یأس و توقف همان و شکست و به قهقرا رفتن همان!
بدست آوردن سهم بیشتر و نزدیک شدن به موقعیت شایسته و تراز ایران عزیز، مرهون آگاهی بیشتر به تحولات در پیش، اراده قویتر برای کسب جایگاه بهتر و تدبیر و تلاش روزافزون برای تقویت نقاط قوت و از بین بردن یا کاهش نقاط ضعف بویژه در حوزه اقتصاد است.
مهدی فضائلی در یادداشتی نوشت: بدست آوردن سهم بیشتر و نزدیک شدن به موقعیت شایسته و تراز ایران عزیز، مرهون آگاهی بیشتر به تحولات در پیش، اراده قویتر برای کسب جایگاه بهتر و تدبیر و تلاش روزافزون برای تقویت نقاط قوت و از بین بردن یا کاهش نقاط ضعف بویژه در حوزه اقتصاد است و این یعنی همان تحول مورد مطالبه رهبر حکیم و فرزانه انقلاب اسلامی.
متن این یادداشت در ادامه آمده است:
نخست؛ در اشعار کنستانتین کاوافی، شاعر یونانی آمده است، " آنچه را که آینده در آستین دارد، تنها خدایان(خداوند) می دانند (میداند)، آنها (او) تنها مالکان (مالک) همه دانایی ها هستند (است). انسانهای خردمند از آینده تنها آنچه را که قریبالوقوع است احساس می کنند. گاهی، در حالی که کاملا در مطالعاتشان غرق هستند، احساس شان به آنان هشدار میدهد، پیام سری حوادث در شرف وقوع به آنان ابلاغ میشود و آنان با تأمل پیام را می شنوند..."
این نکته اهمیت و ارزش خردمندانی که ضمن توجه به مسائل روز و هدایت امور و مدیریت بحران ها، ورای هیاهوها و حجاب ها را نیز دوراندیشانه میبینند،نشان می دهد.
این شخصیت ها همچون دیدهبانانی که از فراز برج دیدهبانی،همه تحرکات و رفتوآمدها را زیر نظر دارند عمل می کنند و مانع غافلگیر شدن خود و امتشان و چه بسا بشریت می شوند.
این دوراندیشی و دیدن حقایق در شرف وقوع، را میتوان "حکمت" بنامیم و خداوند دارنده حکمت را "صاحب خیر کثیر" معرفی می کند.
یُؤْتِی الْحِکْمَةَ مَنْ یَشَاءُ وَمَنْ یُؤْتَ الْحِکْمَةَ فَقَدْ أُوتِیَ خَیْرًا کَثِیرًا وَمَا یَذَّکَّرُ إِلَّا أُولُو الْأَلْبَابِ
دوم؛ عالم در حال تطور است و در هر دوره، نظمی بر آن حاکم می شود. از زمانیکه برخی کشورها صاحب قدرت و امکان اثربخشی شدهاند، تلاش کرده اند در این نظم دخالت و آنرا مطابق امیال خود ساماندهی نمایند.
آنچه در دو سه قرن اخیر و بویژه پس از دو جنگ جهانی اول و دوم، به عنوان "نظم" بر جهان حاکم گردیده، محصول اراده و مهندسی همین قدرتها بوده است و اکنون دوران جدیدی برای عالم، در حال شکلگیری است! دورانی که تحولاتی پرشتاب تر، دشوارتر و خطیرتر رخ خواهد داد و کشورهای فاقد جایگاه در این دوران جدید، هزینههای سنگینتری خواهند پرداخت.
در مهندسی دوران جدید عالم نیز، تنها کشورهایی میتوانند نقشآفرین باشند که اولا قدرت درک تحولات در حال وقوع را داشته باشند، ثانیا برای خود اراده ای بمنظور اثربخشی بر این نظم جدید قائل باشند و ثالثا نقش آفرینی و گرفتن سهم خود را امکانپذیر کرده باشند.
سوم؛ خوشبختانه کشور ما دیدهبان خردمند و حکیمی دارد که از سالها پیش، شکلگیری دوران جدید عالم را درک کرده و برای آمادگی ورود به آن، پیوسته مردم و مسئولان را هوشیار کرده است.
این دیدهبان خردمند، به گفتن اکتفا ننموده و طی دو سه دهه اخیر، تدابیر و اقداماتی را به اجرا گذاشته تا اولا ایران عزیز قویتر گردد و ثانیا، دشمنانش نتوانند سیر نزولی و رو به افول خود را تغییر دهند. این موجب می گردد تا ایران عزیز اگر نه سهم شایسته خود را ، حداقل سهم مناسبی را در نظم نوین جهانی برای خود رقم بزند.
بدست آوردن سهم بیشتر و نزدیک شدن به موقعیت شایسته و تراز ایران عزیز، مرهون آگاهی بیشتر به تحولات در پیش، اراده قویتر برای کسب جایگاه بهتر و تدبیر و تلاش روزافزون برای تقویت نقاط قوت و از بین بردن یا کاهش نقاط ضعف بویژه در حوزه اقتصاد است و این یعنی همان تحول مورد مطالبه رهبر حکیم و فرزانه انقلاب اسلامی.
مانع بزرگ نرسیدن به این تحول، ناامید شدن، احساس خستگی و ندیدن قلههای قریب الفتحی است که می تواند آینده ای درخشان را برای ما رقم بزند. قلههایی که دشمن، ارزش رسیدن به آنها را خوب می داند و همه همت و تلاش خود را بکار گرفته تا ما آنها را نبینیم و مأیوس و ناامید متوقف شویم.
یأس و توقف همان و شکست و به قهقرا رفتن همان!
فارس
دیدگاه تان را بنویسید