کار نبوی به تکذیب «آگاهینو» و تأیید «لوچها» کشید
کار بهزاد نبوی، مسنترین چهره شاخص اصلاحطلبان که اخیراً در گفتگو با «آگاهینو» با زدن اتهام «مرضبچگانه داشتن» و «لوچبودن» به «برخی مجموعههای اصلاحطلب»، نارضایتی خودش را از وضع جبهه اصلاحات نشان داده بود، به تکذیب و تعدیل کشیده شد
کار بهزاد نبوی، مسنترین چهره شاخص اصلاحطلبان که اخیراً در گفتگو با «آگاهینو» با زدن اتهام «مرضبچگانه داشتن» و «لوچبودن» به «برخی مجموعههای اصلاحطلب»، نارضایتی خودش را از وضع جبهه اصلاحات نشان داده بود، به تکذیب و تعدیل کشیده شد. اکنون یک پرسش بسیار جدی به میان میآید «وقتی حتی در یک گفتوگوی ساده نمیتوانید حرفتان را بزنید و بعد مجبور به تکذیب آن نشوید و درگیریهای داخلی شما بر سر قدرت و مناصب آنقدر زیاد است که کار را به رسانهها علیه جبهه خود میکشید، چطور بتوان به نسخهای که برای کل کشور با نام اصلاحطلبی مینویسید، اعتماد کرد؟!»
نبوی در بیانیهای سعی کرده بیشتر آنچه را اخیراً مجله آگاهینو در گفتگو با او منتشر کرده و آنچه را نیز این مجله به مدیرمسئولی و سردبیری محمد قوچانی بهشکل جداگانه درباره دیکتاتوربودن اصلاحطلبان شاخص و انتخابات غیردموکراتیک ریاست جبهه اصلاحات نوشته، بهگونهای تعدیل یا تکذیب کند.
نبوی در مصاحبه با مجله قوچانی از جمله گفته بود «تصور میکنم برخی افراد در بدنه اصلاحطلبان طی یک سال گذشته، به این نتیجه رسیدهاند که کار دارد تمام میشود، پس بگذارید ما برای حرکتهای بعدی خودمان را آماده کنیم و جا باز کنیم در حرکت بعدی. استنباط من این بود. حالا نمیدانم چقدر درست است و چقدر غلط. ولی احساس میکنم که نگران بودند که سرشان بیکلاه بماند.... من تفکر چپروانه را قبول ندارم. خیلی از کارهایی که انجام میشود چپروی است، چون وقتی کاری بکنیم که عاقبت آن را ندانیم چه میشود، همینطور دیمی حرکت کنیم، اسمش میشود چپروی... خدا بیامرزد مرحوم شعاعیان را که با هم مبارزه مسلحانه میکردیم، در نقد چپروی در آن زمان میگفت "اینها چپ نیستند، لوچاند یعنی چشمهایشان تابهتا میبیند و نمیشود اسم اینها را چپ گذاشت"! واقعاً ما الان هم دچار مرض بچگانه چپروی هستیم. یعنی کسانی که لوچاند.... در مجموعه خودمان هم میبینیم، نه اینکه فکر کنید منظورم نیروهای بیرون از مجموعه است، به آنهایی که کف خیابان بودند کاری ندارم. در مجموعههای خودمان هم لوچ داریم.... در جبهه اصلاحات یک زن که فعالیت سیاسی گستردهای هم از گذشته داشته، رئیسشده است که مبارک است، ولی بعضی از دوستان تصورشان این است که با شعار جوانگرایی یا استفاده از خانمها، جوانهای کف خیابان به سمت ما خواهند آمد که من چنین تصوری ندارم.»
صحبتهای نبوی وقتی کنار گزارش شورشگرانه قوچانی از انتخابات درونی جبهه اصلاحات آمد، با واکنش برخی اصلاحطلبان و سکوت معنادار بیشتر آنان روبهرو شد. حمیدرضا جلاییپور یکی از کسانی بود که هم با روزنامه اعتماد علیه گزارش قوچانی گفتگو کرد و هم در گذرگاه تلگرامیاش در یادداشتی با عنوان «حرف مفت قوچانی» به اتهامی که قوچانی به فرزندش و خاتمی برای تقسیم وزارت ارشاد در دولت احتمالی همتی زده بود، واکنش نشان داد. اگرچه بیشتر اصلاحطلبان نسبت به گزارش قوچانی و مصاحبه نبوی سکوت کردهاند، اما بیانیه تکذیبیه و تعدیلیه نبوی نشان میدهد در پشت صحنه همچنان به «حرفهای مفت» یکدیگر حملهور هستند و برای جبران این حرفها یکدیگر را زیر فشار آوردهاند.
نبوی در بیانیه خود آورده است: «اخیراً مصاحبه اینجانب با مجله آگاهی نو... موجب شبهات و سوءبرداشتها و حتی سوءاستفادههایی شده است که لازم میدانم چند نکته... بیان کنم. اینجانب به تفصیل در نقد "انقلابی دیگر و ترویج خشونت و در دفاع از اعتدال و روشهای اصلاحی" سخن گفتهام و نهایتاً نیز بیانیه ۱۵ مادهای آقای خاتمی را مانیفست اصلاحات دانستهام، که امیدوارم این دیدگاه در فضای سیاسی کشور بهویژه در میان اصلاحطلبان مورد نقد و بررسی قرار گیرد و دیدگاههای مکمل و اصلاحی صاحب نظران باعث تداوم وظیفه ضروری و با ارزش گفتگو و تبادل نظر میان همه دلسوزان کشور به ویژه اصلاح طلبان شود. آنچه من بیان کردهام ارتباطی با تحولات در مدیریت جبهه اصلاحات نداشته و ندارد. اینجانب به خاطر سن و سال و شرایط جسمانی خودم که انجام مسئولیتهای سنگین را برایم دشوار کرده است، از چند ماه پیش از تغییرات هیئت رئیسه جبهه اصلاحات، متقاضی کنارهگیری از ریاست جبهه بودم. تغییرات انجام شده در هیئت رئیسه جبهه اصلاحات نیز بر اساس مقررات و ضوابط جبهه و بهصورت دموکراتیک صورت گرفته است و اینجانب نیز در این فرایند حضور داشتهام و در تداوم راه هم به عنوان عضوی در این جبهه فعال خواهم بود و از هیچ تلاشی برای تقویت آن فروگذار نخواهم کرد.... لازم میدانم تأکید کنم که دیدگاه مورد نقد من مصداقی در میان چهرههای اصلی و سرشناس اصلاحطلب که من میشناسم، ندارد.»
معلوم میشود آن «دیکتاتوری تمامیتخواه مجاهدین خلقی» که «حتی حاضر نیست وقتی سردمداری دموکراسی را در جامعه برعهده دارد، برای حفظ ظاهر هم که شده دو نامزد در انتخابات ریاست جبهه اصلاحات، حتی دو زن شرکت دهد» یعنی دقیقاً آنچه قوچانی به خاتمی و سه تفنگدار او (امینزاده، میردامادی و اصغرزاده) نسبت داده بود، بر تفنگداران اصلاحطلب بسیار ثقیل آمده که پیرمرد اصلاحطلب را برای تعدیل سخنان خود و تکذیب سخنان قوچانی به میدان بازگرداندهاند. اینکه نبوی به شکل شعاری بگوید «تغییرات هیئت رئیسه اصلاحات دموکراتیک بوده»، جبران آن همه استدلال و شواهد و بینهها و گزارش لحظهبهلحظه قوچانی از انتخابات دستوری جبهه اصلاحات را نمیکند؛ انتخاباتی که قوچانی آن را صرفاً با «اشارت و وصایت خاتمی» دانسته بود و اینکه کسی جرئت نمیکند به کمیته مرکزی بلشویکی اصلاحطلبان حرفی بزند، چون «آبرویش را با افشاگری که از زمان بالارفتن از دیوار سفارت امریکا آموختهاند، میبرند».
نبوی در تکذیبیه خود نگفته است که بالاخره آن «لوچها و چپهایی که کار بچگانه میکنند و دنبال انقلابی دیگر و رفتن به کف خیابان و انتخاب یک زن به ریاست جبهه اصلاحات برای سوارشدن روی موج خیابانی جنبش مهسا» هستند، مصداقشان در میان اصلاحطلبان چه کسانیاند؟!
نبوی خود اصلاحطلبان را به دو دسته جامعهمحور و صندوقمحور که تعبیر دیگری از «ساختاری و برانداز» و «نهادی یا طرفدار گفتمان میانهروی در چارچوب نظام» است، تقسیم میکند و میگوید: «من در ظرف یکی دو سال اخیر حرکت مؤثری در جهت اصلاحات جامعهمحور ندیدم. سؤال از افرادی که در جبهه اصلاحات شعار جامعهمحوری داده و میدهند این است که این جامعهمحوری چیست؟» نبوی پیشتر گفته بود «قطعاً نمیتوانیم با معترضان کف خیابان که شعارهای براندازانه میدهند، همسو شویم. بحث محافظهکاری نیست؛ ما شعارهای آنان را قبول نداریم. ما میخواهیم در چارچوب نظام، اصلاح کنیم. نمیخواهیم دینامیت زیر ساختمان بگذاریم.»
این حرفهای قبلی نبوی را اگر در کنار گفتوگوی او با آگاهینو که دقیقاً با گزارش قوچانی از انتخابات غیردموکراتیک و دستوری جبهه اصلاحات یک بسته واحد است، بگذاریم، به مصداقهای «لوچ»های موردنظر نبوی میرسیم، بهویژه آنکه او به روزنامههای اصلاحطلب هم اشاره کرده بود. بهاین معنا که وقتی اصلاحطلبان چپبین و لوچ، این روزنامهها و فضای مجازی را دارند، نمیتوانند بگویند باید به کف خیابان برویم و آزادی نیست و فضا بسته است و باید براندازی کنیم: «چند روزنامه اصلاحطلب منتشر میشود که میتوانند مواضع اصلاحطلبان را منعکس کنند. وجود فضای مجازی سبب میشود که حتی اگر شما روزنامه هم نداشته باشید، بتوانید با یکدیگر و جامعه ارتباط بگیرید؛ بنابراین در شرایطی که شما میتوانید گروه رسانه و سایت داشته باشید و در فضا هایی، چون کلابهاوس جلسات مجازی گسترده برگزار کنید، هنوز نمیتوانید بگویید که فضا تا آن حد بسته است که نمیشود هیچ کاری کرد و باید یا به خیابان ریخت یا سیاست صبر و انتظار پیش گرفت».
بهنظر میرسد لابی اصلاحطلبان به تعبیر نبوی «لوچ» و به تعبیر قوچانی «بلشویکهای مجاهدین خلقی» فعال شده و باید در روزهای آینده انتظار بیانیهها و تکذیبیهها و تعدیلیههای بیشتری باشیم یا اینکه بپذیریم هرآنچه نبوی درباره نگاه اصلاحطلبان به کف خیابان-و نه به صندوقهای رأی- گفته است و قوچانی درباره انتخاباتی کاملاً دیکتارتورمآبانه در جبهه اصلاحات با هدف ساختن دموکراسی برای مردم گفت، درست و عین واقعیت ماجراست.
منبع: روزنامه جوان
دیدگاه تان را بنویسید