دروغبافی غربگرایان از تعامل ایران و روسیه
در روزهای اخیر و با اقدام نادرست دولت روسیه در همراهی با بیانیه کشورهای شورای همکاری خلیج فارس علیه جزایر سهگانه ایرانی، جریان غربگرای کشور موجی از حمله را متوجه منتقدان خود کرد که چرا به روسیه اعتماد کردید و ما گفته بودیم روسها قابل اعتماد نیستند و ....
مطابق مشی همیشگی، این جریان در این موضوع هم تکرار و ادامه دادن موضوع را در پیش گرفت و بنابراین همچنان در رسانههای خود به این موضوع میپردازند.
از جمله روز گذشته، روزنامه اعتماد در یادداشتی با عنوان «شرقگرایی اصولگرایان ضد منافع ملی است» نوشت: «پس از انتشار موضع روسیه در خصوص ماجرای جزایر ایرانی، افراد و جریاناتی که به صورت افراطی طرفدار رویکرد مطلقگرایی و راهبرد "شرقگرایی" هستند، ناگهان در بهت و حیرت و تعجب فرو رفتند و انگشت به دهان گرفتند. گویی که دوستی از پشت به آنها خنجرزده بود و اعتماد از میان رفته بود. این جریانات که برای خوشایند روسیه و چین راهبرد تاریخی موازنهسازی را کنار گذاشته بودند به جای واکنش درست، نسبت به تهدید تمامیت ارضی ایران، ترجیح دادند یا سکوت کنند یا از درِ توجیه وارد شوند!»
نویسنده البته در این عبارات یادداشت نگفته از کدام جریان صحبت میکند، اما در تیتر از اصولگرایان نام برده است؛ و البته در ادعایی خلاف واقع، گفته که این جریان در قبال اقدام روسیه سکوت کرده است.
محمدباقر قالیباف و نمایندگان مجلس، وزارت خارجه و همه رسانههای انقلابی و اصولگرا علیه اقدام روسیه موضع صریح و علنی گرفتند. آیا نویسنده روزنامه اعتماد بدون رصد ساده اخبار در این موضوع خاص مطلب نوشته است یا تعمدی بر طرح ادعای دروغ داشته است تا تحلیلی که میخواهد بنویسد، درست به نظر برسد؟
از سویی برای اصولگرایان موضع روسیه بهت و حیرتی در پی نداشت، چه آنکه گرچه از توسعه روابط با روسیه استقبال کردهاند، اما میدانند همه تخم مرغهای خود را در سبد روسیه نباید بچینند و میدانند در سیاست خارجی هر دولتی پی منافع خودش است.
نویسنده در ادامه هم مشخصاً کل سیاست توسعه روابط با روسیه و چین را زیر سؤال برده است: «رویکرد بازگشت به شرق طی سالهای اخیر به اندازهای برجسته شد که سایه سنگین آن بر سایر بخشهای حوزه سیاست خارجی ایران افتاد. ایران با این تصور به سمت کشورهایی، چون روسیه و چین چرخید که تصور میکرد در بزنگاهها میتواند روی آنها حساب باز کند، اما روسیه نه از منظر اقتصادی، نه از نظر تمدنی و فرهنگی و نه از منظر ایدئولوژیک نسبتی با ایران نداشته و ندارد.»
و در پایان مطلب هم حرف اصلی را زده است: «باید از مسئولان دولت سؤال کرد که روسیه چه رجحان و برتری نسبت به امریکا، اروپا و... دارد که ایران اینگونه از آن دفاع میکند و بار آن را به دوش میکشد.»
آیا ایران به خاطر روابط با چین و روسیه متضرر شده یا عقب نشینی خاصی داشته و وعده و وعید خاصی گرفته که حالا برآورده نشدن آن باعث سرزنش ایران بشود؟! روسیه در مواردی با ایران همراه شده و طبعاً ایران هم قدمهایی رو به جلو برداشته، این به معنای یکی بودن در همه امور اقتصادی و تمدنی و فرهنگی و ایدئولوژیک نیست. وگرنه با کمتر کشوری همه این نسبتها برقرار است و بنابراین باید با همه کشورها روابط حداقلی داشته باشیم!
اروپا هم همان پیمانشکنی برجام و اینستکتس کافی است تا بدانیم تفاوت آن با روسیه در کجاست. اصلاحطلبان باید بپذیرند که هیچ کشوری صد در صد همانی که ما میخواهیم نیست و از روسیه هم چنین انتظاری نداشته باشند و روابط با روسیه را بر چنین مبنایی تحلیل نکنند، چنانکه اصولگرایان برخلاف تخیل غربگرایان ایرانی چنین انتظاری از روسیه ندارند.
برخلاف غربگرایان که به ذوق دوستی با امریکا به عهد و امضای آنها اعتماد کردند، در برنامه هستهای عقب نشستند و انتظار داشتند نظام در برنامه موشکی و محور مقاومت و حقوق بشر هم از موضع خود بگذرد تا مباد غربیها دلخور شوند!
منبع: روزنامه جوان
دیدگاه تان را بنویسید