«فردا» گزارش میدهد؛
اصلاحطلبان، دوگانه مرعشی-منصوری و بالاگرفتن اختلافات درونجناحی
نمازی میگوید بهتر بود که مرعشی رئیس جبهه اصلاحات میشد و کرباسچی هم باور دارد نیروهای توانمندتر از او وجود داشتند.
گروه سیاست سایت فردا: پس از انتخاب آذر منصوری، دبیرکل حزب اتحاد ملت، بهعنوان رئیس جبهه اصلاحات ایران برخی از فعالان سیاسی این نگرانی را ابراز کردند که حالا حزب اتحاد ملت دست بالا را در جبهه اصلاحات به دست آورده است و به این دلیل این مخاطره برای اصلاحطلبان وجود دارد که به سمت رادیکالشدن به ویژه در آستانه انتخابات مجلس حرکت کنند. این تحلیل چندان دور از ذهن هم نیست زیرا اعضای حزب اتحاد ملت در سالهای اخیر تندترین مواضع را در عالم سیاست داشتهاند؛ افرادی که خود را نزدیک به سید محمد خاتمی میدانند و گرچه شخص خاتمی همواره سعی کرده است که دستِکم از اصل انتخابات عبور نکند اما به هر روی اتحادیها بر او بیتأثیر نیستند زیرا نزدیکترین حلقه به خاتمی محسوب میشوند.
حزب اتحاد مل و شخص آذر منصوری نظرشان درباره انتخابات روشن است؛ آنها میگویند یا نامزدهای حداکثریمان تأییدصلاحیت میشوند یا از انتخابات کنارهگیری میکنیم؛ برخلاف حزب کارگزاران که همواره گفته تحت هر شرایطی ولو با نامزدهای حداقلی در انتخابات شرکت میکنیم تا بتوانیم دستِکم اقلیت مجلس را در دست داشته باشم. میانهروها تأثیرگذاری در فضای سیاسی را همراه با استمرار فعالیت سیاسیِ رسمی میدانند و کنارهگیری از انتخابات را باعث منزویشدن اصلاحطلبان قلمداد میکنند.
در این میان انتخاب منصوری شاید پیام روشنی داشته باشد؛ اینکه ممکن است اصلاحطلبان در انتخابات پیش رو مسیری رادیکال و حتی عبور از انتخابات را در پیش بگیرند؛ کمااینکه اخیرا سعید حجاریان که نزدیک به اتحادیها یا همان مشارکتیهای سابق شناخته میشود، در گفتوگو با روزنامه «اعتماد» سخنانی بیان کرده است که چنین معنایی را میدهد.
در این میان حضور منصوری در جایگاه رئیس جبهه اصلاحات گویا باعث بروز اختلافات میان دو طیف میانهرو و رادیکال اصلاحطلبان شده است؛ برای مثال علیمحمد نمازی، یکی از اعضای کارگزاران، گفته است که بهتر بود مرعشی، دبیرکل کارگزاران، رئیس جبهه اصلاحات میشد. او در گفتوگو با «نامهنیوز» گفته است: «من به استانها که میرفتم میشنیدم که دوستان میگفتند اگر آقای مرعشی رئیس جبهه اصلاحات بشود، کارها بهتر جلو میرود اما به هر دلیلی که باید از خود آقای مرعشی بپرسید، او تمایل نداشت که در انتخابات ریاست جبهه اصلاحات شرکت کند. من هم همین نظر را دارم که اگر آقای مرعشی رئیس جبهه اصلاحات میشود، بهتر بود و جبهه موفقتر عمل میکرد».
او البته گفته که ریاست منصوری بر جبهه اصلاحات به معنای حاکمشدن نظرات حزب اتحاد بر جبهه اصلاحات نیست: «اکثریت اعضای جبهه اصلاحات ایران تأکید داشتند که آقای بهزاد نبوی بار دیگر مسئولیت ریاست جبهه را برعهده بگیرد اما او این موضوع را نپذیرفت. حالا هم خانم منصوری انتخاب شده است که به نظرم انتخاب با انتخاب ایشان به عنوان رئیس، نظرات حزب اتحاد ملت بر جبهه اصلاحات حاکم نخواهد شد زیرا اداره جبهه با رأی اکثریت است و هر تصمیمی که گرفته میشد با رأی اکثریت اعضای حقیقی و حقوقی است و خانم منصوری فقط یک رأی دارد».
غلامحسین کرباسچی، دبیرکل سابق کارگزاران هم درباره انتخاب آذر منصوری به عنوان رئیس جبهه اصلاحات گفته است: «آشنایی زیادی با خانم منصوری ندارم و حتی تاکنون با او دیدار و مذاکرهای نداشتم. اما به عنوان ناظر بیرونی میتوانم بگویم که حتماً نیروهای سیاسیتر، با سابقهتر و توانمندتر در جبهه اصلاحات حضور دارند، اما شاید ملاحظاتی برای انتخاب خانم منصوری وجود داشته است. دلیل انتخاب خانم منصوری به عنوان رئیس جبهه اصلاحات را باید از اعضای این جبهه پرسید. احتمالا باتوجه به جریانات اخیری که در کشور اتفاق افتاد، جبهه اصلاحات تصمیم گرفتند به خانمها جایگاهی دهند تا در افکار عمومی هم اثر مثبتی گذاشته شود، بنابراین با توجه به شرایط جامعه تصمیم گرفتند پس از چندین دوره که ریاست جبهه در اختیار آقایان بود، این نوبت ریاست بر عهده یک خانم باشد».
او استعفای بهزاد نبوی را هم به دلیل اختلافات موجود دانسته و گفته است: «آقای نبوی دلایل استعفای خود را اعلام کردند و گفتند که به خاطر شرایط جسمانی و سن و سالشان است، اما فکر میکنم ممکن است بهخاطر اختلاف نظرهایی هم که وجود داشت، استعفا دادند».
با این اوصاف به نظر میرسد گرچه فعلا و در ظاهر رادیکالها در جبهه اصلاحات دست بالا را دارند اما نباید از نظر دور داشت که میانهروها یکی از مهمترین مخالفان اقدامات طیفهایی مانند اتحاد ملت هستند.
دیدگاه تان را بنویسید