گفتاری در باب سخنان اخیر عبدالناصر همتی
آقای همتی! شما چرا استحقاق مردم را درک نکردید؟
همتی بر فراموشی احتمالی جمعی حساب باز کرده است و تصور میکند با گذشت زمان و نقدهای مکرر دولت میتواند گذشته خود را از یادها ببرد.
گروه سیاست سایت فردا: کاری نداریم که رأی عبدالناصر همتی در انتخابات ریاستجممهوری1400 از آراء باطله هم کمتر شد اما به هر حال او انگار از زمانی که خود را قامت نامزد ریاستجمهوری دید؛ مدام به همهچیز و همهکس انتقاد میکند که گویی هیچگاه او مسئولیتی در این کشور نداشته است و صرفا یک ناظر بیرونی است.
همتی به تازگی در توئیتی با اشاره به سفر سید ابراهیم رئیسی به سه کشور آفریقایی نوشته است: «آقای رئیسی در آفریقا بدرستی گفته اند؛ دنیا فقط آمریکا و اروپا نیست. ولی، ایران کشوری درحال توسعه و درکنار روابط با کشورها، بیش از هرچیز،به سرمایه و تکنولوژی نیاز دارد آمریکا و اروپا ۴۳درصد وآفریقا سه درصد تولید دنیا را دارا هستند. استحقاق ملت ایران بیش از اینهاست. فرصتها را نباید از دست داد».
اصل حرف همتی مبنی بر اینکه استحقاق مردم ایران بیش از اینهاست، درست است اما «من قال» جمله ایراد دارد. به این معنی که وقتی این سخن از زبان همتی شنیده میشود، بیشتر شبیه به فکاهی مینماید. او در شرایطی مدام به روند امور جاری خرده میگیرد که بیشترین انتقادهای اقتصادی در دولت روحانی مربوط به زمانی است که همتی رئیس بانک مرکزی بود. در دوره او تورم تا 40درصد رسید. آقای همتی رکورددار افزایش نرخ ارز هم هست؛ در دوره مدیریت او بود که دلار ۹هزار و ۱۵۵تومانی به 31هزار و856تومان رسید یعنی عدد عجیب 248درصدی افزایش نرخ ارز و صد البته در دوره او بود که ضرر هنگفتی به مردمی وارد شدکه سرمایه خود را وارد بورس کردند و داروندارشان را از دست دادند و البته موارد متعدد دیگر از جمله عدم واریز منابع صندوق توسعه در زمان مقرر، عدم اجازه استفاده از تسهیلات برای صندوقها و سبدگردانها، فشار به بانکها برای خرید اوراق دولت، دستکاری در فروش قیمت ارز پتروشیمیها، بالابردن نرخ مبادلات بین بانکی از هشت درصد نزدیک به ۲۰درصد و... که همه و همه محصول دوران ریاست عبدالناصر همتی بر بانک مرکزی بوده است.
حالا همتی در قامت اپوزیسیون دولت نقشآفرینی میکند. او بر فراموشی احتمالی جمعی حساب باز کرده است و تصور میکند، زمان باعث میشود او از همه کاستیهایش مبرا شد اما چنین نیست؛ نهتنها درباره او بلکه درباره تمام دولتهای پیش از این.
رسم نادرستی در عالم سیاست ایران جا افتاده است که در زمان تصدی هر دولتی، رقبای سیاسی با اظهار شعارهای بیپشتبانه و منجی نشاندادن خود، میکوشند به مردم القاء کنند که استحقاق شما وضعیت کنونی نیست و اگر ما بیاییم، همه چیز گلستان میشود اما یکی از دیگری بدتر و عملکرها یکی از دیگری ضعیفتر. کسی منکر نقایص دولت کنونی نیست و در جای خود بحثهای بسیاری به ویژه در حوزه اقتصادی وجود دارد اما اینکه برخی نیروهای سیاسی به جای کمک به دولت مستقر، سعی در تخریب دارند و همتشان بر این است که دولت را زمین بزنند، اوج سیاستبازی آنها به جای در نظرگرفتن منافع ملی است. اصلاحطلبان که دورههای مختلف چه دولت و چه مجلس را در اختیار داشتند، بهتر است کارنامهای از خود ارائه دهند تا اگر در ارزیابی مردمی سربلند بودند، آن زمان انتقاد کنند. از سوی دیگر نیروهای اصلاحطلب هیچوقت راهکاری ارائه نمیدهد و صرفا به نقد اوضاع میپردازند؛ یعنی سخنان همواره نه ایجابی بلکه سلبی بوده است.
آنهایی که اکنون و در شرایطی که ایران در مسیر توسعه روابط دیپلماتیک قرار دارد، برای تخریب مسئولان کنونی سخن از استحقاق مردم میزند، بهتر است به جای قدمبرداشتن در مسیری غرضورزانه بکوشند که شرایط را برای تحقق استحقاقی که از آن سخن میگویند، فراهم کنند و در غیر این صورت، عالم بیعمل به چه ماند، به زنبور بیعسل!
دیدگاه تان را بنویسید