راهبرد معاصر: نفوذ ایران در عمق قلب و باور ملتهای آمریکای لاتین
شباهتهای زیاد انقلابی گری در ایران با آمریکای جنوبی سبب شده است بُعد مسافت و تفاوت در دین و مسلک مانعی برای نزدیکی باورهای میان دو ملت ایجاد نکند. اینک در حیاطخلوت سنتی آمریکا، سفر رئیسجمهور ایران اتحاد نانوشته میان ایران و کشورهای آمریکای لاتین را گوشزد میکند و نمونهای از ظرفیت بالقوه ملتهای زخمخورده جهان از ظلم و زیادهخواهی آمریکا برای همگرایی است.
شاید برای نخستین بار بود جوزف نای، اندیشمند روابط بینالملل موضوع قدرت نرم در روابط بینالملل را تئوریزه کرد. با وجود این، پیش از آنکه نای قدرت نرم را به قالب نظریه علمی درآورد، مصادیق آن به طور عینی در روابط میان کشورها جریان داشت.
قدرت نرم، حوزه نفوذ غیر مادی کشورهاست که عمدتاً از عناصر فرهنگی نشئت میگیرد. برخی کشورها برای افزایش قدرت نرم خود تلاش و سرمایه گذاری فراوانی میکنند، اما برخی دیگر ذاتی در فرهنگ و تمدن خود دارای عناصر قدرت نرم هستند.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، ایران در معرض تبلیغات سیاسی- رسانه ای سنگینی از سوی غرب با هدف تخریب وجهه نظام اسلام قرار گرفت. از هالیوود گرفته تا رسانههای غربی، سعی در گسترش ایران هراسی و ارائه چهرهای زشت از ایران داشتند تا مبادا جاذبه انقلاب اسلامی به گسترش آن میان مردم جهان بینجامد.
این جریان با خودزنی و خودتحقیری برخی فعالان فرهنگی و رسانهای در داخل کشور تقویت میشد. با وجود همه تبلیغات منفی، عناصر ذاتی انقلاب اسلامی ایران موجب شدند ظرفیت قدرت نرم کشور به فعلیت درآید و نفوذ فکری و معنوی انقلاب اسلامی در بسیاری کشورها محقق شو
در منطقه غرب آسیا مکتب شیعه به عنوان مهم ترین عنصر قدرت نرم ایران در کشورهایی مانند لبنان، عراق، یمن و سوریه تحقق یافته، اما برای کشورهای غیرمسلمان، اصول بنیادین انقلاب اسلامی دارای گزارههای جهان شمول منبع الهام و تأسی واقع شده است.
در آمریکای جنوبی سابقه سالها استعمار، استثمار و غارت منابع کشورها که به گسترش فقر و عقب ماندگی در آنجا منجر شده، باعث همدلی افکار عمومی در کنار روشنفکران این جوامع با آن دسته از اصول انقلاب اسلامی شده است که بر حمایت از مظلومان و مستضعفان و ایستادگی در برابر ظلم و استیلا تأکید می کند.
این منطقه محل پیدایش بسیاری روشنفکران ضد سرمایهداری مانند مکتب اکلا و نظریه پردازان تئوری نظام جهانی بوده است. از این روست در میان اندیشمندان متأخر آمریکای لاتین نیز این نگرش وجود دارد که شعار مبارزه با استکبار جهانی در انقلاب اسلامی را مترادف با ضدیت خود با امپریالیسم تلقی میکنند.
آمریکای لاتین در قرن گذشته از کودتای شیلی تا جنگ نیکاراگوئه، قربانی منافع استثماری آمریکا بوده است. دولتهای دستنشانده وابسته به آمریکا که با تکیه بر استبداد و اختناق، جنبشهای مردمی را سرکوب میکردند، سالها کشورهای آمریکای لاتین را به عقب ماندگی و فقر سوق دادند و میراث مخربشان همچنان پابرجاست.
پیش از آمریکا استعمارگران اروپایی تسمه از گرده مردم آمریکای لاتین کشیده بودند. در این میان، شخصیتهای مهمی ظهور کردند که با روحیه انقلابی گری و مقاومت برابر استعمار، الهام بخش نسل های بعد از خود شدند؛ ازجمله سیمون بولیوار که فرماندهی انقلابی و سیاستمدار اهل ونزوئلا بود و رهبر انقلابهای آزادیبخش آمریکای لاتین از استعمار اسپانیا را برعهده گرفت.
بولیوار موفق شد ونزوئلا، بولیوی، کلمبیا، اکوادور، پرو و پاناما را از استعمار امپراتوری اسپانیا نجات دهد. وی در کاراکاس ونزوئلا در خانواده ای ثروتمند متولد شد، اما همه ثروت و دارایی خود را وقف انقلاب کرد و از زندگی مرفه و آرامش برای رسیدن تودهها به آرمان استقلال و رهایی از استعمار دست کشید.
میراث بولیوار برای آمریکای جنوبی در سالیان بعد، در طرز فکر و عمل بزرگانی مانند چه گوارا و سالوادور آلنده تجلی یافت و جدال طولانی آمریکای لاتین با استثمار و امپریالیسم، تا حد زیادی مرهون میراث فکری و معنوی سیمون بولیوار است. با چنین سابقه تاریخی ای بود که آیتالله سید ابراهیم رئیسی، رئیس جمهور کشورمان در سفرش به کاراکاس بر مزار این شخصیت مهم تاریخی حاضر شد و به وی ادای احترام کرد.
شباهتهای زیاد انقلابی گری در ایران با آمریکای جنوبی و مبارزان ضد استعماری آن همچون بولیوار سبب شده است بُعد مسافت و تفاوت در دین و مسلک مانعی برای نزدیکی باورها و ارزشهای میان دو ملت ایجاد نکند. به همین دلیل نام سیمون بولیوار در کنار آزادی خواهان دیگری از سراسر جهان همچون بابی ساندز ایرلندی، گاندی هندی، ماندلای آفریقای جنوبی و پاتریس لومومبای کونگویی بر خیابانهای تهران به نشانه اشتراک هدف و عقیده نقش بسته است و یادمانی از مبارزه جهانی علیه سلطه و ظلم را به نمایش میگذارد.
در جریان تسخیر لانه جاسوسی به فرمان امام خمینی (ره)، زنان و سیاهپوستانی که در سفارت آمریکا بودند پیش از بقیه به آمریکا بازگردانده شدند تا همدلی انقلاب اسلامی با این دو قشر زیر ستم جامعه آمریکایی اعلام شود. در ادامه، جمهوری اسلامی ایران روابطش را با رژیم آپارتاید آفریقای جنوبی قطع کرد تا پیام دیگری در این رابطه برای جهانیان ارسال کرده باشد.
این تأثیر و تأثر از انقلاب اسلامی تاکنون در میان ملتهای زیر ستم جهان، فارغ از دین و مذهبشان ادامه یافته و به بخشی از قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران بدل شده است. اینک در نزدیکی ایالات متحده و در حیات خلوت سنتی آمریکا، سفر رئیس جمهور اسلامی ایران بار دیگر اتحاد نانوشته میان ایران و کشورهای آمریکای لاتین را گوشزد میکند و نمونهای از ظرفیت بالقوه ملتهای زخم خورده جهان از ظلم و زیاده خواهی آمریکا برای همگرایی است.
راهبرد معاصر
دیدگاه تان را بنویسید