سعدالله زارعی: ریاض زیر سایه جنگ به دنبال مذاکره با تهران است
زارعی معتقد است سعودیها مذاکره با ایران را زیر سایه جنگ میخواهند. او همچنین در این گفتوگو تصریح میکند اسرائیل 2024 ضعیفتر از اسرائیل همه ادوار گذشته است.
انتشار خبرهایی پیرامون دیدار حاشیهای وزرای خارجه ایران و عربستان در حاشیه نشست اخیر اردن و همچنین انتخاب دوباره «بنیامین نتانیاهو»، نخستوزیر رژیم صهیونیستی که حضورش با تکرار تهدیدات واهی علیه جمهوری اسلامی همراه شده است، بهانه گفتوگوی «ایران» با سعدالله زارعی، کارشناس مسائل منطقهای شد. زارعی معتقد است سعودیها مذاکره با ایران را زیر سایه جنگ میخواهند. او همچنین در این گفتوگو تصریح میکند اسرائیل 2024 ضعیفتر از اسرائیل همه ادوار گذشته است.
***
نشست منطقهای اردن در حالی چندی پیش با حضور ایران و عربستان و شماری از کشورهای عربی برگزار شد که حاضران بر لزوم پیگیری یک رویکرد همکاری از طریق گفتوگو تأکید داشتند. آیا برگزاری این رویداد دیپلماتیک میتوانست تسهیلکننده روندی باشد که پیشتر میان تهران و ریاض برای ترمیم رابطه آغاز شده بود؟
ایران و عربستان زیر سایه اقتضائات همسایگی باید در مسیر مذاکره حرکت میکردند. دو کشور از مسائل و موضوعات مشترکی برخوردار هستند که آنها را در عرصههای متعددی همچون موضوعات سیاسی، اقتصادی و نظامی و امنیتی به یکدیگر پیوند میزند. عربستان بویژه در یک سال اخیر بهدلیل تحولاتی که هم در منطقه و هم پیرامون مناسباتش با شرکای خارج از منطقه پیش آمده، به سمت مذاکره با ایران حرکت کرد اما این در حالی است که مقامهای این کشور تمرکز اصلی خود را بر موضوع یمن گذاشتهاند در حالی که ایران مایل است درباره مسائل فیمابین در رابطه دوجانبه گفتوگو کند. اما مسأله اینجاست که حمایت سعودیها از اغتشاشات ایران که از طریق رسانه ضد ایرانی ایران اینترنشنال صورت گرفت، این روند دیپلماتیک را تحت تأثیر قرار داده است و مقامهای سعودی برای اینکه این فضای مخرب را تلطیف کنند، گاه و بیگاه مدعی میشوند که ایران همسایه و برادر ماست اما در صحنه عمل روندی خلاف این مواضع را در پیش گرفتهاند که نمیتوان آن را نشانه تغییر سیاست و علاقهمندی عربستان به مذاکره با ایران ارزیابی کرد.
حمایت از رسانههای ضد ایرانی در جریان اغتشاشات اخیر بر اساس چه پیشفرضی از سوی ریاض صورت گرفت؟ تضعیف جمهوری اسلامی در راستای سناریوی فشار حداکثری؟
حاکمان سعودی بخوبی میدانند که امکان و ظرفیت رویارویی مستقیم را با جمهوری اسلامی ندارند از این رو در یک جنگ نیابتی بهطور مستقیم در همراهی با امریکا علیه ایران وارد شدهاند. هر چند که سعودیها در واکنش به اعتراض ایران نسبت به فعالیتهای شبکه ضد ایرانی مدعی شدهاند که ارتباطی با ایراناینترنشنال ندارند اما مجموع ارزیابیها از ارتباط ریاض و این شبکه فارسی زبان حکایت میکند. خب این امر یک مانع مهم در روندی است که آنها تلاش کردند از طریق دیپلماتیک با ایران پیش ببرند. این در حالی است که عربستان در 5 دور مذاکرهای هم که با ایران انجام داد، خیلی جدی وارد نشد. یعنی در حالی که ایران بهطور مرتب بر حل موضوعات دوجانبه تأکید داشت، آنها صحبت از کمک ایران به حل مشکل خود در یمن میکردند بنابراین اصلاً دستور کار دو کشور یکی نبود. وقتی دستور کار مذاکره یکی نباشد طبیعتاً به جایی نمیرسد. در حقیقت سعودیها بهدنبال حل مشکلشان در یمن بودند اما ایران بهدنبال کاهش تنش بود. همین امر باعث شده این مذاکرات تاکنون به جایی نرسد. در این راستا اخباری که از احوالپرسی وزرای خارجه ایران و عربستان در حاشیه نشست اردن منتشر شده، بیشتر از یک تعارف دیپلماتیک نبوده است و تا الان آنچه در عرصه عمل انتظار میرفته پیش نیامده است.
بالاخره مجموعه عواملی ریاض را ناگزیر و ترغیب به مذاکره کرد اما چرا این تمایل در صحنه عمل به صورت یک رویکرد متناقض پدیدار شد؟
آنچه که برای عربستان طی ماههای گذشته و الان اهمیت ویژه دارد، حل مشکل شان در پرونده یمن است. تا زمانی که این مشکل وجود دارد، آنها گمان میکنند میتوانند از ظرفیت ایران برای وادار کردن یمنیها به پذیرش خواستههایشان استفاده کنند. بنابراین گاه و بیگاه صحبت از مذاکره میکنند اما این مذاکره به هیچوجه به معنای کنار گذاشتن دشمنی نبوده است. کما اینکه طرفین 5 دور مذاکره کردند اما در اغتشاشات اخیر شاهد وقاحت رسانهای سعودیها در این موضوع بودیم. الان هم اتفاق خاصی نیفتاده که بگوییم تغییری در رویکرد سعودیها نسبت به مذاکرات رخ داده است.
نگاه ایران به خواسته ریاض در قبال موضوع یمن چیست؟
ایران خواهان توقف جنگ در یمن، رفع محاصره یمنیها، عادیسازی شرایط یمن و روابط دوستانه بین این کشور و عربستان است؛ اینها اصول مسلم جمهوری اسلامی در موضوع یمن است اما سعودیها در واقع مذاکره را زیر سایه جنگ میخواهند؛ یعنی هدفگذاری آنها این است که آنچه را که در یمن از طریق جنگ نتوانستند به دست بیاورند، از طریق مذاکره به دست بیاورند بنابراین نیت انساندوستانه و منطقیای ندارند و تا زمانی هم که چنین روندی را ادامه دهند نه یمنیها خیلی علاقهای به گفتوگو نشان میدهند و نه ایران انگیزهای دارد که خیلی وارد این موضوع شود.
همه اینها در حالی است که به نظر میرسد با روی کار آمدن دوباره «بنیامین نتانیاهو» در تلآویو شاهد تحول دیگری بر روند کنونی مناسبات میان ایران و بازیگران عربی باشیم. خصوصاً اینکه به نظر میرسد او تلاش خواهد کرد روند عادیسازی رابطه با اعراب را بهطور جدیتری دنبال کند. نظر شما چیست؟
نتانیاهو چهره شناخته شدهای در اسرائیل است و ایران طی بیش از 2 دهه گذشته حداقل 15 سال نخستوزیری او را تجربه کرده است؛ بنابراین یک پدیده جدید نیست. در گذشته زمانی که او مسئولیت داشت، اسرائیلیها ناگزیر شدند که غزه را ترک کنند و در دوره خود نتانیاهو حداقل 4 بار جنگی که او علیه فلسطینیها آغاز کرد، با شکست مواجه شد. بنابراین در مجموع برای ایران یک شخص تجربه شده است و حالا هم که برای چندمین بار به نخستوزیری رسیده چیزی به قدرتش اضافه نشده است. این در حالی است که اگر به سبد آرای «نتانیاهو» در کنست نگاه کنیم میبینیم که با 64 رأی نخستوزیر شده است. خب ائتلاف خودش 64 کرسی دارد؛ یعنی فقط با ائتلاف انتخاباتی خودش نخستوزیر شده و حتی نتوانسته در کنست آرای مستقل را هم جذب کند. در واقع یک کرسی هم به کرسیهای او اضافه نشده است. همه اینها نشان میدهد همان روندی که تاکنون میان ایران و رژیم صهیونیستی جریان داشته و شامل یکسری اتفاقات موردی تجربه شده است، ادامه خواهد یافت. اگر قرار باشد دوره او تکرار شود شرایط گذشته میان ایران و رژیم صهیونیستی بازمیگردد. اما این در حالی است که این رژیم در این مقطع دچار فرسودگی بیشتری شده است. اسرئیلیها الان نمیتوانند به راحتی دست به ماشه ببرند زیرا از نظر داخلی بشدت دچار مشکلات هستند و لذا نتانیاهو در دوره جدید ضعیفتر از نتانیاهوی قبل خواهد بود.
حضور دوباره «نتانیاهو» میتواند مؤلفه اثرگذاری بر روند دیپلماتیک میان ایران و کشورهای عربی مبنی بر برداشتن گامهای جدید باشد؟
ممکن است مناسبات بین رژیم صهیونیستی و عربستان مقداری افزایش پیدا کند و از شکل محرمانه خارج شود و همچنین تحولاتی که ناشی از تمایل تل آویو برای حرکت به سمت و سوی عادیسازی رابطه با کشورهای عربی است، صورت گیرد اما من پیشبینی نمیکنم که این امر سبب بروز یک تحول عمده و کیفی در روابط سیاسی میان ایران و کشورهای عربی منطقه شود.
حال آنکه وضعیت جمهوری اسلامی هم در منطقه بر مبنای موقعیت محور مقاومت تعریف و بر همین اساس هم حساسیت اسرائیلیها کماکان نسبت به ایران حفظ میشود اما اتفاقی که الان در این صحنه رخ داده این است که اسرائیل 2024 از اسرائیل 2010 ضعیفتر و لذا قدرت مانور این رژیم در این دوره کمتر از گذشته است.
روزنامه ایران
دیدگاه تان را بنویسید