اصلاحطلبان بین یکدستی و دوگانگی حاکمیت سرگردانند!
یک بررسی از کنشهای سیاسی و رسانهای اصلاحطلبان نشان میدهد آنان میکوشند به کارنامهخوانی حاکمیت طی دو سال گذشته با وصف «یکدست» بپردازند و به موجب آن مجموعه گزارههایی را علیه نظام مطرح کنند. ولی در عین حال اگر برای تضعیف قوای سهگانه گزارههایی را نیز با محوریت «اختلاف قوا» یافتند، باکی ندارند که در کنار و همزمان با گزارههای «یکدستی قوا»منتشر کنند.
اصلاحطلبان در نظر دارند که بر ادعای باقی بودن شکاف میان قدرت و مسئولیت حتی در همین حاکمیت یکدست مورد ادعای آنها تأکید کنند، و در نهایت بر حرف همیشگی خود پافشاری کنند که ساختار جمهوری اسلامی نیازمند اصلاحات است. در این میان البته آنها خود را بیرون از این ساختار میبینند و حس نمیکنند وقتی از لزوم اصلاحات در جمهوری اسلامی میگویند، بخش زیادیاش به اصلاحطلبان برمیگردد که سالها در حاکمیت قوای مختلف را در اختیار داشتهاند و کاری هم برای اصلاحاتی به نفع مردم نکردهاند.
اصلاحطلبان در این خصوص دو مسئله «اینترنت» و «حجاب» را با عنوان دو مسئلهای که قاطبه مردم با آن روبهرو هستند مورد اشاره قرار داده و تأکید میکنند با وجود حاکمیت یکدست مشاهده میشود که هیچ فرد و نهادی مسئولیت اختلال در اینترنت و برخورد با بیحجابی را نمیپذیرد.
اصلاحطلبان با بیان اینکه مشکل کنونی کشور به دیدگاه مسئولان ارشد نظام باز میگردد که همچنان به «انقلاب دائمی» میاندیشند، تأکید میکنند که مسئولان ارشد نظام دنبال «هدایت انقلابی» جامعه به سوی تمدنی مذهبی و فراملی بوده و برای طرحهایشان هم پاسخگو نیستند.
رادیکالهای اصلاحطلب همچنین با بیان اینکه الان دولت یکدست دارد بروکراسی، نظام پزشکی و مهندسی کشور را به نفع فرامین انقلاب دائمی شخم میزند، تأکید میکنند که اینان برخی نهادها، استادان پزشکی و مهندسی را بازنشسته میکنند ولی کارهای کشور و معیشت مردم سروسامان نمیگیرد. تعارض و دوگانگی مزمن در چهار دهه گذشته، ساختاری حجیم و ناکارآمد درست کرده و جامعه را ناراضی، جنبشی و معترض کرده است. آینده جامعه هم معلوم نیست.
اصلاحطلبان در ادامه تأکید میکنند که کارنامه حاکمیت یکدست طی این دو سال عبارت است از:
- مسئولیت ناپذیری
- عمل به درخواستهای اقلیت
- نادیده گرفتن اکثریت
- ناکارآمدی
- حامیپروری
- اعتراضی شدن جامعه ایران
- عقب ماندگی از توسعه به ویژه نسبت به کشورهای همسایه
- پسرفت زندگی مردم و...
در اینجا سه نکته قابل بیان است:
اول اینکه چنانکه گفتیم اصلاحطلبان سالها در حاکمیت بودهاند. قوای مختلف کشور را در دست داشتهاند و با این حال مشکلاتی را که اکنون معتقدند حل نشده، نتوانستهاند حل کنند. از طرفی به جای پاسخگویی نسبت به عملکرد خود هم، مدام فرافکنی میکنند و از تقصیرات دیگران میگویند. این یعنی همان شکاف میان مسئولیت و قدرت که ادعای نقدش را دارند، در خصوص خودشان صدق میکند و به قدری که در قدرت بودهاند و حتی بسیار کمتر از آن، قائل به پاسخگویی خودشان نیست.
دوم آنکه در زمانهایی که دولت در دست اصلاحطلبان بوده، شاهد یکدستی مجلس و دولت و شوراها بودهایم، با این حال اصلاحطلبان باز هم نتوانستهاند عملکرد مناسبی از خود به نمایش بگذارند.
سوم آنکه اصلاحطلبان بارها بر اختلاف میان دولت و مجلس در دو سال گذشته تأکید کردهاند و در عین حال ادعای حاکمیت یکدست را هم مطرح میکنند که در تناقض با ادعای اختلاف و دوگانگی است. از جمله اینکه هفته گذشته روزنامه اعتماد در تیتر خود آورده بود که «پاستور در برابر بهارستان و عدلیه»، «بستن شمشیرهای اصولگرایان از رو»، «لیدرهای جناح راست به صف میشوند» و در متن آن آمده بود: «به نظر میرسد دولت سیزدهم هر روز در حال گشودن جبهههای تنازع تازهای با همتایان اصولگرای خود در ارگانها، نهادها و قوای دیگر است؛ بازوی رسانهای این تنازعات هم به روزنامه ایران و خبرگزاری ایرنا ارگان رسمی دولت سپرده شده است؛ یک روز خبر مواجهه دولتمردان با اهالی بهارستان رسانهای میشود، روز دیگر، اما دستگاه قضایی به دلیل ابطال حکم میثم لطیفی، رئیس سازمان اداری و استخدامی در تیررس نقدهای جدی دولتمردان قرار میگیرد...»
منبع: روزنامه جوان
دیدگاه تان را بنویسید