جریانها هر قدر مقصرتر و مشکلتراشتر، طلبکارانهتر برخورد کرده و خود را در جای مدعی مینشانند.
روزنامه جام جم در تحلیلی در این رابطه نوشته: تکاپوی اصلاحطلبان برای فعالیت در عرصه سیاسی کشور بیشتر شده و این طیف سیاسی تلاش میکند تا در آستانه انتخابات مجلس، خود را تنها عامل افزایش مشارکت در انتخابات نشان دهد اما بیتردید، تجربه ادوار قبلی انتخابات نشان از آن داشت که دوران اصلاحات در کشور به سر آمده و در میان افکارعمومی، رغبتی به شعارها و ادعاهای اصلاحطلبانه وجود ندارد. دیکتاتوری فکری رادیکال ها تا حدی به جایی رسیده است که غیر از راهحل خود، هیچ راهحل دیگری را برای اداره کشور نمیپذیرند.این جریان معتقداست تنها راه درست را آنها میشناسند و این انگیزه به آنها دست میدهد تا همواره خودشان را بهعنوان مظلوم و نادیده گرفته شده در نظام سیاسی جا دهند. رادیکال ها اینطور وانمود میکنند که عدم عمل به توصیههای آنها، مشکلاتی را برای مردم بهدنبال داشته است.اما افکارعمومی از این جریان سیاسی پیش از اینکه آنها خودشان را در جایگاه طلبکار سیاسی قرار دهند این پرسش را دارد که چطور در دوران روی کار آمدن جریانات اعتدالی و اصلاحطلب، گشایشی در وضع مردم ایجاد نشد و چه عواملی باعث شد که پس از اجرای توصیههای لیدر جریان اصلاحات، نرخ ارز به طرز ناگهانی جهش کند و دستاوردهای دیپلماتیک به طور کلی به خطر بیفتند؟ اولا، توضیح دهند که در سالهای گذشته، تلاشها و اقدامات آنها چه تأثیری در وضع مردم داشته است و دوما، به این پرسش پاسخ دهند که آیا اعتبار و اعتماد لازم برای ارائه نقد سازنده وجود دارد یا خیر؟اگر جریان اصلاحات نیاز دارد که نقدهایش شنیده شود، باید پیش از هرچیز به این نکته توجه کند که اعتماد به طرف مقابل از ضروریات این مسیر است. در واقع، نقد بدون اعتماد هیچگاه نتیجه نداشته و به سرانجام نمیرسد. «چرا نقدهای رادیکال ها شنیده نمیشود؟» سیدمحمد خاتمی که بهعنوان لیدر جریان اصلاحات شناخته میشود، بهتازگی از این امر گلایه کرده که نقدهای او و حامیانش به حاکمیت شنیده نمیشود و بیدرنگ انگشت اتهام را به سمت دستگاههای حاکمیتی اشاره کرده و از عدم توجه به نقدها صحبت کرده است اما آیا این جریان سیاسی تا بهحال از خود این سؤال را داشته که آیا بیتوجهی به نقدها تنها بهدلیل عدم توجه است یا شاید دلایل دیگری در پس این وضعیت وجود دارد؟
جوان: کاش در برخورد با لیدرهای آشوب مثل امریکا بودیم!/ ترامپ چه کرده جز همین اقداماتی که موسوی و خاتمی انجام دادند
تاکنون دیدگاههی مختلفی درباره نحوه برخورد با اغتشاشگران و خودداری از پذیرش قانون مطرح شده است.
روزنامه جوان نیز در این راستا نوشته: نوع رفتار دستگاه قضایی امریکا با دونالد ترامپ به علت تمکین نکردن به نتیجه انتخابات و ایجاد آشوب شهری، اذهان بسیاری را به سمت نوع برخورد دستگاه قضایی ایران با جرم مشابه در ایران برد. تمکین نکردن به نتیجه انتخابات در ایران بی سابقه نیست و برای مردم ایران چنین جرمی یادآور وقایع تلخ و عبرت آموز سال ۸۸ است. ترامپ چه کرده جز همین اقداماتی که موسوی و خاتمی سال ۸۸ انجام دادند و البته میزان آشوبی که حامیان ترامپ با تحریک او برپا کردند، قابل قیاس با چند ماه آشوب جنبش سبز در تهران نیست. ضمن آنکه فتنه سبز به دلیل برخورداری از حمایت خارجی، تحریمهای بیشتری هم بر مردم ایران تحمیل کرد. اصلاحطلبان همواره مدل رفتاری حاکمان غربی را به عنوان الگوی دموکراتیک معرفی کردهاند و کاش در این زمینه هم قانونمداری و تن ندادن به بدعتهای غیرقانونی در مسیر اعمال دموکراسی و جمهوریت را –اگر نمیخواهند از جمهوری اسلامی یاد بگیرند- حداقل از همان کدخدای غرب یاد بگیرند! موسوی، زهرا رهنورد، مهدی کروبی، محمد خاتمی از لیدرهای این آشوبهای به اسم جنبش سبز بودند. حتی عاشورای حسینی از گزند هتک از سوی اهل فتنه مصون نماند و باز هیچ برخوردی- تأکید میشود هیچ برخوردی- با لیدرهای فتنه سبز نشد. حصر موسوی و کروبی و رهنورد هم نه اقدامی برای مجازات، بلکه اقدامی تأمینی برای حفظ امنیت مردم بود که نه در جریان اغتشاشات ۸۸، بلکه بیش از یک سال و نیم بعد و پس از آشوب ۲۵ بهمن ۸۹ که دو کشته بر جای گذاشت، اتفاق افتاد تا دیگر نتوانند امنیت شهر را به هم بریزند.
کیهان: برجام را آتش زدیم!/ عضویت در بریکس بدون اعتنا به برجام
با وجود اینکه زمزمه تفاهماتی در عرصه سیاست خارجی به گوش میرسد و برخی از آنها نظیر آزادسازی پولهای بلوکشده ایران اجرایی شده اما همچنان سرنوشت توافق هستهای نامشخص مانده است. روزنامه
کیهان در این زمینه نوشته: عضویت ایران در بریکس بدون کمترین اعتنایی به برجام و طرفهای مذاکره صورت گرفت که خود دستاورد مهمی در جهان سیاست به حساب میآید. در اهمیت آن همین بس که بریکس نمایانگر نیمی از جمعیت جهان است و ۲۸ قدرت اقتصادی جهان را در اختیار دارد. حال همگان به ظرفیت جمهوری اسلامی ایران در تشکیل بلوک جدید قدرت پی بردهاند و نقش ایران را در تغییر هندسه قدرت جهانی به خوبی فهمیدهاند. برجام گام اول برای تسلیم ایران بود. رابرت مالی نماینده ویژه آمریکا در امور ایران به صراحت برجام را نقطه شروع خوانده بود تا به توافقی «طولانیتر، قویتر و گستردهتر» برسند و ایران را در سایر موارد مثل هستهای زمینگیر کنند. آری برجام را آتش زدیم بدون اینکه حتی یک چوب کبریت را برای روشن کردن منقلی حرام کنیم و به غربگرایان حق میدهیم که عصبانی شوند.
دیدگاه تان را بنویسید